ماجرای انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس شاید در وحله اول به نظر بسیاری از مردم مهم نباشد اما در حقیقت آنقدر مهم است که می تواند نقطه تحولات اساسی در قضیه فلسطین شود. چرا صهیونیستها و آمریکا بر این موضوع اصرار دارند؟
از لحاظ تاریخی، یهودیان، فلسطین را از آن خود می دانند و در پی مراحل مختلف اشغال فلسطین، قدس از دست درازی آنان مصون نماند. هرچند از لحاظ توافق های بین المللی قدس متعلق به اسراییل نیست و پایتخت این دولت جعلی، تل آویو می باشد اما صهیونیستها تلاش دارند تا با ادعاها وبهانه های مذهبی، قدس را اشغال کنند. حفاری های غیر قانونی انها زیر مسجد الاقصی و گنبد الصخره به بهانه یافتن گنجینه سلیمان انجام می شود که این بناهای تاریخی مقدس را با تهدید روبرو کرده است.
در میان کشورهایی که مثل ما مخالف و دشمن رژیم جعلی اسراییل نیستند، کشورهای مختلف، قدس را نقطه اختلافی در قضیه فلسطین می دانند و آمریکا را سردمدار جریان صلح بین فلسطین و رژیم صهیونیستی قلمداد می کنند. اقدام امریکا در انتقال سفارتش از تل آویو به قدس به معنای اعتراف به اسراییلی بودن قدس است و این کشور را از داعیه دار صلح اعراب و اسراییل به هم پیمان رژیمی قاتل و غاصب تبدیل می کند. این امر باعث شد تا کشورهای اروپایی هم با این اقدام آمریکا مخالفت کنند.
از طرف دیگر مسلمانهایی که بواسطه درگیری های توسط اسراییل هدایت شده خاورمیانه در جبهه مخالف شیعیان بودند، امروز می بینند، راه را اشتباه رفته اند و اعتماد به آمریکا غلط بوده است. یقینا از این مرحله به بعد، داعش و گروه های مشابه به شدت تضعیف خواهند شد و توان یارگیری و عضو گیری آنها بشدت کم خواهد شد.
اساسا کل مشکلات غرب آسیا به علت مساله اشغال فلسطین است. تلاش دشمن بر این بود تا مخالفان خود را نابود کند. اگر بشار اسد با این رژیم صلح می کرد، وی را رییس کل کشورهای عربی قرار می دادند اما چون در محور مقاومت باقی ماند این بلا را بر سرش آوردند.
از آنجا که با مجاهدت خالصانه رزمندگان جبهه مقاومت، پروژه آمریکایی اسراییلی خاورمیانه جدید شکست خورد و پروژه تفکیک و تجزیه کشورها به امارتهای در حال جنگ هم به شکست انجامیده، آمریکا شخصا جلو آمده است تا به اسراییل خدمت کند. آنها با همراهی عربستان و مصر در حال پاک کردن قضیه فلسطین هستند تا از دست آن برای همیشه خلاص شوند و اسراییل تبدیل شود به پلیس نظامی منطقه.
آنچه مهم است این است که برخلاف تصور آمریکا، این موضوع به ضرر آنها تمام خواهد شد. آمریکا دیگر آن یگانه سردار فاتح میدانها نیست و چندین سال است در تمام سیاستهای خارجی خود به شکست رسیده یا موفقیت چندانی کسب نکرده است. از افغانستان بگیرید تا عراق و سوریه و قضیه کردستان و بحث یمن که حتی نمی دانند با شکستهای عربستان چه بکنند. زمان پیروزی های آمریکا به سر آمده و این نظام سلطه وقت آن است در دوران بازنشستگی اش به وضع مردم خود رسیدگی کند.
داستان قدس و سفارت آمریکا
پنجشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۶، ۰۲:۲۱ ب.ظ
محمود علوی
اطلاعات و اخبار مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و گردشگری پیرامون لبنان
برای اطلاعات بیشتر به صفحه درباره پایگاه مراجعه فرمایید.
