شیعه، نامی است که از زمان رسول خدا بر پیروان علی نامیده شده و تا قیامت افتخار پیروی از پیامبر و اولاد او را حفظ خواهد کرد ولو امت پیامبر 72 فرقه شوند. (1)
شیعیان در طول تاریخ مورد ظلم و ستم جاهلانی بودند که عامدانه خلافت رسول خدا را غصب کردند و از شنیدن صدای حق بیم داشتند. چقدر شیعیانی که تنها به جرم شیعه بودن کشته شدند و سوزانده شدند و در چاه ها افکنده شدند یا در میان دیوارها زنده به گور شدند. و چه بسیار شیعیانی که در هنگام فرار و کوچ و مهاجرت، در کوه ها و بیابانها جان خود را از دست دادند و ایران پهناور ما، امروز افتخار دارد که شیعیان و فرزندان زیادی از ائمه را در جای جای خاک پهناور خویش در آغوش کشیده باشد.
پس از تشکیل دولت صفوی در ایران و تغییر مذهب رسمی کشور، ایران تنها مملکت دنیا شد که پایگاه و سرپناه شیعیان است. مملکتی که نه با زور شمشیر، بلکه با عقل و منطق و علم تشیع و محبت به اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله شیعه شد، و این واقعیت را دروغگویان و دشمنان نمی توانند انکار کنند.
تا سالها شیعیان در ایران زندگی کردند و مسلمانان با آنها رابطه خوبی داشتند، حتی وقتی امام موسی صدر به مصر رفت، الازهر، تشیع را مذهبی رسمی از دین اسلام اعلام کرد و به تدریس آن پرداخت. (2)
اما وقتی آل سعود وهابی، در حجاز سر برآوردند و با قتل و کشتار و وحشیگری و البته کمک خارجی به حکومت رسیدند؛ با تولد شوم این نطفه ی حرام، فتنه های غرب آسیا کلید خورد. حجاز را ملک طلق خود کردند و آنرا سعودی نامیدند، در سراسر سرزمینهای اسلامی به تبلیغ وهابیت پرداختند و به تکفیر مسلمانان مشغول شدند. چندین دهه است که تبلیغات شوم و موثری در بلاد مسلمانان داشته اند و پولهای عظیمی در این راه صرف کرده اند. و ما بیکار و خاموش بودیم. حسن ظن و سادگی داشتیم. دولتمردانمان مشغول امور دیگری بودند و به هشدارهای تک و توک طلبه ها و روحانیون دلسوزی که با هزینه شخصی برای تبلیغ به کشورهای دیگر رفته و از شدت تبلیغاتِ سوءِ وهابیت نگران می شدند هیچ توجهی نکردند. شیعیانی هم در این میان بودند که با ادعای وجوب تولی و تبری، تنور وهابیان را برافروختند و بهانه های لازم را به دست آنان دادند.
امروز که در دنیا مهدور الدم هستیم، در عراق خون زن و بچه و پیر و جوان ما را براحتی می ریزند، در سوریه به مقدساتمان توهین می کنند و علنا اهانت و تجاوز و قتل و کشتار دارند، در لبنان باب شیعه کشی را باز کرده اند، نتیجه اقدامات کوته فکرانه افرادی است که اگر آنها را مهره ی دشمن ننامیم، باید آنانرا نابخردان همسوی با دشمن بدانیم. کسانی که با دوری از سیره ی ائمه و با اهانت به مقدسات مسلمانان در تنور وهابیت دمیدند و کار را به اینجا رساندند که حکم تکفیر شیعه را همگانی و علنی ساختند. آنانی که در سایه اقتدار و امنیت جمهوری اسلامی، تبر به ریشه ی انقلاب و تشیع زدند و ما را در جهان، منفور و کافر جلوه دادند. این قبیل افراد که ادعای تولی و تبرایشان گوش فلک را پر کرده طبلهایی تو خالی هستند که دشمن با کوبیدن بر سرشان طبل جنگ با تشیع را به صدا در آورد. آنها هنگام جنگ و دفاع و جهاد، فراریان و عافیت طلبانی هستند که مسئولیت را بر دوش شیعیان بیچاره و مظلوم جهان گذاشته و از نظام اسلامی توقع دفاع و جنگ و جهاد دارند.
تصویر دنیای امروز واضحِ واضح است: وهابیان این مهره های استعمار، توانستند نفوذ خود را در سرزمین ها و فکرها و دلهای مسلمانان گسترش دهند و با کمک برخی نابخردان شیعه، تخم نفرت و تکفیر را در دل مسلمانان کاشتند. اگر خردمندانی چون امام موسی صدر حضور داشتند امکان نداشت چنین جنگی رقم بخورد. اگر رهبری فرزانه نداشتیم الان جای جای ایران در آتش قهر استعمارگران و وهابی ها می سوخت، بدتر از آنچه در سوریه اتفاق افتاده است. و واضح تر و جالب تر اینکه، آنهایی که عامل این مصائب هستند، خود را کنار کشیده اند و می گویند مراجع ما حکم جهاد نداده اند! (3)
شیعیانی که باز با نزدیک شدن نهم بیع الاول به منظور خاصی دوباره سر و کله شان پیدا می شود تا تشیع خود را به اثبات برسانند و با جشن برای قتل دومین خلیفه مسلمانان (دومین غاصب خلافت رسول خدا) بر تنور شیعه کشی بدمند. این دسته از شیعیان فقط در محرم و در نهم ربیع ظهور و بروز دارند تا با تاکید بر (به اصطلاح خودشان) شعائر شیعه، باعث و بانی قتل شیعیان جهان باشند. و چه شعائر جالبی که نه منشاء آن را در سیره ائمه می توان یافت نه در سیره بزرگان تشیع!
