همین پریروز بود. توی آسانسور گیر کردم. حواسم نبود که ساعت داره 10 میشه و برق قطع میشه. خوبی آسانسورهای منطقه های ما (فقیر نشین ها که آسانسورش قدیمیه و شیک نیست) اینه که درب محافظ نداره. یعنی راحت میشه دست کرد لای قطعات قفل مکانیکی و درب رو باز کرد. همون که از بیرون با کلید مخصوص درب رو باز میکنن. اول از همه موبایلم رو درآوردم و چراغ قوه رو روشن کردم. بدبختانه آسانسور از طبقه، پایین تر رفته بود و دستم به قفل مکانیکی نمی رسید. چندبار در زدم. کسی نیومد کمک. همه یا بیرون خونه بودند یا خواب. کلیدم را درآوردم و با زحمت بسیار بلند ترین کلید رو پشت اهرم قفل، قرار دادم. با کلی مصیبت و درد انگشت بابت هل دادن کلید پشت اهرم، بالاخره درو باز کردم و نجات یافتم!
عصرش تازه رسیده بودم خونه که آیفون زنگ زد. برداشتم. سرایدار بود. گفت منبع آب شما خالی است. می خواهی آب بخری؟ (در لبنان آب همه ی روز وصل نیست. مناطق ما که حاشیه شهر و فقیرانه محسوب میشه قراره هفته ای یکبار آب بیاد که گاهی در تابستان به یکی دو ماه میرسه! مناطق مرفه تر که دولت بهشون میرسه هر دو روز یکبار آب وصل میشه. برای همین همه لبنان، مردم منبع آب دارن بالای پشت بام)
10 هزار لیره دادم کامیون آب. (حدود بیست هزار تومن برای 1000 لیتر آب). این ارزونترین آبه. شور و غیر بهداشتی هست. (قبلا آب شیرین می گرفتیم 10 دلار). الان دوش که میگیرم چشمم میسوزه.
ضمنا باعث ریزش مو و بیماری های پوستی هم میشه.
دیروز دو تا بسته شش تایی آب معدنی خریده بودم برای آشامیدن و پخت و پز. قرار بود ساعت 6 بعد از ظهر برق بیاد. نیومد. ده دقیقه ای گذشته بود. مجبور شدم پیاده شش طبقه رو با 18 لیتر آب برم بالا. تقریبا میشه 18 کیلو بار. هر دو طبقه وایمیسادم نفس میگرفتم!
شنیدم یکی توی ایران گفته مشکل آب ایران به خاطر تحریمه. بهش بگید نخیر! ظاهرا مشکل آب لبنان به خاطر بی تحریمیه! کاش لبنانم تحریم شه! بلکه آب شیرین تصفیه شده موقع مسواک زدن توی لوله ها باشه! نه آب چاه غیر بهداشتی و تصفیه نشده.
دیدگاهها (۵۶)
عنایت
۰۴ تیر ۹۴ ، ۱۸:۲۰
ف
۰۴ تیر ۹۴ ، ۱۹:۰۱
خدابه شما صبر بده واقعا شرایط سختی است.
این روزها در ایران همه چیز را به تحریم ربط می دهند،زیاد جدی نگیرید:-)
مورچه
۰۴ تیر ۹۴ ، ۱۹:۱۹
باورش برام سخته که این حال وروز لبنانه!
فلسطینی ها (مردم) چرا با ایران چپن؟
پاسخ:
۴ تیر ۹۴، ۲۱:۰۲
مناطق ما اینجوره. جنوب از نظر آب بهتره ولی برق همینه. مناطق توریستی که عمدتا مناطق مسیحی هستن از نظر برق خوبن ولی آب مشکل هست. هر روز آب ندارند.
فلسطینی ها همشون اینطور نیستند.
محمد
۰۴ تیر ۹۴ ، ۲۱:۳۱
20 لیتر 1000 تومن :)
اگر کل این قضایا را نوشتی فقط برای خط آخر... باید بگم همونی که "ف" گفت
یعنی خیلی جدی نگیر برادر این روزا خیلی چیزا را به تحریم ربط میدن.
واقعیت امر اینه که بعضی وقتها فکر میکنم اگر ما هم مثل بقیه مردم دنیا یه مقدار به خودمون سختی میدادیم الان بعد 30 و اندی سال وضعمون خیلی بهتر از الان بود...به تحریم هم ربطی نداره...
آب مفت انرژی مفت همه چیز مفت و یارانه ای ... سود هم که تو دلالیه نه تولید...
همین آبی که میگی ما 24 ساعت برا مسواک زدن هم داریم واقعا یه مصداق اسرافه که برای مملکت اسلامی مایه شرمساریه نه افتخار.... آب آشامیدنی باید از مصارف دیگه جدا باشه...
تو بخش کشاورزی هم خیلی وقت هست که دارن داد میزنن آب های زیرزمینی ته کشیده روش بهره برداری اصولی نبوده...
راستی این ها که گفتی وصف حال خودت بود یا از وبلاگ دوستان کپی کردی؟! ;)
پاسخ:
۵ تیر ۹۴، ۱۲:۰۸
وصف حال خودم بود. از کجا کپی کنم؟ یه جمله شو سرچ کن معلوم میشه :)
هم مدرسه ای
۰۵ تیر ۹۴ ، ۰۰:۰۳
خداقوت
شاید نظر برای مطالب ارسال نکنیم ولی حتما حتما مطالب خوبتون رو می خونیم.
در ماه مبارک دعایمان کنید.
راستی با این اوصاف چرا ایران نمی آیید؟
پاسخ:
۵ تیر ۹۴، ۱۲:۰۴
لطف شماست. محتاج دعا هستیم.
دلایل زیادی دارد که به ایران نمی آیم. از جمله وضع نابسامان فرهنگی و اجتماعی ایران. من در ایران در جامعه احساس امنیت نمی کنم. هرچند فعلا اخم و نگاه های منفی مردم تنها واکنش نسبت به دیدن یک مرد ریشو با زن چادری اش هست، اما کسی نمی داند مردم یک جامعه کی زامبی می شوند و مثل دوران فتنه به عابر پیاده ای که هیچ ربطی به حکومت و دولت و نظام هم ندارد و فقط ریش دارد حمله می کنند! متاسفانه دستگاه های فرهنگی مثل صدا و سیما و سینما هم نقششان به جای آموزش سازنده، نقش مخرب است و عموما هرجا می آیند برای دین کار کنند، می زنند چشمش را هم کور می کنند! کاش اصلا به اسم دین و برای دین کار نمی کردند.
ضمن اینکه من یه جورایی گیر کردم! غیر از گیر کردن دل، از نظر کار و درس گیر کرده ام و نتوانسته ام درسم را تمام کنم.
احمد
۰۵ تیر ۹۴ ، ۰۱:۱۸
ایران که هم امنیت برقراره هم امکانات آب ، برق ، گاز داره
واقعا که ما ایرونیا ناشکریم
شما چطوری اونجا زندگی می کنید با اون امکانات کم
پاسخ:
۵ تیر ۹۴، ۱۱:۵۵
لقب عروس خاورمیانه مال قبل از زمان شاه بود که همه پولدارهای منطقه برای تفریح به لبنان می رفتند. آن موقع مناطق توریستی بیروت مثل اروپا بود، بلکه بهتر. اما جنوب و شمال در فقر و محرومیت مطلق به سر می بردند. الان وضع جنوب به برکت تلاشهای امام موسی صدر در محرومیت زدایی و بعدها اقدامات حزب الله خیلی خیلی خوب شده. اما بیروت به سبب اینکه دولت تنها به فکر مناطق توریستی و پر نگهداشتن جیب خودش هست، از وضع قدیم هم عقب تر رفته. مثلا باید عرض کنم چهل سال پیش بیروت تراموا داشت! (واگنی که روی ریل حرکت می کن)
شریعت
۰۵ تیر ۹۴ ، ۰۲:۳۱
ایرانی
۰۵ تیر ۹۴ ، ۰۴:۵۸
کیلومتر تونل کشیدن
دیگه میخواد چی کار کنه برامون
بعضیا خیلی ناشکر بار اومدن
پشتم گرمه
۰۵ تیر ۹۴ ، ۰۶:۱۹
هزینه جا و اجاره ها در مناطق شما چطوره ؟ و یه سوال دیگر برای کسی که بخواد مثلا 10 20 روز بمونه و یه گردش حسابی بکنه بصرفه نیست که یه اتاق 40 50 متری بگیره ؟ من شندیدم خیلی از ایرانی ها این روش رو تو کیش پیاده می کنند.
