هرچند اخبار لبنان از زمان جنگ اخیر غزه مورد بی مهری و تغافل قرار گرفت اما اشغال عرسال توسط تروریستهای جبهة النصرة و داعش و جنگ چند روزه ارتش لبنان با آنها باعث شد دوباره خبری از لبنان به رسانه های ما برسد. اما زوایای پنهان و ناگفته ای در این میان وجود دارد که ذکر آنها خالی از لطف نیست.
جنگ با تروریسم در عرسال زودتر از آنچه توقع می رفت به پایان رسید. همان طور که در مطلب گذشته بیان شد عرسال شهری هم مرز با سوریه بوده و پذیرای پناهندگان سوری بود. پس از عملیاتهای بزرگ القصیر و قلمون بسیاری از بازماندگان تروریستها به این شهر و غارها و جنگلهای اطراف این شهر پناه بردند. پس از مدتی با حمایت برخی از مردم عرسال و برخی مقامات لبنانی، تجدید قوا کردند و گروهک های چند نفره خود را به گردانهای چند صد نفره ارتقا دادند. سه جریان تروریستی موجود در مناطق عرسال عبارتند از جبهة النصرة، داعش (دولت اسراییل در عراق و شام) و ارتش آزاد سوریه. داعش و جبهة النصرة با تکیه بر نیروی نظامی و اسلحه به اعمال زور و اجرای حدود شرعی پرداختند و ارتش آزاد هم با دزدی و گروگان گیری مشغول ارتزاق بود. محل اصلی استقرار تروریستها خارج شهر و در میان غارها و جنگلهای کوهستانی این منطقه است. طبق آمار رسمی، روزانه 12 هزار قرص نان از شهر عرسال به مناطق پیرامونی (برای تروریستها) ارسال می شد.
قبل از عید فطر درگیری های شدیدی بین حزب الله و تروریستها به وقوع پیوست که تقریبا در ایران خبری از آن به گوش نرسید. با قدرت یافتن تروریستها، عملیات آنها ضد حزب الله و پایگاه هایی که برای کنترل و محاصره تروریستها ایجاد کرده بود، با حجم نیرو و آتش بالایی آغاز شد. در اولین عملیات حدود ده نفر از نیروهای حزب الله به شهادت رسیدند اما توانستند جلوی موفقیت تروریستها را بگیرند. پس از آن حزب الله و ارتش سوریه تصمیم گرفتند تا به شدت بر علیه تروریستها وارد عمل شوند. خبرها حاکی از آن بود که ارتش لبنان هم در این عملیاتها همراهی و مشارکت کرده و از داخل تلاش کرده بود علاوه بر محاصره مناطق حضور تروریستها، نیروهای اصلی را شناسایی و بازداشت کند. هفته آخر ماه مبارک رمضان، رزمندگان حزب الله سرگرم این عملیات بودند و تروریستها را تا نزدیکی شهر عرسال به عقب راندند. با ورود تروریستها به عرسال، یکی از سرکردگان آنها هنگام تلاش برای عبور از ایست بازرسی ارتش شناسایی و بازداشت شد.
در پی این اقدام تروریستهای مسلح، قرارگاه ارتش را محاصره کرده و تعدادی را کشته و تعداد دیگری را گروگان گرفتند. شهر هم شاهد بروز تروریستها با پرچم های داعش و النصره شد و این نیروها کلانتری شهر را محاصره و ژاندارم های داخل آن را به اسارت گرفتند.
