آشنایی با حرکت امل
لبنان سرزمین بسیار پیچیده ای است. پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی و استعمار فرانسه در منطقه لبنان و سوریه و تشکیل دولت یهودی در فلسطین، استعمارگران، سرزمینهایی متشکل از طایفه های گوناگون را به عنوان کشور لبنان مرزبندی کردند. به جهت تنوع طوایف، این سرزمین همیشه دچار اختلافات بوده است. در لبنان هر طایفه ای تحت الحمایه یک کشور خارجی بود. آمریکا و فرانسه و حتی شوروی، حامی مسیحیان بودند، مصر و عربستان هم حامی اهل سنت. علویان هم مورد حمایت سوریه قرار داشتند. فقط شیعیان بودند که بی حامی و حتی بی رهبر بودند. به همین جهت لبنان همیشه شاهد نفوذ سیاستهای کشورهای مختلف و حتی نیروهای آنها بوده است.
وقتی یک متخصص ماشین در آمریکا از برخی مسئولان و فعالان رسانه ای ما بهتر می فهمد!
بله، متخصص ماشین!
دو سه شب پیش با جمعی از جوانان لبنانی به قول خودشان سَهرَة کردیم؛ یعنی شب نشینی. ساعت ده شب رفتیم در یک رستوران نشستیم و تا ساعت یک نصف شب حرف زدیم. دو نفر قلیان می کشیدند و یکی سیگار. ما هم مجانی دودشان را استفاده می کردیم!
یکی از آنها در آمریکا متولد شده بود و در آنجا زندگی می کرد. پس از چندین سال، تعطیلات را آمده بود لبنان. عربی اش ضعیف نبود و قطعا از من بهتر بود. اما ماشالله انگلیسی را کاملا بومی (native) صحبت می کرد. در آمریکا کارش مهندسی اسپرت کردن ماشین است. البته در محل زندگی مشتری! (برای مرفهین بی دردی که حال ندارند به کارگاه و تعمیرگاه بروند و منتظر بمانند). از نصب باند و سیستم صوتی و قفل مرکزی و مانیتور گرفته تا شیشه دودی کردن و غیره. وضع کارش خیلی خوب است و از آن کاملا راضی است. از جوانهای بی دغدغه ای می گفت که نمی دانند با پولهای باد آورده چه کنند. زن و بچه که ندارند، پول دارند و خرج اسپرت کردن ماشین می کنند. درصد عمده شان هم مهاجران هستند. عربها و بیشتر از آنها، سیاه پوستها. از جوانی می گفت که آمده بود روی بدنه بی ام دابلیو آخرین مدل اش در طرف راست و چپ ماشین مانیتور بزرگ نصب کند تا رهگذران هم از دیدن فیلم بی نصیب نمانند! (یک ضرب المثل فارسی می گوید: تا احمق در جهان هست ماهیخوار گرسنه نمی ماند!)
آغاز محرم و عزاداری شیعیان لبنان
با فرا رسیدن ایام محرم، در لبنان شاهد تحرکات مختلفی هستیم. شیعیان از چند روز قبل شروع به نصب پرچم های عزاداری و آماده کردن مکان های مختلف جهت برپایی روضه و هیئت و سینه زنی کرده اند. ضمن اینکه کم کم اقدامات امنیتی برای دسته های عزاداری روز عاشورا در ضاحیه و نبطیه به اجرا در می آید.
مردم لبنان خواستار اخراج پناهندگان سوری شدند
بعد از اینکه در این چند سال، شهر عرسال در لبنان از تروریستها و مجروحین خارجی که در سوریه می جنگیدند پذیرایی و حمایت کرد، عاقبت شر تروریستها به مردم شهر رسید و با اشغال شهر و درگیری و سلب آزادی مردم و تجاوز به ممتلکات آنها، دقیقا برنامه زورگویی و ظلم در عراق را در آنجا پیاده کردند. بطوری که شهردار این شهر که بسیار ضد حزب الله بوده و شهر را در اختیار و در خدمت تروریستها در آورده بود از مقامات لبنانی درخواست نجات کرد.
