۵۶ مطلب با موضوع «شخصی - درباره ما» ثبت شده است

چند ساعتی تا سال جدید

عید فاطمیساعت 20 و 27 دقیقه و7 ثانیه روز پنج شنبه 29 اسفند 1392 هجری شمسی لحظه ی تحویل سال جدید است. به ساعت لبنان یعنی 18:57:07 . شب جمعه و ایام فاطمیه و شهدای دفاع مقدس در سوریه، به نظرم بهترین جا برای تحویل سال، زینبیه است. هرچند امکانش فراهم نشد، اما به جاش سعی می کنم در مزار شهدای این دفاع مقدس حضور پیدا کنم و برای ظهور مولامون دعا کنم. 

امیدوارم سال جدید برای دوستان و همراهان  بازدید کنندگان، سالی مملو از موفقیت و شادکامی و سعادت باشه و نقشه های دشمنان مملکتمون نقش بر آب بشه و شرشون به خودشون برگرده.

ان شاءالله همه مجردا ازدواج کنن و عروس دامادها بچه دار شوند و بی پولها پولدار شوند مریضها شفا پیدا کنند، زندانی ها آزاد بشند (البته نه جنایتکارایی که به مردم صدمه زده بودند)

عیدی ما به دوستان هم دعا و زیارت از طرف اوناست. هرکی هرکدوم از شهدای دفاع مقدس از حریم اهل بیت رو ارادت داره و دوست داره، نیت کنه که سلام و دعاشو به اونا برسونم.

روضة الشهدا

۱ ۰ ۸ دیدگاه

آیا اوباما وبلاگ من را می خواند؟

وبلاگ ایرانی ام با آدرس و سیستم جدیدش، هنوز به رتبه وبلاگ قبلی در موتورهای جستجو نرسیده و عموما دوستان و بازدیدکنندگان همیشگی به آن سر می زنند. با بررسی آمار بازدیدکنندگان اطلاعات جالبی بدست میاد. مثلا می بینم که برخی هکرهای چینی سعی در یافتن صفحه مدیریت و هک کردن آن دارند. همچنین خیلی ها از آمریکا وبلاگ را بازدید کرده اند. اما آیا همه آنها وی پی ان است؟

بعد از بازدید و بررسی سایتم توسط تیم اسراییلی، با خودم گفتم نکنه واقعا باورشون شده که این وبلاگ اهمیت داره و اطلاعاتی که ارائه میده خیلی دست اوله، پس حتما باید با سران مقاومت در ارتباط باشه. وگرنه برای چی بین این همه سایت رسمی و غیر رسمی طرفدار مقاومت، اومدن سراغ یه وبلاگ شخصی.

گفتم این جوک لبنانی رو بگم براتون ، هم جالبه هم به این بحث ربط داره.

به اوباما گفتند این لبنانی ها یک سیستم فوق پیشرفته جاسوسی دارند که از تمام اخبار و اطلاعات دنیا ظرف سه ثانیه مطلع میشه! تعجب کرد و گفت این چه سیستمیه؟ از کجا آوردن؟ گفتن نمیدونیم فقط میدونیم اسمش شوفی مافی است. میگن شو فی مافی و طرف مقابل اطلاعات دست اول میده.

اوبامااوباما تصمیم گرفت خودش بره و از نزدیک ببینه. لباس عربی پوشید و رفت دم یک پمپ بنزین وایساد. به شخصی که داشت بنزین می زد گفت: السلام علیکم. شو فی مافی؟

گفت: نمیدونم فقط میگن اوباما با لباس مبدل عربی اومده لبنان!

این قضیه شوفی ما فی (همون دیگه چه خبرِ خودمون) تو لبنان باعث شده همه جور اطلاعاتی سریع پخش بشه. البته من خودم سعی میکنم اطلاعاتی که می شنوم اصلش رو از یه آدم مطلع یا شاهد بپرسم و بفهمم.

با این احوال شاید عمو اوباما فکر میکرده من مثلا یه آدم مهم هستم و باید زیر نظر گرفته بشم. گفتم که بدونه اینم همون شوفی ما فی هست!


اوباما

اوباما مثلا در حال چک کردن سایت من :)

۱ ۰ ۶ دیدگاه

لبنان یا تهران؟ مساله این است

یه موقع هایی اینقدر سختی و فشار تو کشور غریب آدمو اذیت میکنه که با خودش میگه اصلا برا چی اومدی اینجا. البته لبنان برای من خیلی هم غربت نیست اما در هر حال وقتی قانون اون کشور آدم رو شهروند عادی محسوب نکنه و بیمه و خدمات نداشته باشه ولی مجبور باشه کل مالیاتها و پرداختها رو مثل بقیه (حتی بیشتر) انجام بده، خب خیلی زور میاد به آدم.

بارها با خودم فکر کردم برای چی باید لبنان رو به ایران ترجیح بدم. اگه از اهداف معنوی و بلند مدت و شخصی چشم پوشی کنم و مانند یک جوان عادی نگاه کنم و مزایا و معایب زندگی در لبنان رو در کفه ترازو بگذارم، قطعا باید بلند شم برگردم ایران؛ شک نکنید.

خیلی از جوانهای ایرانی که از اوضاع ایران راضی نیستند، شاید معیارهای زیر رو در نظر داشته باشند:

ادامه مطلب
۰ ۰ ۹ دیدگاه

اشغالگران سفید در لبنان

اشغالگران سفید در لبنان

دیروز با جمعی داشتیم میرفتیم برای تسلیت به یکی از جوانان که برادرش فوت کرده بود. خانه آنها در دهکده عیناثا در جنوب و نزدیکی بنت جبیل بود. اصلا حواسم نبود که ورود اجانب به این منطقه ممنوع است. به ایست بازرسی ارتش بعد از رودخانه لیطانی که رسیدیم، سرباز گفت: همه کارت شناسایی بدهند.

