سه روز مانده به ماه جدید میلادی، بانک برایم اس ام اس داد که تشریف بیارید میکانیک ماشینتان را پرداخت کنید! میکانیک در لبنان منظورشان مالیات وسایل نقلیه است که قرار است به وزارت داخلیه و بلدیات (وزارت کشور و شهرداریها) برسد تا خیابانها را سوراخ کرده و چراغها را خراب کنند و پلیس ها را بفرستند منزلشان که مردم حالشان در ترافیک گرفته شود! واقعیت امر در لبنان همین است. این مالیات را می شود از طریق شرکت پست لبنان، بانک، و صرافی های معتبر پرداخت کرد. مالیات ماشینها مربوط به سال ساخت آنها بوده و اسب بخار موتور هم در آن موثر است. کمترین مالیات به ماشینهای کوچک چهار سیلندر تعلق می گیرد که خب ماشین بنده هم در همین حد است! سال اول را فکر کنم شرکت با دولت حساب کرده بود! سال دوم و سوم، از من مبلغ رده اول جدول را گرفتند. یعنی 525000 لیره لبنانی معادل 350 دلار. امسال ماشینم چهار سال از سال ساختش گذشته بود و طبق جدول، ماشینهای چهار سیلندر بین 10 تا 20 اسب بخار، 250500 لیره معادل 167 دلار (با احتساب دو سه دلار کارمزد بانک) مالیاتشان است. در لبنان ماشین هرچه جدید تر و قوی تر و پر مصرف تر باشد باید مالیات بیشتری بدهد. خیلی عاقلانه و منطقی است. برخی از ماشینهای گرانقیمت با موتور پرحجم، سال اول و دوم باید مبلغی تا 2000 دلار پرداخت کنند.
بانک راس ساعت هشت و نیم باز کرد. نه یک دقیقه زودتر نه دیرتر! (در لبنان وقت شناسی از عجایب است و فقط این جور جاها رعایت می شود)
برگه نوبت گرفتم. نفر سوم بودم. باجه سوم شماره ام را خواند و رفتم جلو. همان خانم جوانی بود که سال قبل هم مالیات را پیش او پرداخت کردم. اولش نشناخت. بعد که اسمم را دید گفت آها یادم اومد، تو همونی هستی که فکر کردم ارمنی هستی ولی گفتی ایرانی هستی. حالا اومدی سر منو بخوری! (لبنانی ها شوخی زیاد می کنند. منظورش این بود که اومدی کار برام تراشیدی!) اشکالی ندارد همه مون توی یک جبهه هستیم. (فهمیدم شیعه است و طرفدار حزب الله یا حرکت امل)
وقتی داشت برگه ها را پر می کرد گفت پیش ما حساب داری؟ شماره اش را داری؟ از حفظ شماره را گفتم. با چشمهایی تعجب زده و لبخندی بر لب گفت براوو! شماره ات را حفظی؟! باید بهش می گفتم شش رقم شماره که کاری نداره. شماره کد پستی ایران رو اگه راست میگی حفظ کن!
بین کار یک مرتبه گفت نمی توانی پرداخت مالیات انجام بدهی چون جریمه سرعت داری. بعد گفت نه، می توانی. من اشتباه کردم.
البته من می دانستم یک جریمه سرعت دارم. ولی کار من نبود؛ چون من تند نمی روم و اصلا به منطقه اداری بیروت تردد نمی کنم. احتمالا دوربین اشتباه ثبت کرده.
قبلش هم یک سوال در مورد مستر کارت کرده بودم. گفت از بس نق زدی اشتباه کردم اسم شرکت بیمه رو اشتباه نوشتم. (این هم یک شوخی دیگر بود اولش کمی بهم برخورد. بعد یادم آمد مدلشون اینطوریه)
خلاصه این کار که تمام شد، بلند شد مرا پیش یک کارمند دیگر ببرد که مسئول کارت و حساب و غیره است. او خانم بزرگسال مهربان و خوش برخوردی است. موهای رنگ کرده ی مرتبی دارد که نه خیلی کوتاه است نه خیلی بلند. عینکی بر چشم دارد و با کت و شلوار پشت میزش نشسته است. مرا می شناسد. از همان اولی که در بانک پیشش حساب باز کردم و بعد که وام ماشین گرفتم و هر سال که برای صدور کارت جدید پیشش می روم مرا به خاطر سپرده.
