اوضاع در لبنان پس از انفجار
امروز ظهر پیاده از محل انفجار برج البراجنه رد شدم. دیروز تمام راه را تمیز کرده بودند. همه چیز مثل قبل بود. این مسیر را چهار سال هر روز پیاده طی می کردم. علت انتخاب این محل برای عملیات تروریستی، هم جواری آن با اردوگاه آوارگان فلسطینی بود تا مردم ضاحیه را تحریک کنند بر ضد آنها دست به اقدامات رزمی و جنایت بزنند. ضمن اینکه این خیابان، تنها خیابانی است که سر آن ایست و بازرسی ندارد. موتور سیکلت ها راحت وارد می شوند. پیاده ها هم همینطور. امروز دیدم پیرمردی را گذاشته بودند کیف و کیسه غیر لبنانی ها را بگردد!
عزاداری شیعیان لبنان
استفاده از این مطلب صرفا با ذکر منبع مجاز است.
امروز در لبنان تعطیلی اول سال هجری است. به معنای دیگر، ماه محرم از نظر دولت لبنان شروع شده است. مدارس لبنان امروز تعطیل هستند. هرچند بیشتر شرکتها و موسسه های شیعیان و مسیحیان امروز باز هستند اما اول سال هجری، برای اهل سنت مانند اول نوروز ما است و اهمیت خاصی دارد. چند روزی است کم کم خیابانهای ضاحیه سیاه پوش شده و مغازه ها لباسهای سیاه در ویترین نهاده اند. چرخ دستی های زیادی به فروش پرچم های سیاه، چفیه، پیشانی بند، سی دی های نوحه و خلاصه لوازم عزاداری می پردازند. حزب الله در حال آماده شدن برای تامین امنیت مراسم عزاداری است. همینطور در نبطیه، شهر سیاه پوش شده و اقدامات مختلفی برای آماده ساختن محل مراسم شبهای محرم انجام شده است. دیگر شهرها و روستاهای لبنان هم شاهد جنب و جوش عاشقان اهل بیت است. در ادامه به معرفی عادات و رسوم عزاداری در لبنان می پردازیم.
کیف قاپی در لبنان
شب عید غدیر نزدیک غروب بود که کارم تمام شد. رفتم مسجد روبروی محل کار. گفتم شب عیدی نماز را اول بخوانم. (ای بسوزه پدر ریا)
بعد از نماز در دلم گفتم خدایا امشب یه عیدی به ما بده. (دیدین بعضیا تا یه کار خوب میکنن کلی منت میذارن سر خدا و طلبکار میشن؟ البته من عیدی رو به خاطر عید خواستم نه به خاطر نماز)
سفر به قلب مقاومت - روز چهارم، روز پایانی+ تصویر
امروز را به بعلبک برای زیارت سیده خوله اختصاص دادم. بعلبک برخلاف حدیقه الایرانیه و ملیتا، ون خطی مستقیم داره. لذا با سید صحبت کردم که خودم برم سید هم انگار خیلی سرش شلوغ بود، روزه هم بود با کمال میل قبول کرد. پرس و جو کردم جایی به نام مُشرّفیه تاکسی ون های بعلبک اونجا جمع بودند. سوار شدم و صندلی جلو نشستم.
مشکل زباله در لبنان
بازنشر این مطلب فقط با ذکر منبع مجاز است.