پاسخ:
۵ تیر ۹۴، ۱۱:۴۹
هزینه که هزینه هتل هست. اینجا مثل ایران نیست مسافرخانه و مهمانسرا داشته باشه. خوابگاه برای دانشجو ها و کارگران هست که خیلی خیلی نامرتب و غیرقابل قبوله. تختی 15 دلار برای هر شب. مگر آدم مهمان موسسه های ایرانی یا لبنانی باشه که در اون صورت وضع خیلی فرق میکنه.
پارسا
۰۵ تیر ۹۴ ، ۱۰:۵۶
بنده توی یکی از شرکت های صنعتی بسیار مطرح ایرانی کار می کنم، چند سال پیش و در شرایط تحریمی کامل، شرکت ما در قالب یک کنسرسیوم (با مشارکت تعدادی از شرکت های ایرانی دیگه) برنده ی مناقصه ی یکی از فازهای پارس جنوبی شد. توی پروژه هایی از این دست، کل کار رو به دیسیپلین های مختلف تقسیم می کنن که شامل سیویل (عمران)، مکانیکال، پایپینگ (لوله کشی)، الکتریکال (برق)، اینسترومنت (ابزار دقیق) و ... می شه. توی این پروژه طراحی و ساخت کل تجهیزات بخش مکانیکال به ارزش چند صد میلیون یورو به شرکت ما واگذار شد؛ انواع برج های تقطیر، راکتورها، مبدل ها، مخازن تحت فشار و ...
بسیاری از این تجهیزات نیاز به مواد با آلیاژهای خاص داشتن که تامینشون فقط از چند تا کشور اروپایی عضو اتحادیه ی اروپا ممکن بود و از اونجایی که شرکت ما به خاطر ساخت کلی از تجهیزات هسته ای مورد نیاز سایت هایی مثل نطنز، یو سی اف اصفهان، آب سنگین اراک و ... توی بلک لیست (لیست سیاه) تحریم های اتحادیه ی اروپا بود همه ی درها به رومون بسته بود. این در حالی بود که طبق زمان بندی پروژه ما موظف بودیم تا یه تاریخ معین و مشخصی تعهداتمون رو در قبال پروژه انجام بدیم. شرکت ما اون موقع مدیر عامل بسیار توانمند و به معنای واقعی کلمه مدیری داشت که الآن جاشو به یه مدیر بسیار توانمند و ارزشی دیگه داده. در اون موقع، همزمان که کارشناسای واحد طراحی ما کار طراحی و انتخاب مواد تک تک تجهیزات رو انجام می دادن ایشون کل مجموعه ی بازرگانی خارجی شرکتمون رو برای این کار (خرید مواد) بسیج کرد، ابتدا از طریق یک شرکت آلمانی توی هامبورگ خواستن این کارو بکنن نشد، بعد دفتری به نام یه شرکت اروپایی که کل سهامشو خریداری کرده بودن توی استانبول ایجاد کردن که از طریق اون هم نشد و بالاخره بعد از کلی تلاش و پیگیری در نهایت کل موادی رو که نیاز داشتیم از طریق یکی از کشورهای آسیای میانه خریداری کردن و بعد از طی تشریفات گمرکی و ... آوردن توی انبارهای شرکتمون تخلیه کردن و برای ساخت وارد کارگاه های ساختمون شد و در یک مدت زمان باور نکردنی کل تعهداتمون در قبال اون پروژه رو انجام دادیم و تجهیزات ساخته شده توسط شرکت ما که بعضاً به دلیل وزن و ابعاد بسیار بزرگشون عملیات حمل اون ها تا سایت پالایشگاه توسط بوژی های مخصوصی انجام می شد (که خود این موضوع هم پروژه ای بود برای خودش) توی سایت مورد نظر تخلیه شدن.
این موضوع رو بیان کردم به عنوان مصداق عینی اون جمله ی مقتدا و رهبر عزیزمون که فرمودن: "تحریم ها نمی تونن جلوی ما رو بگیرن، هرچند که ممکنه ما رو به زحمت بندازن (مضموناً)"
..............
۰۵ تیر ۹۴ ، ۱۳:۴۱
پاسخ:
۵ تیر ۹۴، ۱۳:۵۰
پشتم گرمه
۰۵ تیر ۹۴ ، ۱۶:۴۳
رضا
۰۵ تیر ۹۴ ، ۱۸:۳۲
یاسر نیکوبیان
۰۵ تیر ۹۴ ، ۲۲:۳۰
یعنی واقعا اینقدر تهران ترسناک شده ما نمی دونستیم؟! یا وضع اونجا اینقدر خوبه که وضع اینجا اینقدر بد به نظر میاد؟!
والا ااینجا با ریش کثیر و یقه دیپلمات و تسبیح به دست و عکس آقا به جیب (پیراهن) تو خیابون راه میوفتیم نهایتش یه نگاه سنگینی ، چی بشه شیش ماه یه بار یه تیکه ای چیزی بخوریم یا یه تاکسی سوارمون نکنه که تازه عوضش شده طرف سوارمون هم بکنه بگه پول نمی خوام صلوات بفرست { دلیل کارش رو هم تریپ حزب اللهی و تلاش برای جبران کار اون گروه قبل بیان میکنه!!}
یا شایدم شما بد محله ای زندگی می کردید؟! (احیانا ساکن 7 تیری ، چیزی)
محمد
۰۵ تیر ۹۴ ، ۲۳:۰۶
ولی تا اونجایی که یادم میاد شما اصلیتت لبنانیه دیگه آدم تو وطن خودش راحتتره طبیعتا اینطور نیست؟
پاسخ:
۶ تیر ۹۴، ۰۴:۵۲
نور
۰۵ تیر ۹۴ ، ۲۳:۲۷
چقدر دلتون پره...
البته که من هم جای شما بودم به هزاران دلایل ضاحیه رو ترجیح می دادم
البته نمیدونم چقدر مثل شما توان تحمل این شرایط رو داشته باشم...
ولی
هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد...
ان شاءاللّه همیشه سلامت باشید
یا علی
به جای ما هم زندگی کنید اونجا...
خوشا بحالتون
پاسخ:
۶ تیر ۹۴، ۰۴:۴۶
بله. منهم هزار و یک دلیل دارم که فقط یکی شو گفتم. ممنون از لطفتون. خدا شما رو هم حفظ کنه.
عادل
۰۵ تیر ۹۴ ، ۲۳:۵۱
بی شک، ٦٠ درصد مردم (حداقل تو تهران چنین ترکیب جمعیتی) رعایت نمی کنم مسائل دینی رو، ولی به اون امر قدسی احترام میذارن و خیلی اشخاص کمی متنفر هستن از اون.
اینکه خیلی هم شما تاکید می کنید ٨٨ فلان شد و کی چاقو خورد و کی چی شد، خیلی برای من عجیبه.
عزیز دل، اینکه معترضین یک نفر رو بگیرن و بزنن احتمالا نهایتا ١٠ بار، نه ٢٠ بار پیش اومده! شما بگو اصلا ٥٠ بار! که احتمالا بعضی موارد طرف بسیجی/پلیس یا امثال این بوده.
حالا برعکسش چی؟ چقدر از امثال بنده و شما بودن که ریختن سر ملت؟ قطعا بیشتر. خیلی خیلی بیشتر.
به هر حال یادمون نره که همون سالها اتفاقاتی مثل کهریزک رو پدر گرامی بنده رقم نزد که! همین قوه قضاییه خودمون بود یا هر ارگانی!
لطفا عدالت رو رعایت کنید، لطفا.
پاسخ:
۶ تیر ۹۴، ۰۵:۲۵
صباح
۰۶ تیر ۹۴ ، ۰۰:۰۶
به شما آقای علوی:خواهشا اینقدر بد بین نباشید مردم تهران جمعیتی حدود 2 میلیون آلوده داره و بقیه خنثی هستن و فقط زبونن حرفای بی خود میزنن عملا و قلبا اینطوری که میگید نیستن ومردم شهر ستان ها که شکر خدا خوبن وهنوز حرمت خانم چادری و اقای ریشو رو نگه میدارن .باور کنید مردم فعلا خوبن و مثل 88 رو فاز فتنه و گیجی نیستن والبته اینقدر فاز منفی نسبت به ایران ندید نا سلامتی دوستان موسادی دارن رصد میکنن!