در پی این اقدام، ارتش لبنان اعلام نمود به شدت برعلیه تروریستها وارد عمل خواهد شد. با عملیات ارتش وضع به خوبی پیش رفت و ضمن کشته شدن تعداد زیادی از تروریستها، تعدادی از گروگانها را ارتش آزاد نمود (بنابر شنود از بیسیم های تروریستها لااقل 500 کشته و مجروح در این مرحله تلفات تروریستها بوده است). از طرف دیگر هیئت علمای مسلمین (هیئتی از روحانیون اهل سنت لبنان) اعلام نمود با تروریستها برای آتش بس و بیرون رفتن آنها از شهر وارد مذاکره می شود. بسیاری از سیاسیون ملی گرا، این اقدام را خنجر زدن از پشت به ارتش دانستند. چرا که تروریستها از شهر خارج شدند و گروگانها را هم با خود بردند. اما ارتش که در حال پاکسازی شهر و دستیابی به پیروزی بود با این اقدام، برگ برنده خود را از دست داد. پس از آن ارتش تا به امروز تنها به پاکسازی شهر مشغول شده است.
از طرف دیگر ارتش سوریه و حزب الله در عملیاتها و کمین های مختلف، به تروریستهای در حال عقب نشینی حمله کرده و تعداد زیادی از آنان را کشته و مجروح ساختند. خبرهای غیر رسمی حاکی از آن است که 2000 تروریست کشته و زخمی شده اند در حالیکه فقط سه رزمنده از مقاومت اسلامی به شهادت رسیده اند.
تروریستها هم در هفته گذشته چند حمله به مواضع حزب الله انجام دادند که شکست های خود را جبران کنند. در سه حمله گذشته و شکست آنها، بیش از 400 نفر کشته و 1500 نفر مجروح شدند.
تروریستها هنوز هم برای تلافی شکستهای پیاپی در سوریه و لبنان، در حال حمله به مناطق شیعه نشین شمال لبنان هستند که با دفاع رزمندگان حزب الله تا کنون به هیچ موفقیتی دست پیدا نکرده اند.
برای موفقیت و سلامتی رزمنده های حزب الله صلوات
با اقدام ارتش لبنان و همراهی تقریبا تمام سیاسیون لبنانی (بجز اندکی از وابستگان حریری) و با اقتدار حزب الله و پیروزی آفرینی های مداوم، دشمنان به این نتیجه رسیدند که کار تروریستی فایده ای ندارد و باید باز به همان کار سیاسی روی بیاورند. برای همین سعد حریری که چند سالی است در فرانسه و عربستان به تفریح مشغول است و گفته بود تنها در صورت سقوط نظام سوریه و از فرودگاه دمشق به لبنان بازخواهد گشت، دست از پا درازتر به لبنان بازگشت. بهانه این بازگشت هم هدیه یک میلیارد دلاری عربستان به لبنان برای مبارزه با تروریسم (!!!!!!!!!) بود. این مبلغ که به حساب شخصی جناب سعد حریری واریز شد (!!!!) برای مبارزه با تروریسم به کار خواهد رفت! البته واضح است مبارزه با تروریزم در نظر آنها یعنی مبارزه با حزب الله. برای همین اولین برداشت از حساب، به مبلغ 15 میلیون دلار صرف شهر عرسال شد! ورود حریری تبعات دیگری هم داشت. تلاش شد تا وی به عنوان منجی و گره باز کن از پرونده های کور سیاسی مثل قضیه دارالفتوی و ریاست جمهوری و پارلمان لبنان مطرح شود. در اولین قدم، انتخابات دارلفتوا انجام شد و مفتی دریان (وابسته به سعودی) به سمت مفتی اعظم اهل سنت لبنان و ریاست دالفتوا برگزیده شد. پس در اولین گام، عربستان مهره های خود را به پیش برد. در ادامه حریری تلاش کرده با ملاقات با سیاسیون مختلف، آنها را به سمت توافق برای انتخابات ریاست جمهوری و تمدید غیر قانونی پارلمان لبنان به پیش ببرد. (به هرحال ایشون هم نماینده هستند و هیچ کاری هم نکنند، ماهی اقلا شش هفت هزار دلار حقوق می گیرند)
با ادامه شطرنج سیاسی در لبنان، مقاومت مثل همیشه بیشتر در فشار و محاصره قرار می گیرد و مهره های سعودی به پیش می آیند و ایران، همانند شطرنج بازی آماتور، سیاست اعتدال و آرامش در پیش گرفته است! اگر حزب الله و توان نظامی آن نبود، الان ایران هیچ نقشی در فضای سیاسی لبنان نداشت و لبنان هم تبدیل می شد به بحرینی دیگر که با بی تفاوتی مسئولان، ظلم تاریخی به شیعیان ادامه پیدا می کرد.
