برنامه IDCD
دانشجویان دانشکده مهندسی دانشگاه لبنانیه اپلیکیشنی طراحی کردند که به شمارش معکوس نابودی رژیم اشغالگر قدس می پردازد.
این برنامه با توجه به کلام رهبر انقلاب ایران آیت الله سید علی خامنه ای ساخته شد. ایشان در یک سخنرانی خود گفته بودند اسراییل 25 سال آینده را نخواهد دید. سید حسن نصرالله هم گفته بود این آغازِ پایان آنها است.

ماجرای انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس شاید در وحله اول به نظر بسیاری از مردم مهم نباشد اما در حقیقت آنقدر مهم است که می تواند نقطه تحولات اساسی در قضیه فلسطین شود. چرا صهیونیستها و آمریکا بر این موضوع اصرار دارند؟

این روزها به نظر می رسد کار مبارزه با داعش به انتهای خود رسیده است. قبل از استعفای حریری، آنقدر کار راحت پیش می رفت که مسئولان به شک افتاده بودند نکند طوفانی پشت این آرامش خوابیده باشد و آمریکا فتنه ای جدید از زیر خاکستر برآورد. اما به لطف خدا و زحمات و مجاهدت رزمندگان در عرصه نظامی و سیاسی، اوضاع لبنان خیلی خوب است.

آنچه با سفر نخست وزیر لبنان سعد حریری به ریاض رخ داد بی سابقه و غیر قابل پیش بینی بود و سیاسیون لبنان و جهان را شگفت زده کرد. نگاهی بیاندازیم به تاریخ ظهور این خانواده در عرصه سیاست لبنان و اتفاقی که اخیرا رخ داده است را مرور کنیم:

فصل زیتون چیدن در لبنان فرا رسیده است، آخر تابستان و اول پاییز، پس از رسیدن زیتون، و بعد از اولین باران پاییزی که زیتونها را شستشو می دهد، مردم به زمین و باغ خود رفته و بطور خانوادگی زیتون می چینند. عادت مردم لبنان و سوریه و فلسطین همین است.

قضیه اهانت به سید حسن نصرالله در ضاحیه چیست؟ چرا چند نفر به ایشان اهانت و بی احترامی کردند؟

پس از به راه افتادن درگیری و جنگ در سوریه، بسیاری از مردم سوریه آواره شدند و به کشورهای مختلف پناه بردند. کوچکترین کشور همسایه آنها یعنی لبنان، بیشترین تعداد آوارگان را در خود جای داده است. حدود یک و نیم میلیون سوریه ای غیر از کسانی که از قبل در لبنان کار می کردند. اما رویکرد سازمان ملل در قبال پناهندگان چیست؟

در پی سخنرانی اخیر رییس جمهور ایندین لند (سرزمین سرخپوستان يا همان امريكا) عده زیادی از هموطنان به سخنان وی واکنش نشان دادند. او در سخنرانی اش از واژه جعلی خلیج ع ر ب.ی استفاده کرد، که باعث خشم ایرانی ها شده و در فضای مجازی به وی حمله کردند. اما آیا تنها اشکال سخنان وی همین بود؟

یک جوان لبنانی برایم تعریف می کرد: یک روز از پدرم پرسیدم چطوریه که حاج عماد و خانوادش اینقدر پولدار هستن؟ مگه حزب الله حقوقهای بالا هم داره؟
پدرم گفت نه فرزندم، حاج عماد خیلی ثروتمند بود. اصلا به حقوق نیازی نداشت.
گفتم آخه از کجا؟
گفت: دشمن برای به دام انداختنش چند میلیون دلار جایزه تعیین کرده بود. یکبار با دوستش نقشه می کشند که دوستش برود وی را معرفی کند و بگوید حاج رضوان در فلان جا است، پول را بگیرد و هر دو فرار کنند. پول را می گیرند و هر دو از چشم دشمن ناپدید می شوند.

توضیح:
1- برخلاف تصور رایج، همیشه پولی که دست یک مقاوم مجاهد هست، از ایران نمیاد.
2- همیشه طرفی که می خواهد پول بدهد، تا از محاصره سوژه مطمئن نشود، پول نمی دهد. تازه طرف دریافت کننده پول مورد تعقیب باقی می مونه. مغز اطلاعاتی حاج عماد چی بوده که تونسته همه سازمان اطلاعات دشمن رو سر کار بذاره؟
3- مبلغ دقیق از خاطرم رفته. معلوم نیست این عملیات فریب، در مورد جایزه 25 میلیون دلاری آمریکا انجام شد یا جایزه رژیم صهیونیستی بود.
4- مثل این عملیات، بارها انجام شده و مبالغ آن عموما با اجازه مرجع دینی پاک شده و قسمت باقیمانده، دست خود عامل عملیات باقی می ماند که عموما خرج هزینه های عملیاتها و تهیه تجهیزات می کنند.