خبرهای تایید نشده ای حاکی از آن است که پسر بندر بن سلطان تصادفا در هنگام تردد به این شهر به صورت ناشناس، توسط ارتش بازداشت شده و به پاسگاه ارتش منتقل می شود. تروریستها پاسگاه را محاصره می کنند و سرکرده آنها داخل شده و تقاضای آزادی پسر بندر را می کند. فرمانده پایگاه عصبانی شده و می گوید خود این یارو رو هم دستگیر کنید. در پی این جریان تروریستها پاسگاه را زیر آتش می گیرند و تعداد زیادی از سربازان را کشته و تعدادی را اسیر کرده و به گروگان می گیرند. به همین علت تصور شد که دستگیری این سرکرده داعشی جرقه ی جنگ در عرسال بوده است.
وقتی حزب الله از سنی های ساکن ضاحیه دفاع می کند
سلمونی بودم. ریش و قیچی دست یوسف بود! یوسف جوان نازنینی است که زحمت می کشد ما را کچل می کند! البته بهتر است بگویم اصلاح می کند. خلاصه او اصلاحاتچی محله است.
اعتصاب های معلمین و اساتید دانشگاه در لبنان
لبنان پس از تشکیل حکومت مستقل و جمهوریت آن، تنها تغییر نام داده بود و هنوز مالکان و فئودالهای گذشته در قالب رییس و وزیر و وکیل، به شکل نوین برگرده مردم سوار بودند. مردم مستضعف و محرومان از تمام ادیان، در لبنان وجود داشتند و از حقوق اولیه خود محروم بودند. از آنجایی که دولت های غربی مثل فرانسه به امور مسیحیان اهتمام داشتند و دولتهای شرقی مثل مصر و عربستان به امور مسلمانان اهل سنت، شیعیان بی صاحب و بی رهبر و محروم مانده بودند. با آمدن امام موسی صدر و احیای جامعه شیعی در لبنان، این طایفه که از لحاظ جمعیتی اقلیت نبود اما از لحاظ قدرت و امکانات بسیار در اقلیت و محرومیت بود سر و سامانی گرفت.
برق در لبنان نمی رود، می آید!
داستان قطعی برق در لبنان رو حتما شنیده اید. به خاطر جنگهای مختلفی که اسراییل بر این کشور تحمیل کرده و هر بار نیروگاه ها را بمباران کرده، باعث شده تا همیشه تولید برق کفاف مصرف آنرا ندهد و مجبور شوند ساعاتی قطعی برق داشته باشند. ماه رمضان به گفته همسایه ها کمتر از شش ساعت در کل روز برق داشته اند. هر بار بودجه ای برای بازسازی و توسعه نیروگاه ها و شبکه می آید هاپولی شده و اثری بر وضع برق نمی گذارد. بارها ایران پیشنهاد کرده برای لبنان نیروگاه بسازد و کل شبکه را ترمیم و منظم کند یا از طریق خط عراق و سوریه به لبنان برق برساند، اما دولت قبول نکرده است. چون می دانند محبوبیت ایران نزد تمام مردم لبنان بالا خواهد رفت و این به ضرر جریانهای مخالف حزب الله است که عموما مهره سعودی و آمریکا هستند.
پایان تروریستها در عرسال
هرچند اخبار لبنان از زمان جنگ اخیر غزه مورد بی مهری و تغافل قرار گرفت اما اشغال عرسال توسط تروریستهای جبهة النصرة و داعش و جنگ چند روزه ارتش لبنان با آنها باعث شد دوباره خبری از لبنان به رسانه های ما برسد. اما زوایای پنهان و ناگفته ای در این میان وجود دارد که ذکر آنها خالی از لطف نیست.