دیدگاهها (۸)
فارس
۲۲ مرداد ۹۳ ، ۱۵:۱۶
حالا این حرکات حریری به ضرر حزب لله تمام میشود؟؟یعنی چی که حزب لله در محاصره تنگتر قرار میگیرد؟؟ فکر کردم حریری سرش به سنگ خورده برگشته ؟؟ولی باز هم نقشه داره
این حزب مستقبل میتوانند رییس جمهوری همسوبا سیاستهای خودش در پارلمان انتخاب کند
مگر حزب لله نماینده نداره؟؟
به قول شما عربستان داره مهره های خود را در منطقه پیش میبره ولی دولت ما گیر داده به منتقدان ول کن هم نیست
پاسخ:
۲۲ مرداد ۹۳، ۱۷:۴۰
حریری تلاش کرد تا قطعنامه شورای امنیت مربوط به جنوب را در شمال هم پیاده کند تا حزب الله نتواند برای کمک به سوریه برود.
اینها همه بخشی از شطرنج سیاسی برای محاصره و نابودی حزب الله است. بقیه کم کم رو می شود.
به جهنم که گیر داده! اصلا مگه غیر از گیر دادن و فشار به داخلی ها و اکسید کردن امید مردم کار دیگه ای هم میتونه بکنه؟
فاطمه
۲۲ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۰۵
عالی بود.
به ویژه پاسختان به فارس
پاسخ:
۲۲ مرداد ۹۳، ۲۲:۵۸
خدا حفظتان کند. ممنون از لطفتان
عماد
۲۳ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۱۲
عربستان یا ملتی رو خر فرض کرده و یا اینکه سیاستمداران اون کشور خر هستند که با دادن بودجه و سرکار اومدن چنین فردی موافقت میکنند و یا اینکه ...
به هر حال خدا پشتیبان حزب الله هست. انشاا.. مکر اونها به خودشون برمیگرده و این وعده خداست ....
ممنون از اطلاع رسانی.
رامین
۲۳ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۳۲
سجاد
۲۵ مرداد ۹۳ ، ۰۲:۱۳
وضع ما با عربستان فرق میکنه........ایران به زور 1 ملیون بشکه در روز نفت میفروشه که اونم نصف پولش بلوکه میشه و نمیرسه و با اون باید شکم 80 ملیونو سیر کنه..........عربستان که روزانه 10-12 ملیون بشکه میفروشه و پولش رو هم کامل میگیره...خب دستش خیلی باز تر هست!
ایران در سوریه و عراق هم که غیر مستقیم درگیر هست و هزینه میکنه!....
این ورق پولی که عربستان روو کرده توو بازی ورق بهش میگن حکم لازم.یعنی کاریش نمیشه کرد و وقتی دستت خالیه مجبوری بشینی و فقط نگاه کنی چی میشه........هیشکی اسکناس قلمبه رو ول نمیکنه بیاد حرف باد هوای ایرانو بگیره......بدبین ترین سیاست مدار لبنانی نسبت به عربستان و نیت هاش هم پول درشت رو میگیره و میگه به درک نیتش چی بوده!
شاید تنها برون رفت این باشه که ارتش سوریه بر مسلحین پیروزی نسبی پیدا کنه که اینم دور از انتظاره.....ترسم از اینه که نیرو های بین المللی داعش رو از موصل دوباره به طرف مرزهای سوریه فراری و عقب نشینی بدن و ایندفعه داعش بخواد همه جانبه فقط ضد اسد بجنگه!
