سه هفته پیش رسانه های رژیم اشغالگر صهیونیستی بطور واضح پرونده تسلیح جولان توسط حزب الله و ایران را مطرح کرده و از خطرات آن برای امنیت صهیونیستها پرده برداشته بودند. در این میان بطور واضح اسم چند نفر برده شده بود. جهاد مغنیه و سمیر قنطار و طباطبایی.
آنها ادعا کرده بودند آموزش و سازماندهی گروه های مسلح سوریه ای به دست حزب الله با هدف باز کردن جبهه تازه ای بر ضد صهیونیستها در حال انجام است و این ماموریت بدست فرماندهان حزب الله دنبال می شود.
باید بدانیم حادثه عملیات نظامی رژیم صهیونیستی بر ضد هدفی در سوریه با دقت و از روی قصد انجام شده است. در این کاروان حاج ابوعیسی و محافظ وی، تنها افرادی بودند که مستقیما نیروی حزب الله بودند. او حدود سه سال بود که در سوریه انجام وظیفه می کرد. در این بازدید، وی در حال توجیه نیروها وفرماندهی جدید برای تحویل منطقه به آنان بود. جهاد و سه نفر از نیروها، هرچند از نیروهای حزب الله بودند اما مستقیما با سپاه در ارتباط بوده و زیر نظر سپاه فعالیت می کردند. هلیکوپتر اسراییلی از نزدیک ترین پایگاه نظامی، بلند شده و موشک هایش را شلیک کرده و دوباره در پایگاه به زمین نشسته است. حتی وارد آسمان سوریه هم نشده بود. هرچند رژیم صهیونیستی پس از عملیات اعلام کرد فرمانده حزب الله که مسئول حمله به صهیونیست ها در جنگ آینده بود را کشته است و نام ابو علی طباطبایی را مطرح کرد اما قضیه فراتر از این است. صهیونیستها از پیشرفت مذاکرات هسته ایران و آمریکا و دستیابی به هر توافقی در هراسند. لذا کوشیده اند با کشتن سردار ایرانی، اوضاع را متشنج کنند و البته با کشتن نیروهای دشمنشان یک تیر و چند نشان بزنند و امنیت خودشان را تضمین کرده و در جامعه صهیونیستی، محبوبیت خود را برای انتخابات آتی بالا ببرند. مطمئنا رژیم صهیونیستی می دانسته چه شخصیتی را هدف قرار داده و اظهارات کنونی آنها فقط یک بازی رسانه ای است.
بر اساس اطلاعات یک سازمان غربی، حزب الله با خبر شده که اسراییل برنامه جدید وخطرناکی برای لبنان چیده و تحرکات نظامی خود را آغاز کرده است. این ترور، از سویی یک بهانه برای افزایش نیرو در مرزهای لبنان هم هست. آنها منتظرند حزب الله اقدامی بکند تا با دستاویز قرار دادن آن، عملیات اصلی خود را آغاز کنند.
جالب آنکه صهیونیستها پس از این عملیات اعلام کردند ایران در موقعیتی نیست که پرونده مذاکرات خود را به خطر بیندازد. خیال آنها از بابت پاسخ ایران راحت است! جالب تر آنکه سیاسیون لبنان و مخالفان حزب الله، بر احترام صلح و قطعنامه ۱۷۰۱ تاکید کرده اند و از حزب الله خواسته اند دست به اقدامی نزند که امنیت لبنان را به خطر بیاندازد. حتی برخی خواستار خروج حزب الله از سوریه هم شدند. دولت لبنان هم در پی صدور بیانیه ای است که اقدام از خاک لبنان را ممنوع و محکوم کند.
آنچه در این میان شرم آور است پیامهای برخی مقامات بلند پایه ایرانی است که نارضایتی لبنانی ها را برانگیخته است. این مقامات سیاسی و امنیتی در محکومیت اقدام رژیم صهیونیستی گفته اند: این اقدام با پاسخ شدید حزب الله مواجه خواهد شد. یا فرد بلندپایه ای در پیام تسلیتی که برای سید حسن فرستاد گفته است ضمن تسلیت شهادت مجاهدان حزب الله و محکوم کردن این جنایت دشمن، یقین دارد که حزب الله پاسخ کوبنده ای به دشمن خواهد داد!
معنای این پیام ها این است که ایران کاملا پای خود را عقب کشیده و از عواقب درگیری با رژیم صهیونیستی پرهیز کرده است. اطمینان دشمن از عدم پاسخگویی ایران در اینجا مشخص می شود که می گوید هیچ طرفی (ایران و حزب الله) تحمل جنگ در شرایط کنونی را ندارند.
