شیعیان خائن کسانی هستند که حتی در لباس روحانیت هم اکنون در لبنان بر ضد منافع شیعیان و صرفا برای مصالح دنیوی خود و دریافت کمکهای اجانب دست به اقدامات کثیف و بزدلانه می زنند. یکی از این اشخاص سیدی است که سال گذشته توسط عوامل اطلاعاتی حزب الله شناسایی و توسط ارتش لبنان بازداشت و تحویل مقامات قضایی لبنان شد. آقای حسینی که دو سه سالی در قم درس خوانده و از حوزه ی نجف هم اخراج شده بود برای خودش مدعی کمالات و مقاماتی بود و مریدانی جمع کرده بود. وی برای رسیدن به مقام و قدرت حاضر شد برای اسرائیل جاسوسی کند. در هنگام بازداشتش دستگاه های جاسوسی و ارسال رمزگذاری شده و سلاح کشف شد.

سید دیگری که روابط بسیار نزدیکی با وهابیون دارد و ادعاها و نظرات ضد شیعی زیادی دارد علی الامین است که به رغم سن بالایش از مطامع دنیوی چشم نپوشیده و علنا ابراز داشته برای مبارزه با حزب الله صلوات کافی نیست، ما را به سلاح مجهز کنید. وی بطور مکرر در شبکه های ماهواره ای وهابیون حاضر شده و بر ضد اعتقادات شیعه و علمای شیعه سخن می راند. وی در جوانی جزو علمای مقاومت و جزو حزب الله بود و برای خودش رتبه ای داشت. قبل از شروع درگیری حزب الله و حرکت امل وی از حزب جدا شده بود و با آغاز درگیری به حرکت امل پیوست و به شدت در جنوب در منابر مختلف بر ضد حزب الله سخنرانی می کرد. بعد از آنکه مشکل حزب الله و حرکت امل حل شد و با یکدیگر دوست شدند علی امین دید چه کلاه بزرگی سرش رفته و از امل هم جدا شد. با ازدیاد سخنان چرند و پردنش در مورد دین و شیعه، مجلس اعلای شیعیان وی را از سمت قاضی جنوب برکنار کرد و نفرت وی از علما خصوصا علمای متمایل به ایران بیشتر شد.

 سید علی الامین دیگری هم هست که مردی روزنامه نگار است و برای خودش مجله ی شؤون الجنوبیه را دارد که از NGO های آمریکایی فکر و پول دریافت می کند. بعد از آنکه اسناد ویکیلیکس جدیدی در لبنان در چند روز گذشته منتشر شد، مشخص شد این فرد در شروع جنگ 33 روزه به سرعت به سفارت آمریکا مراجعه کرده و هرآنچه اطلاعات از حزب الله داشته در اختیارشان قرار داده است (وی در جوانی جزو جوانهای حزب الله بوده). وی در سایت خود اقرار نامه ای قرار داده و ضمن قبول این اقدامات از خود دفاع هم کرده است! اینجا را کلیک کنید.

از فرد دیگری بشنوید بنام شیخ طالب که او هم دوان دوان خود را به سفارت رسانده و جزئیات زندگی خودش و افکارش و اطلاعاتش از حزب الله را به عنوان سرسپردگی تمام به امریکا در اختیارشان گذاشته است.

فرد دیگری از سفارت آمریکا خواهش کرده تا یکی از تلویزیون های وابسته ی خود را مجبور به اجرای مصاحبه با او کنند تا مشهور شود و راه رسیدن او به پارلمان و وزارت هموار شود.

برایم عجیب بود که چطور می شود کسی این قدر نادان باشد که بزرگترین مهره ها و پاچه لیسان آمریکا مثل صدام و قذافی را ببیند و ببیند خود آمریکا چطور نابودشان کرد اما عبرت نگیرد و برای دو روزه ی دنیا دین ، وطن، شرف و هموطن خودش را بفروشد. اگر کسی با حزب الله مشکل سیاسی داشته باشد و حتی فحش هم بدهد مهم نیست و زیاد جای ملامت ندارد، اما اینکه کسی در هنگام جنگ هر اطلاعاتی دارد به دشمن بدهد تا رقیبش نابود شود بسیار مذبوحانه و کثیف است. آنهم دشمنی که هر روزه نقشه ای برای نابودی اسلام و هجوم و قتل مسلمانان در اقصی نقاط جهان دارد. آیا چنین فردی دین دارد؟

ظاهرا این نوع حرکتها در لبنان کم نیست! فرد دیگری به نام ابراهیم شمس الدین (فرزند شیخ محمد مهدی شمس الدین) دوست داشت به وزارت برسد. چون از طریق دستگاه پدرش (مجلس شیعه) و حرکت امل اقبالی به وی نشان ندادند، به سمت حریری و جناح ضد ایران و حزب الله رفت. او توانست در دولت سینیوره به وزارت برسد. او هم اطلاعات کاملی به سفارت امریکا داد و پس از انتشار اسناد آن ضمن دفاع از عملکرد خود ، خودش را بسیار ملتزم به شیعه و دین خود دانسته و از کسانی که وی را ضدشیعه می نامند گلایه کرده است.

اگر در سابقه ی بیشتر این افراد بنگریم همگی در جوانی بسیار وطن پرست و در راه مقاومت و پاسداری از وطن بودند اما چون به مقام و قدرت نرسیده اند به تمام اعتقادات خود پشت پا زده و حاضرند برای رسیدن به قدرت و ثروت هرکاری بکنند.

خدا عاقبت ما را به خیر کند. به خدا پول و مقام نخاستیم. یه لقمه نونی برسه یه سقفی رو سرمون باشه. افتخار ما اینه که نوکر ائمه اطهار باشیم.