جنگ با تروریسم در عرسال زودتر از آنچه توقع می رفت به پایان رسید. همان طور که در مطلب گذشته بیان شد عرسال شهری هم مرز با سوریه بوده و پذیرای پناهندگان سوری بود. پس از عملیاتهای بزرگ القصیر و قلمون بسیاری از بازماندگان تروریستها به این شهر و غارها و جنگلهای اطراف این شهر پناه بردند. پس از مدتی با حمایت برخی از مردم عرسال و برخی مقامات لبنانی، تجدید قوا کردند و گروهک های چند نفره خود را به گردانهای چند صد نفره ارتقا دادند. سه جریان تروریستی موجود در مناطق عرسال عبارتند از جبهة النصرة، داعش (دولت اسراییل در عراق و شام) و ارتش آزاد سوریه. داعش و جبهة النصرة با تکیه بر نیروی نظامی و اسلحه به اعمال زور و اجرای حدود شرعی پرداختند و ارتش آزاد هم با دزدی و گروگان گیری مشغول ارتزاق بود. محل اصلی استقرار تروریستها خارج شهر و در میان غارها و جنگلهای کوهستانی این منطقه است. طبق آمار رسمی، روزانه 12 هزار قرص نان از شهر عرسال به مناطق پیرامونی (برای تروریستها) ارسال می شد.
از عرسال چه خبر
دوشنبه به لبنان بازگشتم. در این مدتی که ایران بودم به چند علت، کمتر دست به قلم (یا بهتر بگویم: کیبورد!) بردم.
یکی مشغولیت ها و گرفتاری ها و برنامه ها در ماه رمضان بود. علت دیگر این بود که دوست دارم عنوان وبلاگ رعایت شود. یعنی خاطرات لبنان باشد. سوم اینکه خیلی وقتها اینترنت در دسترس نبود. خلاصه مدتی را از دست من آسوده بودید
باید اعتراف کنم اولین باری بود که هیچ رغبتی به بازگشتن به لبنان نداشتم. و حق هم با من بود. از وقتی وارد لبنان شدم متوجه شدم در تمام مدت ماه رمضان در طول شبانه روز فقط 5 ساعت برق (دو ساعت صبح ها و سه ساعت شب) هست و آب هم تقریبا قطع است. تعدادی از اهل محل هم محل های پارک ماشین در کوچه را با زنجیر و میله آهنی، به تصرف خود در آورده اند و جایی برای دیگران نمانده. از طرف دیگر وضعیت امنیتی هم مناسب نیست. از جنوب که اسراییل غاصب هر روز علاوه بر جنایاتش در فلسطین و بخصوص غزه، تجاوزی به لبنان هم می کند و یا شخصی را می رباید و یا مرزهای این کشور را مورد تجاوز قرار می دهد. در شمال هم که حزب الله با تروریستها درگیر است.
اما بشنوید از شمال لبنان، بخصوص منطقه عرسال:
اطلاعات و اخبار مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و گردشگری پیرامون لبنان
برای اطلاعات بیشتر به صفحه درباره پایگاه مراجعه فرمایید.
دستهبندی
-
آشنایی با لبنان
(۷۲۰)-
فرهنگ و آداب و رسوم
(۹۸)-
غذای لبنانی
(۱۲)
-
-
اقتصاد و تجارت
(۱۳۴) -
سیاست
(۲۶۳) -
مقاومت
(۳۷۷) -
مذاهب و طوایف
(۶۵) -
توریسم
(۳۵)
-
-
اخلاق و دین
(۲۱۳) -
امام موسی صدر
(۹۲) -
دنیای دیجیتال
(۲۷) -
راهنمای ایرانیان در لبنان
(۷۶) -
شخصی - درباره ما
(۵۶) -
اخبار
(۳۴۷) -
ایران
(۷۹) -
سفرنامه و لبنان گردی
(۲۸)