حدود 24روز پیش، متوجه شدم حجم زباله در سطلهای زباله وکنار آنها خیلی زیاد شده و مقداری هم کف خیابان پخش و زیر چرخ های ماشین ها له شده و در جاده پخش شده اند. بوی بسیار آزار دهنده ای خیابان ها را فرا گرفته بود. کم کم در اخبار منتشر شد که این قضیه فقط مربوط به ضاحیه نیست و کل بیروت حتی مناطق دولتی و توریستی هم گرفتار زباله شده. دلیل این امر تمدید نشدن قرار داد شرکت سوکلین، شرکت خصوصی جمع آوری زباله عنوان شد. از طرف دیگر یکی دو سالی است به خواسته مردم و طرح وزارت محیط زیست، محل دفن زباله ها باید تغییر داده شود. اما پشت صحنه اصلی این مشکل چیست؟ وزیر سابق، شربل نحاس چنین شرح می دهد:
سفر به قلب مقاومت - روز سوم+ تصویر
روز سوم
صبح سید آمد دنبالم. روز اول در مورد قصدم از سفر یک روزه به سوریه در صورت امکان به قصد زیارت حرم حضرت زینب و حضرت رقیه علیهما سلام گفته بودم.
حمله به مسجد شیعیان با آر پی جی در لبنان
دیشب در منطقه سعدیات، جوانان حامی حزب مستقبل (به رهبری سعد حریریِ فراریِ ساکن در عربستان)، به مجمّع شیعیان حمله کردند. هفته پیش هم به حسنیه دیگر (حسینیه بالای ده) حمله کرده و با شلیک 60 گلوله به آن، فرار کرده بودند. در لبنان مُجَمَّع (مجتمع) به محلی می گویند که شامل مسجد، حسینیه، سالن درس و کنفرانس و جلسه، و احیانا کتابخانه است و عموما فعالیتهای بسیج گونه و فرهنگی حزب الله در آنجا انجام می شود.
سفر به قلب مقاومت - روز دوم + تصویر
قسمت دوم سفرنامه آقای محمدی نائینی، روز پر خاطره ای را بازگو می کند. هرچند زمان سفر ایشان، در اوج مشکلات امنیتی و خطرات بوده و حساسیت نیروهای امنیتی، باعث ایجاد زحمت برای ایشان شده است اما باید بدانید پنج سال قبل هیچ خبری از ایست بازرسی و گیر دادن نبود.
چند صحنه از زندگی در لبنان
همین پریروز بود. توی آسانسور گیر کردم. حواسم نبود که ساعت داره 10 میشه و برق قطع میشه. خوبی آسانسورهای منطقه های ما (فقیر نشین ها که آسانسورش قدیمیه و شیک نیست) اینه که درب محافظ نداره. یعنی راحت میشه دست کرد لای قطعات قفل مکانیکی و درب رو باز کرد. همون که از بیرون با کلید مخصوص درب رو باز میکنن. اول از همه موبایلم رو درآوردم و چراغ قوه رو روشن کردم. بدبختانه آسانسور از طبقه، پایین تر رفته بود و دستم به قفل مکانیکی نمی رسید. چندبار در زدم. کسی نیومد کمک. همه یا بیرون خونه بودند یا خواب. کلیدم را درآوردم و با زحمت بسیار بلند ترین کلید رو پشت اهرم قفل، قرار دادم. با کلی مصیبت و درد انگشت بابت هل دادن کلید پشت اهرم، بالاخره درو باز کردم و نجات یافتم!
اطلاعات و اخبار مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و گردشگری پیرامون لبنان
برای اطلاعات بیشتر به صفحه درباره پایگاه مراجعه فرمایید.
دستهبندی
-
آشنایی با لبنان
(۷۲۰)-
فرهنگ و آداب و رسوم
(۹۸)-
غذای لبنانی
(۱۲)
-
-
اقتصاد و تجارت
(۱۳۴) -
سیاست
(۲۶۳) -
مقاومت
(۳۷۷) -
مذاهب و طوایف
(۶۵) -
توریسم
(۳۵)
-
-
اخلاق و دین
(۲۱۳) -
امام موسی صدر
(۹۲) -
دنیای دیجیتال
(۲۷) -
راهنمای ایرانیان در لبنان
(۷۶) -
شخصی - درباره ما
(۵۶) -
اخبار
(۳۴۷) -
ایران
(۷۹) -
سفرنامه و لبنان گردی
(۲۸)