علی مرتضی یکی از جوانهای طرفدار مقاومت است که در شبکه های اجتماعی هم فعال است. وی هشتگی به راه انداخت که کاربران با آن سوالاتشان را از سید حسن نصرالله بپرسند.

هر چه پول در خانه مانده بود، به شوهرم دادم تا برای افطار مقداری نان و کمی سیب زمینی و سبزی بخرد.
وقتی برگشت، جلو دویدم تا کمک کنم و بار ها را از او بگیرم و به سرعت افطار آماده کنم. اما دستانش خالی بود!

سفرنامه زیر خاطرات یکی از جوانان هموطن است که به لبنان علاقه مند می شود. برای رفتن به لبنان زبان عربی خود را تقویت می کند و در نهایت به تنهایی سفر کرده و به لبنان سفر می کند. علاوه بر تجربه زیبای سفر، نگاه موشکافانه ایشان قابل تامل است. وی در یک سفر کوتاه نکات زیادی را متوجه شده و زندگی در لبنان را تا حدودی تجربه کرده است. در ادامه مطلب، قسمت سوم سفرنامه ایشان بدون دخل و تصرف آمده است.

نشر این مطلب در صورت ذکر نام مترجم بلامانع است.

ترجمه محمود علوی

وقتی سید عباس موسوی به دبیرکلی حزب الله انتخاب شد بیش از دو هفته در بیروت باقی ماند و در این مدت به منزلش در بقاع نرفت. یک روز فرزند کوچکش حسین (که با او به شهادت رسید) تلفن زد . گفت: «چرا خودتو گرفتی؟ دبیر کل شدی دیگه پیش ما نمیای!». پدرش خندید و از خانواده پرسید «کدومتون همچین حرفی زدید جلوی بچه؟»