سربازی - ایران - لبنان
سربازی برای خودش عالمی داره. یکی از قسمتای پر خاطره اش نگهبانیه. نگهبانی تو شب یه لذتی داره که آدم بعدا درک میکنه. اون موقع تو سرما و تاریکی و یه سرنیزه باید سرپا وایسید در حالیکه میدونید با وجود نگهبانان مسلح دژبانی، پشه هم نمیتونه وارد پادگان بشه. اون موقع است که حوصله آدم سر میره. بعضی ها روی دیوار با سرنیزه یادگاری می نویسن و ماه های باقیمانده تا پایان خدمتشان را حساب می کنند، بعضی ها هم نوشته های بقیه رو میخونن؛ مثل من. اون موقع است که می رسید به یه بیت شعر یا دلنوشته ای که یه سرباز برای امام زمان نوشته و با او درد دل کرده و یادتون میاد سرباز کی هستید.
دزدی در روز روشن!
همه ی آنهایی که امام موسی صدر را امام نمی دانند
امام در لبنان لقب رسمی رییس مجلس اعلای شیعیان است. اما چه کسانی امام موسی صدر را امام نمی دانند؟
ماجرای فلسطینی ها، امام موسی صدر و مخالفانش
از مدتها پیش می خواستم اطلاعاتی راجع به تقابل فلسطینی ها و دوستان ایرانیشان مثل جلال الدین فارسی با امام موسی صدر به دست آورم. بالاخره توانستم در این زمینه تحقیق کرده و اطلاعات جالبی پیدا کنم. این اطلاعات بر اساس منابع شیعیان لبنان است و مطمئنا در برخی نقاط جزیی ممکن است دیگر احزاب و طوایف نظر دیگری داشته باشند.
چگونگی تشکیل فلسطین
تندرو ها زود به ته خط می رسند
همیشه همینطور بوده، مهم هم نیست در جبهه ی حق تندروی کنی یا باطل. تندروی نتیجه اش به بیراهه رفتن و دور شدن از جبهه ی حق است. ابوحنیف یکی از ایرانی هایی است که امام موسی صدر وی را زیر بال و پر گرفت و بواسطه ی شهید چمران وی را برای آموزش های نظامی به جنبش فتح معرفی کرد. اما ابو حنیف با شکستن نمکدان، افکار و راه جنبش فتح را دنبال کرد و با تندروی هایی که فلسطینی ها داشتند همراه شد. وی کار را به آنجا رساند که با امام موسی صدر و شهید چمران به دشمنی پرداخت.
امام متواضع
خاطرات نصرالله - قسمت ششم
یکی از علمای بزرگ لبنان هر هفته جلسه ای با مریدان خود داشت که می نشستند و در آن گپ می زدند. یک جلسه وی شروع به بدگویی از امام موسی صدر کرد و بقیه هم با او همراه شدند. اینکه امام موسی صدر شیعه را سیاسی کرده و با مسیحیان رابطه دارد و باعث ذلت شیعه شده و... .
خاطرات نصرالله - قسمت چهارم
قبل از آنکه حرکت امل شکل بگیرد امام جلساتی برای جوانها و مردم داشت. در دهکده ی ما هر هفته به صورت چرخشی در منزل یکی از اهالی ده جلسه برگزار می شد. یکبار قرار شد منزل یکی از اهالی باشد. او این چنین برای ابوجعفر نصرالله تعریف می کند:
ما در سالن مهمانخانه ویترینی داشتیم پر از انواع شیشه های شراب. شیشه های شامپاین رنگ و وارنگ که هر کدام قدمت و ارزشی داشتند و کلکسیون با ارزشی برایم بود و به آنها افتخار می کردم. شب با زنم نشستم به صحبت، که فردا سید می آید اینجا. چه کنیم؟ شیشه ها را جمع کنیم؟ پارچه ای بیاندازیم؟ همینطور باقی بماند؟
خاطرات نصرالله - قسمت سوم
یک بار در مجلس نشسته بودیم. یکی از جوانها گفت امام می خواهند بروند دمشق. راه امن نیست و امام هم اجازه نمی دهند محافظ همراهشان برود. بیایید نقشه ای بریزیم. من می روم ماشین پدرم را می آورم شما هم اسلحه تهیه کنید و بگذارید در صندوق ماشین. ماشین را هم پشت مجلس پارک می کنیم. وقتی امام راه افتاد سریع دنبالش راه می افتیم و از دور مواظبش هستیم.
اطلاعات و اخبار مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و گردشگری پیرامون لبنان
برای اطلاعات بیشتر به صفحه درباره پایگاه مراجعه فرمایید.
دستهبندی
-
آشنایی با لبنان
(۷۲۰)-
فرهنگ و آداب و رسوم
(۹۸)-
غذای لبنانی
(۱۲)
-
-
اقتصاد و تجارت
(۱۳۴) -
سیاست
(۲۶۳) -
مقاومت
(۳۷۷) -
مذاهب و طوایف
(۶۵) -
توریسم
(۳۵)
-
-
اخلاق و دین
(۲۱۳) -
امام موسی صدر
(۹۲) -
دنیای دیجیتال
(۲۷) -
راهنمای ایرانیان در لبنان
(۷۶) -
شخصی - درباره ما
(۵۶) -
اخبار
(۳۴۷) -
ایران
(۷۹) -
سفرنامه و لبنان گردی
(۲۸)