واما چندتا سوال:مگه لبنان آب وهوای معتددل نداره مگه بارندگی کافی نداره که اینقدر کم آبی هس؟من که نگاه میکنم همه جاسرسبزه و پر آب دیده میشه!!مگه لبنانی ها سد سازی بلد نیستن مگه تصفیه خانه ندارن؟نیروگاه برق هم ندارن؟پس تودانشگاهای اینا چیا تدریس میشه؟ مهندس برق و عمران واب ندارن اینا؟بعلبک و هرمل هم با مشکل بی آبی وبرقی مواجه ان؟
پاسخ:
۶ تیر ۹۴، ۰۴:۴۴
در لبنان متاسفانه همه چی هست جز اراده دولت. پروژه سدی که امام موسی صدر سی چهل سال پیش پیشنهاد کرده بود هنوز تصویب نشده. چون مهره های آمریکا کارشکنی میکنن تا انجام نشه. چون صهیونیستها همیشه به آب این رودخانه چشم داشتن. لبنانی ها میگن اگه سد بزنیم، جنگ که بشه زود دشمن سد رو خراب میکنه. خب چرا سد بزنیم؟ مشکل آب همه جا هست. حتی در دهکده هایی که منابع آبی دارند آب همیشه وصل نیست.
پارسا
۰۶ تیر ۹۴ ، ۰۸:۲۳
توی فتنه ی 88 که به لطف خداوند و کمک های امام زمان (علیه السلام) و رهبری و مدیریت بی نظیر امام خامنه ای که در شرایطی که خیلی از خواصِ حال بهم زن دچار شک و تردید شده بودن یک تنه پوزه ی قتنه گرا و ارباب هاشونو به خاک مالید، تشت رسوایی فتنه و فتنه گرا بدجور افتاد. واقعیت اینه که گذر زمان خیلی چیزا رو مشخص می کنه و توی فتنه ی 88 هم گذر زمان نقاب نفاق و دروغگویی رو از چهره ی فتنه گرا انداخت و بدجور رسواشون کرد.
درباره ی قضیه ی کهریزک هم همین که مطرح کننده ی این موضوع، عقب مونده ای به اسم "کروبی" بود دیگه جایی برای بحث نمی مونه، شخصیتی که نزدیک ترین فرد بهش یعنی کرباسچی هم بازیش داد و با وجود تمام همراهی ها و حمایت های تبلیغاتی ازش در نهایت جلوی دوربین ها به "موسوی" رای داد!
به نظر بنده گذر از فتنه ی 88 تا مدت ها نظام رو واکسینه کرد و موضع خیلی از خواص رو از حالت خاکستری درآورد و عیارشون رو نشون داد.
هنوز هم مساله ای از روزها فکرمو به خودش مشغول می کنه و قلبمو به درد میاره و اون هم این که نقش مراجع تقلید اون دوره برای زدودن غبارها چی بود؟ به واقع غیر از بزرگانی مثل آیت الله نوری همدانی که با شجاعت و بصیرت بی نظیر خودش از همه چیش مایه گذاشت و با تمام توانش به میدون اومد بقیه ی مراجع تقلید چه کردن؟ بنده که غیر از چند نفر اسمی از دیگران نمی شنیدم!
به نظرم در دوران فتنه، عوامی که حماسه 9 دی رو رقم زدن به خواص بی خاصیت درس بصیرت دادن ...
آرمان
۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۰:۲۸
شرایط زندگی نسبت به ایران و هلند سخت تر بود، اما واقعا آرامش داشتم. لبنان آمیزه ای از فرهنگها و طایفه های مختلف در یه محدوده جغرافیایی کوچیکه، چیزی که هیچ کجای این کره خاکی نمیشه پیدا کرده یعنی هر روز این شانس رو داری که با یه فرهنگ و عقیده تازه آشنا بشی و از دونستنش لذت ببری. مردم به هیچ وجه اهل نفاق و دو رویی نیستن، و این مهمترین ویژگی لبانانه که از ایران متمایزش میکنه. اما چیزی که لبنان رو حتی از کشوری مثل هلد متمایز میکنه دلخوشی ها و راحتی های سبک زندگی لبنانیه. من با همه امکاناتی که در آمستردام دارم اما هرگز آرامش ندارم. ایشالله بعد از تموم شدن درسم دوباره برمیگردم و میخوام برای همیشه اونجا بمونم
پاسخ:
۶ تیر ۹۴، ۱۱:۰۱
کاملا درست گفتید. حتی خود لبنانی ها که برای کسب و کار و تحصیل و تجارت به کشورهای دیگر می روند، آخرش یک روز بر می گردند تا برای همیشه در وطن خودشان بمانند. زندگی لبنانی هرچند این سالها سخت شده، اما روابط اجتماعی آنها واقعا بی نظیر و دلچسب است.
راستی این مشکلات که بنده می نویسم، بیشتر در ضاحیه و مناطق فقیرنشین لبنان است. مناطق مختلفی در جنوب یا جبل لبنان هست که زندگی بسیار بسیار لذتبخش و پر آرامش است. البته اونجا هم کمی قطعی برق و آب دارند :)
محسن
۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۶:۴۵
اونجا از این دستگاههای تصفیه اب مد نیست؟
پاسخ:
۸ تیر ۹۴، ۰۴:۰۶
البته برق لازم داره که برق هم جیره بندیه
................
۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۸:۳۸
من قبلا هم راجع به این پست شما نظر گذاشتم راستش به چند دلیل از حرف هایی که در مورد ایرانی ها زدید ناراحت شدم شاید مردم مثل قدیم هنوز اون صفا و صمیمیت و صداقت رو نداشته باشند اما بنظرم احتیاج به یه تلنگر کوچک دارند چون در موارد زیادی برخورد خوبی با آدم های ساده و یکرنگ نمیشه غالب مردم سعی می کنند خود واقعی شون را نشان ندهند اما اگر صداقت ببینند اونقدرها هم که شما میگید بد نیستند.
در مورد 1% مخالف نظام باید بگم مبارزه ی ایدئولوژیک احتیاج به فداکاری دارد که قطعا در بسیاری از این به اصطلاح هموطنان دیده نمیشود .
راستش من خودم در مواردی بخاطر مذهبی بودن برخورد بد دیدم اما نباید ناامید شد هر کدام از ما باید سعی کنیم هر چند نفر که میتونیم برگردونیم .
ببخشید که خیلی نوشتم و وقتتون را گرفتم هر جا که هستید در پناه حق و کنار خانواده خوش و خرم باشید.
نور
۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۹:۱۶
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و لبنانم آرزوست...
کاش خداوند عنایتی کنند و نعمت سخت پوستی عطا کنند به ما برای آمدن و زیستن در لبنان
سید مهدی
۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۹:۳۷
پاسخ:
۸ تیر ۹۴، ۰۴:۰۳
ht
۰۶ تیر ۹۴ ، ۲۰:۰۶
این سادگی در زندگی یا اهل تجملات نبودن برای شیعیان لبنان هست دیگه؟
گفتید در جنوب آرامش هست اونجا امنیت نیست چه جوری آرامش هست؟ وقتی امنیت نباشه آرامش نیست.
پاسخ:
۸ تیر ۹۴، ۰۴:۰۱
علیرضا
۰۶ تیر ۹۴ ، ۲۰:۱۱
عادل
۰۷ تیر ۹۴ ، ۰۲:۳۸
نه. من طرفدار فتنه گرها نیستم، به نظرم هر دو طرف سر لجبازی داشتن و این کشمکش احمقانه میتونست با اندکی کوتاه اومدن از هر یکی از طرفین حل بشه.
ولی همین مسئله این هست که شما مردم مترو و تاکسی رو احتمالا "ضمیرخوانی" کردید یا حالا نمیدونم.. والا ماهم تو تهران زندگی می کنیم.. تو شهرک محلاتی هم نیستیم که بگیم کسی رو نمی بینیم!
این مسئله، تا حدودی درسته که مردم خیلی عاشق بسیج و غیره نیستن، ولی انقدم بد نشدن هنوز. به هر حال..
@پارسا
سلام علیکم عزیزدل. چشم، من که احتمالا در نظر شما جز خواص/عوام بی خاصیت هستم سعی می کنم در عمل هم عادل باشم، انشالله همه این توفیق رو داشته باشن.