من هم کارت اقامتم را دادم. گفت این چیه؟ تصریح نداری؟

ادامه مطلب
۱ ۰ ۸ دیدگاه

مشاجرات من و یک اسرائیلی خوب!

مشاجرات من و یک اسرائیلی خوب!

از اول که نفهمیدم اسراییلی است. آمد، با خیرخواهی گفت در یکی از وبلاگهای قدیمت یک عکس از تو و پسرت عباس هست. خلاصه از آنجا شروع شد به صحبت و آرام آرام ما را کشاند به بحث های اخلاقی و انسانی و کم کم یکهو حرفهایی زد که شک بردم اسراییلی باشد. چند بار هم به شوخی ازش پرسیدم. با ادامه بحث ها و نشان دادن عمق دشمنی اش با حاکمان اسلامی خصوصا نظام ایران تقریبا یقین پیدا کردم که اسراییلی است. در آخر این دوستمان اعتراف کرد فعال صلح و ساکن اورشلیم است.

ادامه مطلب
۲ ۰ ۳۷ دیدگاه

وقتی در فضای مجازی ترور شدم

وقتی در فضای مجازی ترور شدم

مسواک می زدم. یادم آمد در آپارتمان را از پشت قفل نکرده ام. گفتم نکند نصف شب مزدوری کماندویی چیزی یواش در را باز کند و بیاید داخل. آخر، دفعه قبلی که دزد آمده بود هم، در رو مثل آب خوردن باز کرده بود. البته هنوز در را قفل نکرده ام! اول آمدم خدمت شما بگویم چی شده تا بعد بروم چفت بزرگ و محکمی که بعد از دزدی از خانه کار گذاشتم را ببندم.

صبح که رفتم صفحه مدیریت وبلاگ با دیدن نمودار نمایش صفحه ها، شاخ من هم مثل نمودار رفت بالا! ۲۱۳۱ نمایش بین ساعت ۳ و ۴ صبح! سریع احتمال دادم حمله باشد، و بود. آی پی بازدید کننده هم اسراییل بود.

ادامه مطلب
۱ ۰ ۳۵ دیدگاه

خاطره ی امروز

خاطره ی امروز

برای کاری باید به خیابان شهید احمد قصیر (شارع العریض) میرفتم. درست جلوی مکان انفجار قبلی. فراموش نکنیم سه شنبه ها در لبنان روز انفجار است. و این خیابان هم سابقه دو حمله انتحاری دارد. اتفاقا خیلی از انفجارات حدود ساعت ده صبح به وقت بیروت رخ داده. فکر کنم طبق عقیده تکفیری ها، سه ساعتی طول می کشد صف ناهار پیامبر!
قاشق هم که عموما کم می آید! لذا قاشق باید با خودشان ببرند!
هرچند حزب الله طبق فرمان پیامبر و دین، اسیر را نمی کشند اما جوک زیر را خودشان ساخته اند!

ادامه مطلب
۰ ۰ ۲ دیدگاه

اتهامی قدیمی به امام موسی صدر

نمیدانم شما خود جلال الدین فارسی هستید یا صرفا یک جوان تندرو که هر سخن و تهمتی را می شنود و باور می کند و تکرار می کند! هر چه هست خوش آمدید. (این مطلب مخاطب خاص دارد. این پست در جواب خواننده ای نوشته شد که در ذیل مطلب «تندروها زودتر به ته خط می رسند» اتهاماتی را به بنده و امام موسی صدر و دیگران وارد کرده بود.)
خدمت شما عرض کنم نویسنده مطلب خود بنده هستم و دوستان نزدیک و خوانندگان عزیز می دانند آنقدر عقل و منطق دارم که سلطنت طلب نباشم. اما اینکه شما طرفداران امام موسی صدر، آن بزرگمرد اخلاق و محبوب انسانها، مجتهد جامع الشرایط و فقیه نو اندیش، رهبر معنوی و ناجی شیعیان لبنان را در چند نفر مثل قطب زاده خلاصه می کنید مشکل کوته بینی و کم عمقی اطلاعات شما است اگر ناشی از دشمنی و تعصب کور نباشد!

ادامه مطلب
۰ ۰ ۰ دیدگاه

در مراسم عاشورای ضاحیه چه گذشت

در مراسم عاشورای ضاحیه چه گذشت

شب عاشورا سید حسن در مجمع سید الشهدا گفت: ما همیشه در طول این سالها آمده ایم و باران شدید و گرمای آزار دهنده نتوانسته ما را از حسین علیه السلام جدا کند. امسال هم هیچ خطری نمی تواند ما را از حسین (ع) جدا کند، نه انفجارها نه ماشینهای بمب گذاری شده. ما می آییم و فریاد می زنیم لبیک یا حسین.

سید گفت: بگذارید صریح باشیم (او همیشه واقعیت را می گوید و صادق است) فردا خطر بمبگذاری هست. اما ما می آییم.

ادامه مطلب
۱ ۰ ۰ دیدگاه


LIBANIRAN

اطلاعات و اخبار مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و گردشگری پیرامون لبنان
برای اطلاعات بیشتر به صفحه درباره پایگاه مراجعه فرمایید.

پربیننده ترین مطالب
پیوندها