دستهبندی
-
آشنایی با لبنان
(۷۲۰)-
فرهنگ و آداب و رسوم
(۹۸)-
غذای لبنانی
(۱۲)
-
-
اقتصاد و تجارت
(۱۳۴) -
سیاست
(۲۶۳) -
مقاومت
(۳۷۷) -
مذاهب و طوایف
(۶۵) -
توریسم
(۳۵)
-
-
اخلاق و دین
(۲۱۳) -
امام موسی صدر
(۹۲) -
دنیای دیجیتال
(۲۷) -
راهنمای ایرانیان در لبنان
(۷۶) -
شخصی - درباره ما
(۵۶) -
اخبار
(۳۴۷) -
ایران
(۷۹) -
سفرنامه و لبنان گردی
(۲۸)
دیدگاهها (۶)
م.ز
۱۸ آذر ۹۶ ، ۱۰:۲۸
رضا
۱۸ آذر ۹۶ ، ۱۸:۲۸
پاسخ:
۱۹ آذر ۹۶، ۰۰:۳۰
آمار دقیق ندارم. باید سوال کنم. اما قطعا آمارشان بسیار بالا است. تلفات آنها بطور میانگین یک به بیست است. بگذریم از اون موقع هایی که حزب اللهی ها گل می کاشتن و یک گروه سیصد نفره را یک شبه در کمینی سر به نیست می کنند و تنها دو مجروح می دهند. اطلاع دارید بیش از ۵۰ میلیون وهابی تکفیری اعلام آمادگی کرده بودند برای عملیات انتحاری؟ فقط به اندازه شهدای ایرانی، انتحاری عربستانی خودش را این سالها ترکانده! بقیه که هیچ. یک عده شان نترسند و جلو می آیند. اوایل حتی بچه های حزب الله هم کپ می کردند، بعد با شعار یا صاحب الزمان دل دشمن را لرزاندند و نابودش کردند. برخی از تروریستها به خاطر عقیده و برخی به خاطر مواد مخدر، بی کله هستند. تلفات ایران را دقیق نمی دانم و اطلاع ندارم این رقم صحیح است یا خیر. به نظرم زیاد است. حزب الله هم حدود ۲۰۰۰ شهید داشته که نسبت به مساحت عملیات، زمان طولان جنگ، مقایسه با جمعیت دشمن، عدد خیلی پایینی است.
رضا
۱۹ آذر ۹۶ ، ۲۱:۰۹
پاسخ:
۱۹ آذر ۹۶، ۲۱:۱۴
سعید
۲۴ آذر ۹۶ ، ۰۱:۰۹
با اجازه انتشار در خبرگزاری سروش
www.sorooshnews.com
پاسخ:
۲۷ آذر ۹۶، ۱۳:۵۳
hgdhs
۲۵ آذر ۹۶ ، ۰۰:۰۹
ولی یه گله ی بزرگ از شما لبنانی ها و ایرانی ها دارم.که چرا حزب الله و سید حسن نصرالله در مورد رزمندگان شیعه فاطمیون که بیشتر از 90 درصدشون از قوم هزاره هستن حرفی نمیزنن.بدون اغراق میگم که اگه هزاره ها ی شیعه نبودن الان سوریه به طور کامل دست تروریست های سنی و وهابی بودش و از حرم حضرت زینب س چیزی باقی نمونده بود.اگه از نیروهای حزب الله که در سوریه بودن هم بپرسید حرف های من رو تصدیق میکنند.در عملیات ازادسازی تدمر حزب الله که قوی ترین گروه نظامی شیعه بود کناره گیری کرد و فاطمیون تنها گزینه این نبرد بود.جولانی رهبر جبهه النصره شخصا به رئیس جمهور افغانستان نامه نوشت و شرط پیروزی در سوریه را جلوگیری از ورود هزاره ها به سوریه اعلام کرد.
با احترام به تمام رزمندگان و شهدای مقاومت.
پاسخ:
۲۷ آذر ۹۶، ۱۳:۴۲
البته من لبنانی نیستم :)
ولی حق با شماست. اساسا قبل از ورود حزب الله حتی از جوانهای حرکت امل لبنان هم رفتند و شهید دادند. با ورود حزب الله، چون قدرت و سازماندهی و مدیریت قوی داشت، بقیه در حاشیه رفتند. خصوصا وقتی تعداد حزب اللهی ها از چند صد نفری که برای خط شکنی و آموزش و فرماندهی دسته های ارتش سوریه رفته بودند، فراتر رفت و هزاران نفر وارد میدان شدند. نامه جولانی را نشنیده بودم. الان اطلاع دقیق از تعداد نیروهای هر گروه و مساحت مناطق عملیاتی و تعداد عملیاتهای شرکت کرده آنها ندارم. اصولا مقایسه آن هم بی فایده است. ولی باید قبول داشت هیچ گروهی در سوریه نیست که به اندازه حزب الله لبنان از سازماندهی و پشتیبانی خوب و قوی برخوردار باشد. حتی ایرانی ها مشکلات مدیریت میدان نبرد زیاد داشتند که این اواخر بهتر شد و نظم و ترتیب خوبی پیدا کرد. به هر حال شکی نیست که حتی ایرانی ها به افغانی ها کم لطفی کردند.
مهران
۲۷ آذر ۹۶ ، ۱۶:۲۹
پاسخ:
۲۸ آذر ۹۶، ۲۲:۱۸