بعید می دانم چنین شیعیانی در هنگام ظهور حجت خدا (که به حول و قوه الهی ان شاءالله نزدیک تر از همیشه شده است)، سلاحی به دست گیرند یا تیری به دست مجاهدی برسانند. آنها که ادعای تولا و تبرا دارند چرا از دختر امام علی علیه السلام، خواهر امام حسین علیهما السلام و عمه ی سادات دفاعی نمی کنند؟ مگر در عزاداریها و قمه زنی هایشان نام این بزرگان و پیشوایان را فریاد نمی زنند؟
1- سایت الاسلام تحت اشراف وزارت اوقاف عربستان در تفسیر آیه زیر از علی و شیعیانش نام برده:
{7} إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ
یَقُول : مَنْ فَعَلَ ذَلِکَ مِنْ النَّاس فَهُمْ خَیْر الْبَرِیَّة . وَقَدْ : 29208 - حَدَّثَنَا اِبْن حُمَیْد , قَالَ : ثنا عِیسَى بْن فَرْقَد , عَنْ أَبِی الْجَارُود , عَنْ مُحَمَّد بْن عَلِیّ { أُولَئِکَ هُمْ خَیْر الْبَرِیَّة } فَقَالَ النَّبِیّ صَلَّى اللَّه عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : " أَنْتَ یَا عَلِیّ وَشِیعَتک "
2- دیداری سه ساعته با جمال عبدالناصر
3- استفتا: آیا رفتن به سوریه واجب است (دست گل تمام دفاتر مراجعی که جواب ندادن درد نکنه!)
پی نوشت: بنا بر عقیده مرحوم علامه سید مرتضی عسکری مورخ بزرگ تاریخ اسلام در قرن حاضر، نهم ربیع روز قتل جناب عمر نیست. حتی اهل سنت نیز چنین تاریخی را قبول ندارند.
پی نوشت2: آنهایی که بنده و امثال بنده را برای چنین نوشته و طرز فکری تکفیر می کنند و بی ولایت می خوانند بدانند ما هم آنها را کاملا بدور از ولایت ائمه تصور می کنیم. چرا که این زنبوران بی عسل، در عمل و در عرصه دفاع مقدس، از حرم عمه ی سادات و مقامات ائمه در حجاز و عراق هییییییچ غلطی نکرده و نخواهند کرد. نقطه سر خط.
پی نوشت3: شنیده ام در زمان مرجعیت حضرت آیت الله العظمی بروجردی، آن یگانه مرجع تشیع در روزگار خویش، ایشان مردم را از انجام اموری مثل قمه زنی که ریشه در سیره ائمه ندارد منع کرد. تعدادی از مردم و تجار خدمت ایشان رسیدند و گفتند حضرت آقا! ما در 365 روز سال 363 روز مقلد شما هستیم، بگذارید این دو روز را خودمان به کار خودمان باشیم!پی نوشت4: از تیتر متن ناراحت نشوید. بنده کسی را تکفیر یا از تشیع خارج نکردم، برخی که شیعه گری را در شعائر خاصی خلاصه می کنند، خودشان خودشان را از تشیع خارج می کنند. (مانند گفته افرادی که در پی نوشت3 ذکر کردم)
دیدگاهها (۲)
8
۱۵ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۳۴
اگه ایران بخواد نیرو بفرسته یا بهتر بگم نیروهایی از ایران برن به سوریه که در واقع تنور اختلاف شیعه سنی رو داغتر کردن و این همون چیزیه که دشمنا می خوان
پاسخ:
۱۵ بهمن ۹۲، ۱۱:۴۵
عابرپیاده، مراجع
۳۰ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۵۳
خب بازهم مطلبی از شما که عمق ایمان شما به آرمانهای شیعه را نشان میدهد اما دوست عزیز معتقدم مراجع معظمی که استفتای شما را از آنها در مورد رفتن یا نرفتن برای دفاع از اماکن مقدسه بی پاسخ گذارده اند ، بهتر از همه میدانند در کشور ما تصمیم گیری در امور دفاعی با فرماندهی کل قواست و مراجع معظم تقلید میدانند که دفتر فرمانده معظم کل قوا ، در این رابطع سیاست ویژه ای را دارد که همانگونه که شما در یادداشتهای متعدد تا کنون اشاره داشتید ثمرات آن و نتایج آن در عراق و سوریه ولبنان ، قابل مشاهده است ! لذا خوب است تا ضمن حفظ کینه انقلابی و ایمانی خود نسبت به دشمنان اهل بیت ، در این گونه موارد به شکلی عمل کنیم که خدشه ای به سیاستهای رسمی نظام اسلامی و فرماندهی معظم کل قوا وارد نیاورد! امابدیهی است افزایش مداوم آمادگی روحی وجسمی تضادی با این شرایط ندارد!
در نهایت اینکه تردیدی ندارم که شخصیتهای فرا ملی چون امام موسی صدر و... نقش بی بدیلی در هویت بخشی به شیعه در لبنان ایفا نمودند اما از یاد نبریم که ایشان درزمانی ربوده شدند که چندین سال بود لبنان درگیر جنگ داخلی شده بودو حتی حضور ایشان نیز مانع از آن نگردید!چرا که شیطان برنامه های خود را دارد وقرار نیست به همین راحتی فرصتی که خدا دراختیارش گذارده را هدر دهد!