١) شایسته یک شیعه واقعی امیرالمومنین نیست که برای هر شخصی از الفاظ مثل عقب مونده و غیره استفاده کنه که اگر غیبت نباشه، شصت هزار گناه دیگه ازش در میاد. (امیدوارم منظور شما این نبوده که کهریزک هیچ مسئله ای نداشته! چراکه مسائل اون بازداشتگاه کشف شد و تعطیل شد.
٢) انشالله که شما با استفاده از لفظ عقب مونده قصد نداشتید که به بنده توهین کنید چراکه الان من این قضیه رو مطرح کردم.
٣) ٨٨ ابدا نظام رو واکسینه نکرد! این اختلاف نظرات عمیق در مردم و شکاف عقیدتی مردم از اون موقع ایجاد شد. در جامعه گسل افتاد.
٤) شاید مراجع چیزی دیدند که شما ندیدید و به همین دلیل سکوت کردن. به هر حال، مراجع اطفال کودکستان نیستن که شما خیلی راحت تعداد زیادی از اونها رو محکوم کنید.
امیر قریشی
۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۱:۳۷
رمضان کریم.
یه سوال : میشه درباره وضعیت کتاب در لبنان و انتشارات در آن جا مطلب کاملی بنویسید .
و اگر کسی بخواهد کتاب از لبنان بخرد ( چند کارتون ) آیا در فرودگاه های مبداء و مقصد کتابها را بررسی کامل می کنند ؟
و آیا می شود از ایران کتاب سفارش داد؟
پاسخ:
۸ تیر ۹۴، ۰۴:۱۵
اطلاعاتی که می خواهید نیازمند تحقیق و پرس و جو و زمان بر است. از لبنان به ایران حتما کتاب بررسی می شود. از ایران به لبنان شاید بررسی نشود.
برخی ناشران لبنانی در نمایشگاه کتاب تهران حاضر می شوند. می شود کتابها را به آنها سفارش داد.
میثم
۰۸ تیر ۹۴ ، ۰۱:۱۷
بنده نیز یک ایرانی هستم که در زنجان زندگی کرده ام الان خونمون تهرانه و بنده هم طلبه هستم و در قم درس میخونم؛ اونجور که شما تعریف میکنید انگار همه توی ایران وحشین و به بچه حزب اللهی رحم نمیکنن در حالی که بنده ام طلبه ام اونم چی تابلو تابلو ای چه بسا که به من توو تهران احترام هم گذاشتن اگرچه ممکنه تیکه هم گاهی بندازن ولی خیلی کم پیش اومده.قبلا هم این تذکر رو بهتون داده بودم که همه رو به یه چوب نرونین. البته اونقدر که من با مردم در ارتباط بودم شما نبودید بخاطر اینکه طلبه ام و طلبگیم این اقتضا رو میکنه لذا حرفتون رو به هیچ عنوان قبول ندارم.البته ببخشید خیلی مونده ملت ایران رو بشناسید.
پاسخ:
۸ تیر ۹۴، ۰۳:۵۶
من ادعایی ندارم. شما ایران زندگی کن من لبنان. تقسیم خوبیه نه؟ ☺
پارسا
۰۸ تیر ۹۴ ، ۱۰:۳۸
سلام مجدد
لطفاً از نظر بنده احتمالی نده! بنده رو بر حذر داشته بودی از غیبت! حال اون که موضوعی رو که حتی برای چند هزارم ثانیه به ذهنم خطور هم نکرده بود "من که احتمالا در نظر شما جز خواص/عوام بی خاصیت هستم" به تهمت به بنده نسبت دادی. جنس حرف های شما خیلی شبیه حرف های افرادیه که اون زمان باهاشون بحث می کردم، مظلوم نمایی، تحریک احساسات، سوء استفاده از مقدسات و ...
1) به این بخش از نظرت توجه کن:
"شایسته یک شیعه واقعی امیرالمومنین نیست ..." واقعاً جای بسی تاسفه که مقدسات با این شدت و حدت توسط عده ای به گروگان گرفته بشن و از اونجایی که خیانت ها و خباثت های افراد و گروه هایی مثل اصحاب و گروه های فتنه با هیچ عقل، منطق و وجدانی قابل توجیه نیست با تمسک به این روش در صدد ماست مالی کردنش بربیاید و طوری وانمود کنید که انگار نه انگار!! حکایت، حکایت قرآن سر نیزه زدنه! عقب مونده محترمانه ترین نسبتی بود که بنده به کروبی دادم. فقط یه آدم عقب مونده ی عقلی و فهمی و درکی و سیاسی و اجتماعی و مذهبی و ... می تونست مملکت رو اونطور به پرتگاه حوادث و ناملایمات بکشونه. جای بسی شکر و سپاس به درگاه خداونده که مملکت از اون دوران سخت گذر کرد وگرنه می بایست منتظر حوادثی مشابه اون چیزی که این روزها در سوریه اتفاق می افته در ایران هم می بودیم. گناه جنابعالی هم که در صدد تطهیر چهره ی فتنه و فتنه گرایی گناه کمی نیست! نمی شه در گفتار دم از قانون و شیعه بودن و مسایلی از این دست زد ولی در عمل حامی قانون شکن ها، فتنه گرها و ... بود، این کار خودش قانون شکنی و ریاکاریه. اونقدر مرد باشید و وجود داشته باشید که بدون این که بخواید این همه آسمون و ریسمون به هم ببافید حرف و نظر بدون لفافه ی خودتون رو در چارچوبی قانونی و متمدنانه بزنید؛ شما بهتر از ینده می دونید و واقفید که با هر نوع حرف و نظر مخالفی تا زمانی که معاندت نفرمایید زیر چتر حمایتی قانون خواهید بود.
2) در خصوص "انشالله که شما با استفاده از لفظ عقب مونده ..." قطع و یقین بدونید مقصود از این لفظ جنابعالی نبودید، هرچند با وجودی که بنده به صراحت از شخصی که این نسبت رو حوالش کردم نام بردم دیگه دلیلی برای مطرح کردن این ان شا ا... ها وجود نداره!
3) واقعیت های جامعه نظر بنده در خصوص واکسینه شدن نظام رو کاملاً تایید می کنه، حالا اگه جنابعالی اصرار دارید که "٨٨ ابدا نظام رو واکسینه نکرد!" آزاد و مختارید هر طور دوست دارید فکر و تحلیل کنید. اختلاف نظرهای مردم هم یک امر طبیعی و لازم برای هر جامعه ی پویاییه، به قول چرچیل "بادبادک رو باد مخالف بالا می بره". هرچند که فکر می کنم در اندازه گیزی عمق اختلاف نظرها دچار خطای محاسباتی شدید. پیشنهاد می کنم ابزارهای اندازه گیریتون رو کالیبره بفرمایید تا این میزان خطا ازش منتج نشه! در خصوص شکاف عقیدتی! هم بسیار عوامانست که فکر کنید "شکاف عقیدتی! مردم از اون موقع!! ایجاد شد. در جامعه گسل افتاد!!!"، توصیه می کنم برید تصاویر آرشیوی از وقایعی مثل 9 دی، 22 بهمن، روز قدس و ... رو چند بار با دقت نگاه کنید و به صورت ویژه روی تیپ و ظاهر افراد فوکوس بفرمایید تا دیگه حرف هایی رو مطرح نکنید که تعجب دیگران رو موجب بشه. فتنه ی 88 بر خلاف نظر شما گسل ها و شکاف های جامعه رو پر کرد و از اونجایی که جمع نقیضین امری محاله و فتنه و فتنه گران از یه طرف دم از قانون، امام و شعارهای انقلابی می زدن و از طرف دیگه مورد حمایت خبایثی مثل آل سعود، قدرت های استکباری، شیمون پرز، گروهک های تروریستی ریگی، پژاک و ... بودن، در عمل خوی منافقانه ی خودشون رو به اثبات رسوندن و مردم در نفاقشون به یقین رسیدن. واقعیت های کف خیابون های تهران خودش گواه این موضوعه. جالبه با وجودی که بزرگان ما بارها از اون وقایع با عنوان فتنه یاد کردن جنابعالی می فرمایید "88"!!!!!!!