پاسخ:
۲۵ مرداد ۹۳، ۱۱:۰۸
منظور من نه کمک مالی یا صرف هزینه، بلکه اتخاذ تصمیمهای صحیح سیاسی و موضع گیری مناسب و عملی است. وقتی سیاست خارجی ما در این اوضاع بر لبخند و ساده لوحی در برابر دشمن شکل گرفته هیچ امیدی به بهبود وضع نیست. در مقابل دشمن وحشی و شروری مثل عربستان یا باید با مشت آهنین برخورد کرد یا زیرکانه وی را از هم پیمانانش دور کرد و بعد به زمین کوبید. این را بچه هم می فهمد. اما آقایان سیاست خارجی ما تا زمان انفجار سفارتمان در لبنان به دست عوامل سعودی که نفهمیدند، بعد از آن هم خود را به نفهمی و فراموشی زدند! اما کم کم دارد برایشان جا می افتد که نه خیر! نه با کدخدا می شود دوست شد نه با بی خدا! (سعودی)
مهدی
۲۵ مرداد ۹۳ ، ۰۹:۰۱
متاسفانه اطلاعات مردم ما نسبت به انچه در سوریه و لبنان میگذره کمه تازه الان که تکفیری ها بخشی از عراق و کردستان رو گرفتن یسری دارن متوجه میشن جنگی هم هست الان 40روزه تلویزیون ما شده غزه و غزه باورکنید من نمیتونم اخبار ایران رو نگاه کنم چون نیم ساعتش میشه غزه 10 دقیقم مابقی اخبار من نظرم رو در مورد حماس قبلا گفتم و نوشتم اینجا اصلا گیریم حماس هم توبه کرده گرچه توبه تکفیری مرگه اما چرا به حزب الله و سوریه و انچه در دو کشور سوریه و لبنان میگذره بی تفاوت هست این رسانه ملی نمیدونم باور کنید سید حسن در ایران بسیار محبوبه بسیار عزیز, در جنگ 33روزه مردم هر روز دعا و زیارت عاشورا و اشک میریختن و برای لشکر امام زمان دعا میکردن اما الان اصلا نمیدونن چه خبره من یادمه تو جنگ 33 روزه مراجع خواسته بودن زیارت عاشورا بخونن مسجدی ها , ما نتها شرمنده خون شهدای خودمون شدیم شرمنده خون شهدای لبنان و سوریه هم هستیم شرمنده صاحب الزمان که بودیم و هستیم و خواهیم بود وا... از روزی که نوشتی مردم جنوب لبنان چند ساعت برق دارن میسوزم بابا مگه ما نفت و گاز و گازوییل و ... ندارم حداقل میشه بطور موقت یا موتور و سوخت رایگان به این مظلومان کمک کرد به خدا اگه مکانهایی باشه که مردم بتونن صدقات و وجوهات بدن برای مردم لبنان و سوریه کمک های زیادی میشه جمع کرد, متاسفانه ما خوابیم چرا صدای کمک مظلومان رو نمیشنویم
پاسخ:
۲۵ مرداد ۹۳، ۱۱:۱۱
بله متاسفانه سیاستهای صدا و سیما قابل دفاع نیست. کل ماه رمضان تا الان حزب الله درگیری های شدیدی در مرزها داشته و شهدایی تقدیم کرده. هیچ خبری در ایران منتشر نشد الا توسط وبلاگهای شخصی و افرادی که علاقه قلبی به حزب الله دارند. سخنان دیشب سید حسن بسیار بسیار بسیار عالی و روشنگرانه بود. درد و بلاش بخوره تو سر دشمن.
فارس
۲۸ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۴۸
خواستم فقط تذکر بدهم در مورد (به جهنم که گیر داده! اصلا مگه غیر از گیر دادن و فشار به داخلی ها و اکسید کردن امید مردم کار دیگه ای هم میتونه بکنه؟)این مدل حرف زدن فقط مال دولت ............افتاد
مال من وشما نیست خوشت میاد که درهمان فرودگاه دیپورتت کنند!!! میدانی که منتقدان به جنهم دعوت شدند
.........
۰۲ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۱۷
پاسخ:
۳ شهریور ۹۳، ۱۰:۵۸