پیروزی های پیاپی در جبهه های نبرد با تروریستها، در حالی صورت می گیرد که ضعف رسانه ای، با کمبود بودجه تشدید شده است.
چند ماه پیش مترجم مصاحبه ای با رییس شبکه المیادین، غسان بن جدو بودم. وی در جواب به سوالی مبنی بر اینکه آیا رسانه های ایرانی در جنگ رسانه ای خوب عمل می کنند یا نه، خیلی محترمانه و با ظرافت عنوان کرد که تقریبا، نقش رسانه های ایرانی، و بودجه آنها، در برابر هجمه رسانه های معاند عربی و غربی، صفر است. صحبت وی از هزاران میلیارد دلار بودجه برای جنگ رسانه ای بود که دشمنان صرف کردند تا ایران و جبهه مقاومت را منفور و تروریست نشان دهند.
دیروز برای مصاحبه و عکاسی از یک مقام سیاسی عربی رفته بودم. مصاحبه گر که یک فلسطینی بود، داشت درد دل می کرد که رسانه های حامی مقاومت همه دارند تعطیل می شوند و آنهایی که فعالند، بسیاری از نیروهایشان را بیرون کرده اند. وی می گفت ابراهیم الامین کارشناس رسانه ای حامی مقاومت، مجبور شده نیمی یا ده ها نفر از کارمندانش را از همکاری کنار بگذارد.
رسانه های مختلف حامی ایران و مقاومت در بیروت فعال بودند که اکنون بسیاری از آنها یا فعالیت زورکی شل و ول با چند پرسنل دارند یا کلا تعطیل کرده اند. از طرف دیگر رسانه های ایرانی در بیروت خبرنگار ندارند. یعنی نمی توانند اقلا دو سه هزار دلار خرج کنند تا خبرنگار داشته باشند. تا به حال خودم با سه خبرگزاری مهم کار کرده ام که یکی کلا پول نداد و کار متوقف شد، دیگری ریالی حساب کرد که خرج رفتن و آمد به یک مراسم یا رویداد هم نمی شد، سومی هم با اینکه در افکار عمومی جوانان عرب تاثیر گذار است انتظار کار بسیجی وار و مجانی داشت.
در حالیکه جبهه مقاومت در میدان جنگ در حال کسب موفقیت به خاطر رشادت و فدا کردن خون است، در جبهه رسانه ای بشدت در حال شکست هستیم و اگر پیروزیهای نظامی نبود، قطعا صدای خرد شدن استخوانهای مبارزان رسانه ای شنیده می شد. متاسفانه یا خوشبختانه حرف اول را در جهان امروز، رسانه می زند نه زور نظامی.
کمبود بودجه شدید در کشور، به خاطر تحریم ها و جنگ با تروریستها از یکسو و دزدی های نامردان و نجومیان از سوی دیگر، باعث شده، در موارد حیاتی این چنینی، بودجه کمتر صرف شود و نیروهای خودی را هم به کام شبکه های مخالف بفرستند. زیاد می شناسم لبنانی هایی که مجبور شده اند برای شبکه های عربی غیر خودی کار کنند. در مقابل افرادی مثل علی الامین هستند که پول را در فحاشی و دروغسازی علیه ایران و حزب الله می بینند و وضعشان بسیار بسیار خوب شده است.
نادیده گرفتن قدرت رسانه، و صرفه جویی در این میدان همانقدر خطرناک است که همه دولتهای ایران، تربیت و آموزش و پرورش را سالهاست نادیده گرفته اند و هزینه کردن برای آموزش و بالندگی فرزندان این مرز و بوم را دور ریختن بودجه دانسته اند. نتیجه چنین رویکردی همین است که امروز بخش عظیمی از نسل جوان ما با کشور و نظامشان بیگانه اند و هویت ملی و فرهنگی ندارند. لذا خیلی راحت هر شایعه بی اساسی علیه نظام و مسئولین را باور می کنند اما اصلا برایشان قابل قبول نیست در مورد جنایات غربی ها حرفی بشنوند و شما را به توهم توطئه داشتن متهم می کنند.
مشکل رسانه های ما فقط هم کمبود بودجه نیست. چرا که اگر بخواهند یک نورچشمی را می فرستند و حقوق و مزایایش را هم تمام و کمال دریافت می دهند، مشکل سوء مدیریت هم هست. همین که یک نورچشمی را می فرستند که بلد نیست با دوربین کار کند، اصول اولیه خبرنگاری را بلد نیست، زبان نمی داند و... . تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
شکست رسانه ای یعنی تروریستها آدم بکشند و آنرا نتیجه بمباران و موشک باران محور مقاومت بدانند و اشک تمساح بریزند. شکست رسانه ای یعنی مردم ساده دل دنیا بگویند حزب الله و ایران دارند از یک دیکتاتور حمایت می کنند و آدم می کشند. لذا کشتن ایرانی و شیعه واجب است. شکست رسانه ای یعنی نتوانی به دنیا ثابت کنی آمریکا به تعهداتش در توافق هسته ای پایبند نبوده و روز به روز درحال حمایت بیشتر از تروریستهاست. اگر چهار نفر مثل ابراهیم الامین و غسان بن جدو نبودند که الان همه دنیا علیه ما بودند.
حزب الله هم آنقدر مشغول جنگ است که به هیچ کار دیگر نمی رسد. در ماجرای چند ماه پیش که یک سری از جوانها شهید شدند، اینطور توسط رسانه های تروریستها القا شد که یک وانت از حزب اللهی ها هنوز به منطقه نرسیده هدف قرار گرفته و کشته شدند.
آخرین عکس از شهید علی الهادی حسین یکی از نیروهای قهرمان در حال اعزام |
اما واقعیت آن بود که دو وانت در حال اعزام، در گرگ و میش غروب، اشتباها راهی را می روند که دقیقا به میدان دهکده، یعنی جایی که همه تروریستها آنجا نشسته اند و استراحت می کنند می رسد. با وارد شدن به میدان، تروریستها شوکه می شوند، رزمنده ها هم جا می خورند اما ماشین عقبی سریع بر می گردد. ماشین اول درگیر می شود. تا صبح فردا، این جوانها درحال نبرد و مبارزه بوده اند، نیروهای ماشین دوم هم از پشت تلاش می کردند تا محاصره بشکند. امکان ارسال نیروی جدید یا پشتیبانی هوایی هم نبود. نبرد قهرمانانه این هفت هشت نفر با چند صد تروریست داخل روستا، به دلیل ضعف رسانه ای به گوش کسی نرسید.
درود بر خون پاک امثال این مجاهدان که بر اثر کم کاری و ضعف رسانه ای منتشر نمی شود و تنها نزد خدا خریدار دارد.
دیدگاهها (۳)
سميرا
۰۴ آبان ۹۵ ، ۱۲:۳۹
فارس
۰۴ آبان ۹۵ ، ۱۴:۲۵
سیدمحمدحسین میرفخرائی
۰۶ آبان ۹۵ ، ۱۵:۴۸
این فیلم رو دیدید؟
پاسخ:
۹ آبان ۹۵، ۲۱:۵۵