4) در خصوص مراجع هم توصیه می کنم بشینید تاریخ رو با دقت بخونید، تاریخ پره از مراجعی (به معنای خاص و عام) که در بزنگاه ها لغزیدند و و علم اون ها منجر به عملشون نشد. هانی بن عروه (رحمت الله علیه) رو مقایسه بفرمایید با سلیمان صرد خزایی (رضی الله عنه) و بسیاری نمونه های تاریخی دیگه که مجال پرداختن بهشون نیست. لذا بعضی مواقع اطفال کودکستانی به خاطر ضمیر پاک و بی آلایششون واقعیت هایی رو درک می کنن که بسیاری از افراد با دبدبه و کبکبه از درکشون عاجزن.
فارس
۰۸ تیر ۹۴ ، ۱۴:۱۱
در مورد ایران یه کم بد بین شدی حالا شاید یه چندتا تیکه نثارمون بشه ولی خدا وکیلی اوضاع انجور که شما میگویی بد نیست البته شاید با لبنان فرق داشته باشه فکر میکنم نظر شخصی منه که شیعیان لبنان شاید تقریبا یکدست باشند منظور زیاد به مقاومت حزب لله گیر نمیدهند
یه سوال این سریال خاک نمک لبنان اوضاع شیعیان لبنان یه مدلی نشان میده که دست کمی از ایران ندارد نمیدانم این سریال را دیدی یا نه
پاسخ:
۸ تیر ۹۴، ۱۴:۲۲
بهتره بگیم یه کم زیادی بدبین هستم :) به هر حال در مقایسه با لبنان، تجربه شخصی من اینو میگه که لبنان خیلی راحت تر هستم در میان مردم غریبه! نسبت به ایران در میان هموطنان!
سریال ملح التراب(نمک زمین) که حالا در ایران به خاک نمک لبنان ترجمه شده و معنی رو پیچونده، همه قسمتهایش را از اینترنت مشاهده کردم. داستان جالبی دارد. اوضاعی که شما می فرمایید مربوط به دو خانواده پولدار اصلی فیلم است. بقیه را درست نشان داده بود. در خانه های معمولی جنوب. باید بدانید که در لبنان هم فیلمسازها، علاقه دارند فیلم در یک فضای خیلی شیک و جذاب و میزانسن های پر زرق و برق ضبط شود. شاید بعدا در مورد معماری منازل لبنان و ویژگی های آن و کیفیت و هزینه دکوراسیون آنها مطلبی منتشر کنم. البته نیاز به تحقیق و تصویربرداری و زمان زیاد داره.
عادل
۰۸ تیر ۹۴ ، ۲۰:۴۱
رسما برگشتی خواص بی بصیرت و .. رو میگی سر هرچی که من مطرح کردم حالا برگشتی میگی مظلوم نمایی نکن؟
در درجه اول شما برچسب نزن. اول که اثبات بی بصیرتی بنده شد، حالا هم که خیلی سریع بنده تبدیل به عضوی از گروه مظلوم نمایان ٨٨ شدم و از اعضای لژ فوق مخفی فتنه! و گروگانگیر ارزش هاس اسلامی.
عزیز من چرا فکر می کنی من نفاق دارم؟ به نظرم تشیع واقعی چیز دیگه ایه! از کجا میدونی من دارم به گروگان میگیرم این الفاظ رو؟ شما چقدر از من شناخت دارید که اینطوری صحبت می کنید؟
چرا سریع بنده رو تبدیل به معاویه می کنی؟
خوب اصلا چه ربطی داره که اون آدم چی هست و چی نیست؟ دارم میگیم شما نباید توهین کنید!
شما نباید دشنام بدید بزرگان اونها تا اونها هم بزرگان شما رو دشنام ندن
در دید من سال ٨٨ اتفاقی افتاد که بعضی به خاطر کارایی که صورت گرفت از اسلام زده شدند. میشد خیلی خیلی بهتر عمل کرد. میخواید قبول کنید، میخواید نه!
ضمنا شما اشاره به قانون کردید:
تظاهرات در قانون ما نیازی به مجوز نداره (البته از زمان حمله به پایگاه مقداد قضیه کاملا فرق داره)
نکته دوم: اونجایی که اقای احمدی نژاد از اقای هاشمی اسم برد باید اقای هاشمی میومد تلویزیون دفاع میکرد از خودش
نکته سوم: چطور از سران فتنه انتظار دارید که بیان به شورای نگهبان که اعضاش تو میتینگ انتخاباتی اقای احمدی نژاد شرکت میکنن اعتماد کنن؟ چطور به ایا الله جنتی که میگه نامه اقای احمدی نژاد الهامات الهی هستش اعتماد کنن؟!
خوشحال میشم برای خودم هم رفع ابهام شه!
پاسخ:
۸ تیر ۹۴، ۲۱:۵۴
عادل
۰۸ تیر ۹۴ ، ۲۳:۰۹
تعصب و غرضی که نیست
پاسخ:
۹ تیر ۹۴، ۰۱:۲۸
پارسا
۰۹ تیر ۹۴ ، ۰۱:۱۳
هر بار که شما پاسخ می دی درستی حرف هایی که زدم بیشتر هویدا می شه.
مصادیق مظلوم نمایی و تطهیر چه چیزی غیر از این مواردی که شما مطرح می کنید می تونه باشه؟؟ واقعاً توجیهات و آسمون ریسمون بافتن هایی از این دست از اون دسته جوک های خنده داره که در کوران فتنه هر اون چیزی که از دست اصحاب فتنه بر اومد انجام دادن و به هر ریسمانی که می تونستن چنگ زدن، از حمایت های مقامات آمریکایی گرفته تا انگلیس و شیوخ فتنه گر عربی و عبدالمالک ریگی و دولت تروریست اسراییل و ... و دست رد به سینه ی هیچکدوم نزدن از طرف فتنه گرها؛ و الآن که دستشون از همه جا کوتاه شده و آبروی نداشته شون پیش مردم و حتی همون هایی که روزهای اول در حمایتشون به خیابون ها میومدن رفته، ننه من غریبم بازی در میارن و دو قورت و نیمشونم باقیه!! شما هم که از یک طرف در عمل تمام قد در حال دفاع و تطهیر فتنه و فتنه گران خائن به کشور هستید و همزمان منکر این موضوع می شید، جالبه که مجدداً با به کار بردن الفاظی مثل "معاویه" که در هیچکدوم از نظرات بنده کوچکترین اشاره ای بهش نشده در صدد تحریک احساسات و مظلوم نمایی به جای ارایه ی پاسخ های مستدل و منطقی هستید. عادل عزیز! این ریا کاریه، چه بپذیری و چه نپذیری.
فرمودید "شما چقدر از من شناخت دارید که اینطوری صحبت می کنید؟"، پاسخ شما همون ضرب المثل معروفه که می گه: از کوزه همان تراود که در اوست. صحبت ها و نظرات شما مبنای صحبت های بنده ست.
خنده دارتر این که وقتی کار به اینجور جاها می کشه به یکباره جنابعالی و دوستانتون تبدیل می شید به اساتید اخلاق! و می فرمایید "دارم میگیم شما نباید توهین کنید!". از نظر شما کار ما می شه توهین، اون وقت آشوب و بلوایی که فتنه گرا به پا کردن می شه دفاع مشروع! ضمن این که اتفاقاً خیلی هم ربط داره که اون آدم "چی هست و چی نیست؟" چرا ربط نداره؟؟ فتنه گرا باید پاسخگوی خیانت هاشون باشن. اگه فکر کردید مردم به همین سادگی ها بی خیالشون می شن سخت در اشتباهید.
بر خلاف نظر شما، در فتنه ی 88 عملکرد نظام و مدیریت رهبری عزیز بی نظیر بود و فتنه و فتنه گرها و اتاق های فکر آمریکایی، اسرائیلی و انگلیسیشون رو عاصی کرد.
نکته ی بعدی این که بسیار کوته بینانست اگه فکر کنید وقایع فتنه ی 88 مرتبط با دعوای احمدی نژاد و دیگرانه. اولاً که بنده به غیر از دوره ای کوتاه منتقد جدی عملکرد احمدی نژادم و معتقدم که ایشون هم باید پاسخگوی مردم باشن، ثانیاً فتنه ی 88 اصل نظام رو هدف قرار داده بود و هدف نهاییش براندازی نظام بود، نه مواردی مثل ابطال انتخابات و از این دست مسایل. استراتژی فتح سنگر به سنگر اتاق های فکر فتنه در نهایت به براندازی نظام ختم می شد که صد البته بلکه هزار البته کور خونده بودن.