خانم جوان به او می گوید: این جوان خیلی مودب است.
خانم میانسال تایید می کند.
کارمند جوان می گوید آخه لبنانی نیست. ایرانی است. برای همین مودب و مهذب است!
برایم جالب بود، خود لبنانی ها زیاد با هم شوخی می کنند و تیکه می اندازند در میان صحبتهایشان. من چون، هم شخصیتا اینطور نیستم، هم خیلی به لبنانی بلد نیستم دهن به دهن بشوم، لذا در نظرشان مودب و مهذب هستم. خدا رو شکر آبروی ایرانی ها رو حفظ کردم. نه مثل بعضی ها که می روند کشورهای دیگه اسم ایرانی را مساوی می کنند با قاچاقچی و دزد و مواد مخدر!
در همین فاصله ماشین را گذاشته بودم کارواش. برگشتم دیدم شسته اند و آماده است.
اینقدر ضربه و خش به ماشین افتاده که آدم رغبت نمی کند نگاهش کند. بیمه ای که بانک به شکل اجباری به شرکت زیر مجموعه خودش واگذار کرده و سالی 500 دلار علاوه بر قسط ماشین و بهره اش از ما گرفته اند برای تعمیر آن اقدام نمی کند. برای هر تکه رنگ پریدگی یا ضربه کوچک 100 دلار فرانشیز می گیرد! یعنی شش هفت جا ضربه های کوچک خورده و رنگش صدمه دیده، می خواهند ششصد هفتصد دلار بگیرند. درحالیکه هزینه رنگ و صافکاری کل ماشین بیشتر از 350 دلار نخواهد شد! برای همین است لبنانی ها به بانکها و موسسات اعتماد ندارند و می گویند دزد هستند.
دیدگاهها (۶)
امین
۱۳ آذر ۹۳ ، ۲۰:۲۱
پاسخ:
۱۴ آذر ۹۳، ۰۰:۱۹
در سنی ها قسمت کمی هستن که دوست دارن. بیشترشون دوست ندارن.
مسیحی ها شاید نصفشون دوست داشته باشن اما نه زیاد.
علی
۱۳ آذر ۹۳ ، ۲۱:۱۲
رانت خواری بیداد میکنه
دولتشون پوکیده
ولی متن خوبی نوشتی
خوبه خانمه حداقل مثل تبلیغای بانک اینجا میخنده
اینجا خو فحش میدن
پاسخ:
۱۴ آذر ۹۳، ۰۰:۱۷
رضوانی
۱۵ آذر ۹۳ ، ۱۶:۲۹
قیافه شما که نور بالا میزنه !! منم جای اون بیچاره همین فکر رو کردم :))))
پاسخ:
۱۶ آذر ۹۳، ۱۳:۰۸
بی نام و قابل انتقال به غیر
۱۷ آذر ۹۳ ، ۰۰:۱۴
قیمت بنزین اونجا چقدر هست؟
پاسخ:
۱۷ آذر ۹۳، ۱۶:۴۷
صباح
۱۸ آذر ۹۳ ، ۱۱:۰۳
پاسخ:
۱۸ آذر ۹۳، ۱۸:۰۷
صد در صد همینه که گفتید. هیچ مملکتی در خاورمیانه نیست که هم پیشرفته باشه و رفاه داشته باشه هم خدمات ارزون باشه. هر جا برید مثل قطر و دبی و اینها، عمق و پایه نداره. چهارتا برج دادن خارجی ها براشون ساختن. نه آب هست نه گاز هست. هرجا هم که باشه، قیمت خون باباشونه.
پشتم گرمه
۲۶ اسفند ۹۳ ، ۰۷:۲۲
پاسخ:
۲۶ اسفند ۹۳، ۱۸:۵۶