لبنان گردی با موتور
سفرنامه کوتاه آقای شاکری، یکی از ایرانیان ساکن لبنان
علمای زیادی در لبنان هستند که شاید اسمشان را هم نشنیده باشید اما از عوامل تشکیل جامعه مقاوم و مومن در لبنان و حامی انقلاب اسلامی ایران هستند.
از صبح هر لبنانی ما را دید با هیجان از ضربه موشکی ایران به پایگاه نظامی آمریکا گفت و خبر و جزئیات بیشتر خواست.
خیلیها تبریک میگفتند، بعضیها تحلیل میکردند و نظر شخصی خودشان را میدادند.
همه ابراز شادی میکردند. بعضیها به همراه شادی، از آینده میپرسیدند و اینکه آیا درگیری بالا میگیرد و آمریکا پاسخ میدهد؟
شهید اغتراب کلمه ای برای لبنانی هایی است که در خارج کشور کشته می شوند.
چند وقتی است که در منطقه بقاع لبنان در شرق این کشور مشکلاتی امنیتی پیش آمده است.
مهم ترین آنها حمله «آل جعفر» به «آل جمل» و تسخیر یک شهرک مرزی به خونخواهی یکی از افراد این عشیره بود.
داستان از آنجا اتفاق افتاد که تعدادی از جوانان یک عشیره شمال لبنان، ماشینی را می ربایند. در منطقه بین لبنان و سوریه که محل قاچاق است، توسط ایست بازرسی ارتش سوریه ماشین توقیف می شود. جوانها برگشته و با تعداد دیگری از فامیل خود به پاسگاه حمله کرده و دو ارتشی سوریه را کشته و تعدادی را زخمی می کنند و ماشین را پس می گیرند.
در بازگشت، به ایست بازرسی حزب الله می رسند.
در پی درگذشت برادر بزرگتر امام موسی صدر، سید علی صدر، مراسم ختمی در بیروت برگزار شد. در این مراسم شخصیتهای مختلف سیاسی، اساتید، مسئولین مختلف احزاب و برخی از نمایندگان مجلس لبنان حضور یافتند.
هر چه پول در خانه مانده بود، به شوهرم دادم تا برای افطار مقداری نان و کمی سیب زمینی و سبزی بخرد.
وقتی برگشت، جلو دویدم تا کمک کنم و بار ها را از او بگیرم و به سرعت افطار آماده کنم. اما دستانش خالی بود!
🔹برخی تا کنون خطری را که به فضل خدا و خون شهدا از بیخ گوششان رد شد احساس نکردند و همتشان را گذاشته اند برای تهمت و افترا و زخم زبان هایی که به طور مستقیم به گوش خانواده شهدا می رسد و دل آن ها را می شکند. بعضی اوقات شیطان به ذهنمان القا می کند ای کاش این خطر رفع نمی شد و به جان و مال و خاک و ناموس چنین پدیده هایی مسلط می شد تا کمی عظمت چنین جانفشانی هایی را و چنین فداکاری هایی را احساس کنند، اما خدا را شکر می نماییم که ما را از چنین طرز تفکری نهی کرده و نجات داده.