موضوع عدم اعتماد به شورای نگهبان هم از اون دسته حرفاست! اولاً زمانی که شخص و یا اشخاصی برای ریاست جمهوری و یا هر انتخاباتی کاندید می شن عملاً صلاحیت همه ی مراجع و ابزارهای قانونیش رو پذیرفتن، ثانیاً سوالی که جنابعالی به عنوان مدافع فتنه گرها باید پاسخ بدید اینه که آیا عدم اعتماد به شورای نگهبان (که از پایه و اساس باطل و بهانه جویی ست) باید منتج به صدور اعلامیه های سریالی و تحریک مردم به آشوب و بلوا بشه؟؟ آشوب هایی که در سایه ی خلاهای امنیتیش تعدادی از بهترین دانشمندان و نخبه های علمی و فنی کشور توسط دشمنامون ترور شدن و کلی فرصت بی نظیر ازمون هدر رفت ...
عادل
۰۹ تیر ۹۴ ، ۰۴:۱۷
من واقعا هیچ کدوم از طرفین دعوا نیستم ولی خوب تردید هایی برای حمایت از نظام در این زمینه دارم، ضمن اینکه به این علت که شما حامی یک طرف هستی و اگر شما طرفدار جناح دیگه بودی قطعا سوالات و انتقادات دیگه ای داشتم.
دوم : لفظ معاویه رو استفاده نکردید اما نوشتید "قران به سر نیزه کردن" که فکر نکنم منظور کسی جز معاویه باشه.
سوم : نه خیر من هم نگفتم باید کسی بیخیال دیگری بشه ولی در این زمینه نظرم برخورد با مجرمین دو طرف هست و به علاوه منظورم از چی هست و چی نیست، لفظ عقب مونده بود که استفاده کردید و من به شما تذکر دادم و شما گفتید چرا اتفاقا عقب مونده ست این ادم و من هم به صراحت میگم. (ضمن اینکه ترجیحا مراقب گناه های اینطوری باشید)
چهارم : من، دوستانی ندارم و عضو دارودسته خاصی نیستم! صرفا درحال جست و جو درباره یک موضوع تاریخی ام که جز با سوال کردن ممکن نیست ولی شما از همون ابتدا که وارد بحث با من شدید، هیچ سوالی جواب ندادید و فقط بحث خواص بی بصیرت و تطهیر کردن فتنه و امثال اون رو مطرح کردید، به نوعی که انگار درحال جدل با هم هستیم! ضمنا من همیشه همین استاد اخلاقی که مشاهده می فرمایید هستم و نمیدونم واقعا چطور شما پی به انواع ماهیت ها نهان و آشکار بنده بردید.
پس :
٠) لطفا دست از استفاده از الفاظ کوتاه بینانه، از اون دست حرفا بودن و غیره پرهیز کنید و به درستی جواب بنده رو بدید.
١) کسی ادعا نکرد که با مجرمین برخورد نشود، بلکه بشود و با مجرمین دوجناح به صورت عادلانه.
٢) نمیدونم چطور به این پی بردید که به نظر من مدیریت رهبر بد و ضعیف بود؟ چنین نظری ندارم.
٣) در مورد شورای نگهبان قسمت اول حرف شما رو میپذیرم. شرکت در انتخابات به معنای پذیرش مراجع قانونی هست. ولیکن مسئله اقای هاشمی و شرکت اقای الهام و یکی دیگر از اعضای شورا نگهبان در میتینگ انتخابات اقای احمدی نژاد بعد از کاندید شدن هستش و در میان تبلیغات.
٤) خوب، به نظر من یک بخش عمده ای از مردم بیشتر با اقای احمدی نژاد مشکل داشتن تا اقا یا امام. نمیگم نبودن ولی خوب.
نکته اینجاست که به نظرم ٨٨ تا حدودی مربوط به اقای احمدی نژاده و اونقدر که ادعا میشه، مستقیما اصل نظام رو هدف قرار نداده ولی بیشک در اون وقایع اشخاص برعلیه اصل نظام و اشخاص برعلیه احمدی نژاد، هردو گروه بودند و فکر نکنم بشه درصد و اماری هم ارائه داد پس از ادامه این بحث باید پرهیز کرد. (البته اگر مدرکی هست پس در اون صورت ادامه بدید)
٤/٥) بنده به عنوان مدافع فتنه پاسخ نمیدم چون مدافع فتنه نیستم. شخصی هستم با سوالات فراوان که هرکسی حرف درست رو زد بی شک از همون طرفداری می کنم. شک نکنید.
٥) کلی فرصت بی نظیر هدر رفت این رو کاملا قبول دارم، من مسئله ای که با کلیت قضیه دارم اینه که نظام هم میتونست مدارای بیشتر بکنه، کلا میشد بهتر باشه و بله، من قبول دارم که موسوی و کروبی به احتمال زیاد قانون شکنی کردند ولی خوب اینکه مجازات فقط درمورد اونها بخواد صورت بگیره درست نیست. اصلا. قانون برای همه ست. ضمن اینکه خیلی مطمئن نیستم که اگر مراجع قانونی، صلاحیت رو از دست بدن و واقعا تقلب شده باشه (که یا نشده و یا ١-٢ میلیون) چیکار باید کرد؟
پ.ن. ضمنا، لطفا از ضرب المثل استفاده نکنید و برای استدلال، سند و مدرک لازمه تا هرچیز دیگه.
پ.ن.٢. مطمئن نیستم از حمایت دولت های خارجی از کسی و ضمنا لطفا استفاده از این الفاظ مثل توجیهات اسمون ریسمون و جوک های خنده دار و غیره فاصله بگیرید. من فکر نکنم با شما اینطور صحبت کرده باشم ولی من هم استفاده نخواهم کرد.
پارسا
۰۹ تیر ۹۴ ، ۱۶:۲۸
شما شاید هیچ کدوم از طرفین دعوا نباشی ولی در حال طرفداری از یکی از طرفین دعوایی. به نمونه ای از جملاتتون که ایراد فرمودید توجه کنید:
"عزیز دل، اینکه معترضین یک نفر رو بگیرن و بزنن احتمالا نهایتا ١٠ بار، نه ٢٠ بار پیش اومده! شما بگو اصلا ٥٠ بار! که احتمالا بعضی موارد طرف بسیجی/پلیس یا امثال این بوده."
"چقدر از امثال بنده و شما بودن که ریختن سر ملت؟ قطعا بیشتر. خیلی خیلی بیشتر"
آیا شما در همین دو جمله طرفداری از یک طرف و کوبیدن طرف دیگه رو نمی بینید؟؟ جای تعجبه که با این همه قانون شکنی، قانون گریزی و خیانت از سوی فتنه گرها باز هم "تردید هایی برای حمایت از نظام" دارید. حتی بر فرض محال اگه توی انتخابات تقلب شده بود آیا با وجود ساز و کارهای قانونی جایی برای اغتشاش و آشوب و بلوا و باج خواهی از نظام در کف خیابون ها وجود داشت؟؟ حتماً دوباره می خواید بحث طرفداری عضوی از اعضای شورای نگهبان از نامزدی خاص رو پیش بکشید، باز بر فرض محال که این موضوع رو از شما بپذیریم، باید توجه داشته باشید که شورای نگهبان 12 عضو داره و در صورت اقدام خلاف قانون یک یا دو عضو، 10 عضو بی طرف دیگه باقی می مونن که اکثریت قریب به اتفاق شورا رو تشکیل می دن. پس توجه بفرمایید که مطرح کردن این موضوعات فقط بهانه جویی و نوعی باج خواهی از نظام و مردمه.
در خصوص برخورد با مجرم بعید می دونم کسی شک و تردیدی داشته باشه، ضمن این که مجرم این طرف و اون طرفی نداره، مجرم مجرمه و خائن هم خائن و نمی شه با پسوند این طرف و اون طرف گرو کشی کرد و براشون حصار و حاشیه ی امن ایجاد کرد.
بنده تا حد وسعم مراقب اعمالم هستم، خوبه جنابعالی پیش از این که جوال دوزی به بنده حواله بفرمایید، سوزنی هم نثار خودتون کنید تا عدالت حداقلی رو رعایت کرده باشید!
شخصی که در جستجوی موضوعی تاریخیه، بدون هرگونه پیش زمینه ذهنی وارد بحث می شه، در صورتی که جانبداری پیدا و نهان شما یا ادعاتون در تضاده و اینو هر شخصی که بحث های ما رو از ابتدا دنبال کرده باشه به خوبی متوجه خواهد شد.
اگه جنابعالی استاد اخلاق تشریف دارید احتمالاً تفاوت بنده و شما در تعاریفمون از اخلاقه که محل اختلافمونه!
لذا:
0) بنده در همه ی موارد جواب شما رو به درستی ارایه دادم و هر جا که لازم بدونم برای فهم بیشتر مطالب از الفاظی که مد نظرم باشه استفاده خواهم کرد.
1) عرض کردم که مجرم، مجرمه و جناح بندی و دسته بندی اون ها نوعی تلاش برای ایجاد حاشیه ی امن برای اون هاست که با هیچ عقل و منطقی سازگار نبوده و نخواهد بود.
2) بنده درباره ی نظر جنابعالی در خصوص مدیریت رهبر انقلاب به چیزی پی نبردم.
3) مسایل مرتبط با شورای نگهبان رو کمی بالاتر توضیح دادم.
4) نمی دونم چه اتفاقات دیگه ای می بایست بیفته تا جنابعالی متوجه بشید احمدی نژاد و انتخابات بهانه بودن؛ تقلب در انتخابات کلید واژه و اسم رمز آغاز اغتشاشات بود و هدف اصلی اون هم اصل نظام بود، هدفی که عقبه ی چند ساله داشت و مدت ها تئوریسین های آمریکایی و متخصصین انقلاب های مخملی و ... بر روی اون کار و فعالیت انجام داده بودن و اجراش به اصحاب پلید فتنه سپرده شده بود.
4/5) لطفاً تعریفتون از دفاع رو بیان بفرمایید، قطعاً تعاریف ما با هم فرق داره!
5) نظام در فتنه ی 88 حداکثر مدارا و خویشتن داری رو انجام داد و دقبقاً به همین خاطر بود که فتنه گرها و دستگاه های تبلیغاتیشون مجبور به اجرای سناریوهایی مثل کشته سازی و ... شدن. تشکیلات فتنه تمام تلاشش رو انجام داد که نظام عنان از کف بده و کشت و کشتار راه بندازه که هیچ وقت به هدفش نرسید و مجبور شد با دروغ و تزویر نظام رو به کشتن مخالفانش متهم کنه. ضمن این که احتمالاً منظور جنابعالی از مدارا باج دهی نظام به فتنه گرهاست که قطعاً هیچ موقع چنین مدارایی صورت نخواهد پذیرفت.
چقدر خوب بود که شما این مدارا رو از فتنه گرها هم مطالبه می فرمودید تا شائبه ی طرفداری جنابعالی از یک طرف دعوا (به قول خودتون) تا این حد و اندازه رنگ و بوی واقعیت به خودش نگیره.
پاسخ پ.ن.1) نظرات بنده پز از شواهد، دلایل و اسناد متقنه، فقط نیاز به پیش زمینه ی ذهنی بی طرف داره تا یقین براتون حاصل بشه.
پاسخ پ.ن.2) عدم اطمنان جنابعالی از حمایت دولت های خارجی دیگه آخر خود رو به خواب زدنه! با این تفاسیر فکر می کنم بحث های بنده با جنابعالی آب در هاون کوبیدنه ...
پاسخ:
۹ تیر ۹۴، ۱۷:۱۳
من هم در هنگام فتنه، که اتفاقا همان نزدیکی ها، مشغول سربازی بودم، با نگرانی ماجرا ها را دنبال می کردم. من هم انتقاداتی به نحوه برخورد با مردم داشتم. اما بعدا که پرده ها کنار رفت و نقشه های دشمنان و دست آنها که در دست مزدوران داخلیشان بود باز شد، متوجه شدم که واقعیت از چه قرار بوده است. اگر آن روز با مشت آهنین با آن مزدوران برخورد نمی شد (که شاید باید محکم تر هم می بود) امروز ما دقیقا در وضع سوریه بودیم. ننگ و مرگ بر آنکه وطنش را به دشمن اجنبی بفروشد به خیال اینکه شاید او را به جاه و مقام برسانند.
پارسا
۰۹ تیر ۹۴ ، ۱۸:۵۶
پاسخ:
۱۰ تیر ۹۴، ۱۴:۴۷
آبجی مهسا
۱۰ تیر ۹۴ ، ۱۱:۱۱
شاید تو حساس شده بودی چون من هم شمال و شمال غرب تهران زندگی می کنم
جز دو برخورد چیزی تو این همه سال ندیدم . درضمن من چادری ام. این که دیگه خیلی بدتره. بعضی وقت ها توی کل پاساژ یا موسسه یا آموزشگته فقط من چادر سر میکنم . درسته تو اقلیت بودن ادم رو اذیت می کنه ولی من این همه آزار و اذیت نشدم
شاید تو حساس هم شده بودی . چون آدم رو هرچی حسلس بشه زیاد سرش میاد
پاسخ:
۱۰ تیر ۹۴، ۱۴:۵۰
نرگس
۱۱ تیر ۹۴ ، ۱۲:۵۵
چقدر بحث شده !!!!
من خیلی وقته از خواننده های وبلاگتون هستم و کلی هم غبطه خوردم به حالتون !
نمیدونم دوستان چرا اینقدر تعصب نشون دادن! ولی من خودم به شخصه به عنوان یه دختر چادری و کسی که سعی داره طبق شئونات اسلامی زندگی بکنه باید بگم ایران اصلا اونجور که باید اسلامی نیست همه چیمون شده ظاااااهر! بله دوستان از یه جهاتی درست میگن ولی باید توجه کنیم که خود شما میگی مردم خودشون هستن و ظاهر سازی نمیکنن در حالیکه اینجا همش شعار میدن و در حد ظاهرسازیه !!! درسته از لحاظ امکانات کم نداریم ولی من خودم به شخصه دوست داشتم به جای امکانت رفاهی فضا و جو جامعه مون معنوی بود!!!!
شیما۷۳
۱۲ تیر ۹۴ ، ۱۹:۱۹
پاسخ:
۱۲ تیر ۹۴، ۲۲:۵۹
هزینه ثبت نام دانشگاه لبنانیه تغییر کرده و فکر میکنم سالی بیش از پانصد دلار شده است. شما بگیرید سالی هزار دلار.
اجاره منزل اقلا ماهی سیصد دلار و خوابگاه اقلا ۱۵۰$ می باشد. خورد و خوراک اقلا ۲۰۰ دلار
برای اطلاعات بیشتر، از قسمت پرسش و پاسخ وبگاه، مطالب مربوط به تحصیل در لبنان را حتما مطالعه فرمایید.
مجتهد
۱۲ تیر ۹۴ ، ۲۳:۲۲
واقعا من در تعجبم از این که میگویید در لبنان امنیت اجتماعی ساکنه و جز دزدی خونتون چیز دیگری ندیدید یا اینکه درست به اطرافت نمینگری یا اونها رو نمیبینید
حالا کار به برخی خانواده های بقاعی که در نزاع های خانوادگیشون از رگبار و خمپاره و اسلحه سنگین استفاده میکنن نداریم چون خودتون به اون اشاره کردین ولی واقعا اخبارهای که میخونم هر روز قتل مثلا هفته پیش در روستای شقرا مرد میانسال بخاطر صدای وز وز کامیون میره راننده که پسر نوجوون و همسایشون هم هست رو خلاص میکنه پدر مقتول هم وقتی این صحنه تلخ رو میبینه سکته میزنه میمیره بعد مردم میریزن خونه قاتل و خونشو ویرون و اتیش میزنن خدارو شکر در مملکتی زندگی میکنیم که به نسبت جمعیتش ارامش درش ساکنه منطقه ما کههیچ خبری از این فجایع نیست مردمی ساده با دلی پاک
پاسخ:
۱۳ تیر ۹۴، ۰۱:۰۳
اتفاقا خبر و تصاویرشو هم همون روز به دستم رسید. پنجساله لبنانم و این اولین باره. به هر حال مملکتی که اسلحه دست همه هست تازه اینم حد بالایی از امنیت اجتماعی هست. امنیت اجتماعی منظور امنیت داشتن زن و بچه توی خیابون هست. تو ایرانم هر روز دعوا میشه. ولی چون اسلحه گرم نیست خبر خاصی نمیشه. قدیم که مردم و ایل ها مسلح بودن از این اتفاقات قبیله ای زیاد داشتیم. اما تو ایران یه دختر واقعا چقدر امنیت داره؟ اقلا متلکهایی که میشنوه و استرس اینکه نکنه کسی مزاحمش بشه؟!
ht
۱۴ تیر ۹۴ ، ۰۰:۰۵
آقای مجتهد توی ایران کجاش اوضاع خوبه ؟ توی روز روشن خفت گیری که میکنند چاقو کشی که چیزی نگم بهتره . چند وقت پیش تو محله ای که هستم سه چهار نفری ساعت دو سه بعد از ظهر توی خلوتی می آمدند زنهایی رو که تنهایی گیر می آوردن به زور سوار ماشین میکردند و تجاوز میکردند. توی مرزهای شرقی و غربی که درگیری مسلحانه انجام میشه ، قتل هم که توی صفحه حوادث خبرگزاریها رو یه نگاه بنداز ، البته همه خبرها رو نمیگن ، اسید پاشی ، حتما اخبار اصفهانو رو شنیدی که چه وحشتی به راه انداخت . دزدی ، کیف قاپی ، مواد فروشی و...
پاسخ:
۱۵ تیر ۹۴، ۱۵:۳۱
شیما۷۳
۱۶ تیر ۹۴ ، ۱۷:۵۵
پاسخ:
۱۶ تیر ۹۴، ۲۰:۲۱
ali
۲۰ تیر ۹۴ ، ۰۰:۳۷
برادر من این جملت درسته شما خبر نداری که اسلحه تو سیستان بلوچستان و خوزستان یه چیز طبیعیه و درگیری های قبیله ای اینجا هم وجود داره اما صداش در نمیاد.
پاسخ:
۲۰ تیر ۹۴، ۰۲:۱۲
مونه
۲۳ مرداد ۹۴ ، ۰۴:۰۹
من با حرفهای شما درباره وضع ایران موافقم
روز تشییع شهدا تو تهران بخاطر تذکر به دو تا خانم بی حجاب-نه بد حجاب-اونقدر از اقایون و خانم های ظاهرا مذهبی حرف شنیدیم که تمام شیرینی بدرقه شهدا در کاممون تلخ شد و هیچ بهره معنوی نبردیم...یعنی بیزارم از این ظاهر سازی ها از این کج فهمی ها از اینکه هر کس مطابق میل خودش اسلام رو تفسیر میکنه و عمل میکنه...من که فقط به عشق امام رضا و حضرت اقا دارم اینجا رو تحمل می کنم ..بعد هم لزوما نباید برخورد فیزیکی کنن یا فحش بدن همون نگاه سنگین خیلی تحملش سخته مخصوصا اگه هر روز مجبور باشی بری بیرون موندم به بچه ها چی باید گفت اونا رو چطور نگه داشت تو این جامعه هزار رنگ...بدیش اینکه خیلی ها فکر میکنن مومن هستن ولی در حقیقت اونجوری که دوست دارن اسلام رو تفسیر میکنن نمونش خانم های چادری با ارایش و روسری های رنگ جیغ و خودنمایی ...حال ادم و بد میکنن
سارا
۰۷ مهر ۹۴ ، ۱۳:۳۵
پاسخ:
۷ مهر ۹۴، ۲۰:۰۴
نه چادری ها خیلی احترام دارن. حتی از طرف غیر مسلمونها.
milad
۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۳:۰۷
پاسخ:
۷ تیر ۹۵، ۱۳:۲۴
احمد موسوی
۲۵ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۳۱
من حدود چهار سال لبنان زندگی کردم،واقعا از زندگی در لبنان راضی هستم،زندگی من دانشجویی بود ولی سال دوم خانواده ام هم به بیروت آمدن و با هم زندگی کردیم و واقعا بهترین خاطرات را در لبنان زیبا گذراندیم و الان هم در فکر برگشت به لبنان هستم و تصمیم دارم شریک زندگی خودم لبنانی باشد.
سیدنجم
۲۰ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۵۰
پاسخ:
۲۴ شهریور ۹۵، ۱۲:۵۸
حسبن
۲۷ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۴۹
اختر
۱۴ آذر ۹۵ ، ۱۲:۲۳
پاسخ:
۱۶ آذر ۹۵، ۰۹:۲۰
سميرا
۱۶ آذر ۹۵ ، ۱۳:۲۹
پاسخ:
۱۷ آذر ۹۵، ۰۹:۴۴
دوستان، یک مقدار با خودمان تامل کنیم، چرا صهیونیستها که برای فاسد کردن مسلمانها میلیونها دلار خرج می کنند و برنامه های مختلف دارند، خودشان بشدت مذهبی اند و از سر تا پا را بیشتر از مسلمانها می پوشانند؟ چرا صهیونیستها می گویند برای نابودی امت مسلمانان باید زنانشان را بی حجاب کرد؟
حتما می دانید شهر آندلس اسپانیا که دست مسلمانان بود با ورود دخترکان بی حجاب مسیحی و تشویق جوانان مسلمان به شراب خواری و چشم چرانی و فساد، آنقدر به ذلت افتاد که قدرتشان از هم پاشید و با حمله لشکریان صلیبی، مسلمانان قتل عام شدند. بعدها تا سالها کسی جرات نداشت به فرزندش بگوید من مسلمان هستم. مواظب باشیم عامل دشمن در نشر فساد و بی حجابی نباشیم.
مطلب زیر پیرامون قتل عام مسلمانان در اسپانیا است:
این پرچم چیست؟
ام یحیی به اختر
۱۶ آذر ۹۵ ، ۱۷:۳۸
انگار شما تازه به ایران تشریف آوردید در فضایی دیگر این نظرات را درباره ایران می نویسید کجای کشور ما با زور و توسری حجاب بر سر زنها می کنن؟تا جایی که ما میبینیم هر کس هر مدل که دوست دارد لباس می پوشد فقط یک شال به عقب سر آویزان کردن به نظر شما حجاب است آن هم با تو سری؟بعد گفتی کسی که حجاب ندارد آدم حساب نمی شود؟؟؟؟؟عزیزه من در تمام ادارات و حتی دادگستری -متاسفانه-خانم ها با پوشش های وحشتناک و با آرایش کامل متصدی امور هستند بعد شما می گویی به شل حجاب ها بی محلی می کنن؟مگر خودشان چه نوع پوششی دارن؟رفتار با ارباب رجوع با همه نوعش چه زن چه مرد چه با حجاب چه شل حجاب همه افتضاح است و متاسفانه عقب ماندگی فرهنگی خیلی از مردم ما را می رساند شما به خودت نگیر...در کل فامیل درصد بالایی شل حجاب و درصدی هم مقید به اصول هستند و من ندیدم اینها با هم مشکلی داشته باشند یا به قول شما از هم بترسند!!!؟؟ادر محیط کاری و دانشگاه هم همینطور حجاب اصلا مانع دوستی ها نمی شود شاید فردی خودش مشکل روحی روانی داشته باشد که هیچ ربطی به پایبندی یا عدم التزامش به احکام خداوند ندارد....درباره غش کردن مردها! هم خدمت شما بگویم این خیلی نکته مهمی است که اشاره کردی،اختر خانم ! هر چقدر آقایون به دیدن چیزهایی که فقط باید در اتاق خواب ببین چشمشون عادت کنه و همه جا ببینن براشون عادی میشه و این یک نوع مرض بزرگ است که واقعا جاش نیست اینجا بیشتر درباره اش توضیح بدم ....راستی دلیل با کنایه خطاب کردن نویسنده رو در انتهای نظرت اصلا متوجه نشدم ؟؟؟
باادب باش كه تكليف جوانان ادب است
فرق مابين بني آدم وحيوان ادب است
راحت روح زنان،زينت مردان ادب است
باادب باش كه سرمايه ی خوبان ادب است
پاسخ:
۱۷ آذر ۹۵، ۰۹:۳۴
نجمه
۳۰ دی ۹۵ ، ۱۲:۲۷
پاسخ:
۳۰ دی ۹۵، ۱۴:۰۵
حسين السبلاني
۰۱ اسفند ۹۵ ، ۰۴:۴۸
بهرام
۰۱ اسفند ۹۵ ، ۰۶:۱۸
پاسخ:
۱ اسفند ۹۵، ۲۲:۴۴
ممنون از لطف شما
گاهی لازمه به دلایلی آدم جایی که راحت نیست زندگی کنه.