باید بدانیم عملیات رژیم صهیونیستی یک عملیات امنیتی نبوده که جواب آن را با عملیات امنیتی در یک کشور خارجی یا در مرزهای فلسطین بدهند. عملیات نظامی بر علیه اهداف نظامی، جوابی نظامی می طلبد. حتی پرتاب موشک نه تنها جواب مناسبی نیست بلکه نشان دهنده ضعف امنیتی و عملیاتی است. جواب نظامی یعنی حمله به یک پایگاه یا کاروان نظامی و از پا در آوردن دشمن و اسارت آنها.
در هر حال مشخص است که حزب الله جواب را با بررسی شرایط و زمان و مکان مناسب، اتخاذ خواهد کرد و احساسی و بررسی نشده عمل نخواهد کرد. جمعه آینده، سید حسن نصرالله در مراسم پرشکوهی که برای شهدای قنیطره برگزار خواهد شد، سخنرانی خواهد کرد.
باید گفت عملیات قنیطره عملیاتی بی سابقه است. ترور فرماندهان مقاومت در گذشته به شیوه امنیتی انجام می پذیرفت و در کار امنیتی نمی توانید عامل آن را حتی اگر بشناسید، مستقیما مورد پیگرد قرار دهید. اما این عملیات در روز روشن و به شکل نظامی انجام شده و قطعا پیامهایی دارد. پیامی که رژیم صهیونیستی با این اقدام به ایران داد واضح است. اما از سوی دیگر پیامی هم به روسیه داده است که از پشتیبانی ایران در قضیه سوریه و پرونده های بزرگتر دست بکشد. با این حال با رسانه ای شدن توافق نظامی با روسیه، و اعلام امکان تحویل پدافند اس 300 جواب این پیام به رژیم صهیونیستی داده شد.
دیدگاهها (۸)
سعید
۰۳ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۰۲
ماکنت مخطئاً فی تکهناتی
عن الإمام الصادق قال: من یضمن لی موت عبد الله أضمن له القائم، ثم قال: إذا مات عبد الله لم یجتمع الناس بعده على أحد ولم یتناهَ هذا الأمر دون صاحبکم إن شاء الله، ویذهب ملک السنین ویصیر ملک الشهور والأیام ! فقلت یطول ذلک؟ قال: کلا.
ترجمه: از امام صادق علیه السلام: هر کس برای من مرگ عبدالله را تضمین کند، من برای او ظهور قائم را تضمین می کنم ... هنگامی که عبدالله بمیرد، مردم پس از او بر هیچ کس (به عنوان جانشین) به توافق نخواهند رسید و این وضعیت تا ظهور ادامه خواهد یافت، و در این دوره، جای پادشاهی های سال ها را، پادشاهی های ماه ها و روزها خواهد گرفت. راوی می گوید، گفتم، آیا این وضع به طول می انجامد؟ فرمود: هرگز.
ح-ق
۰۳ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۵۶
بعد اغتیال الحاج رضوان فی کفرسوسة، انخرط کل من جهاد وفاطمة فی العمل الحزبی. فاطمة فی العمل النسائی. جهاد فی العمل الأمنی. أثبت جدارته فی جهاز الحراسة الشخصیة للسید حسن نصر الله. تحدّث الإسرائیلیّون عن صورته اثناء الظهور العلنی المفاجئ للسید حسن نصر الله فی کانون الأول من عام 2011، فی العاشر من محرّم، یوم قال السید «لقد سمحوا لی ببضع دقائق فقط»، وکان یقصد الجهاز المولج بحمایته.
هل شارَک جهاد عماد مغنیة بعد ذلک بالحرب السوریّة، أسوة بخاله بدر الدین؟ یفترض أن یکون الاحتمال ضئیلاً، أو أن تکون المشارکة عابرة. کذلک المقارنة بین استشهاد کل من هادی نصر الله وجهاد مغنیة یفترض أن تکون محدودة. هادی عندما قُتل فی الجنوب لم یکن یعدّ لیکون شخصیة أمنیة قیادیّة، هذا بخلاف جهاد.
لیس بالامکان التکهّن فی حقیقة أو طبیعة «لجنة إزالة إسرائیل» التی یروى أنّ والده شکّلها قبل خمسة عشر عاماً کلجنة سرّیة داخل «حزب الله» نفسه، ولا تخضع للمجلس الجهادی، وترتبط بالدائرة القیادیة الضیقة للحرس الثوری الایرانی، لکن من المرجّح أنّ فحوى هکذا لجنة استمرّت فی العلاقة بین جهاد والإیرانیین. هل کان جهاد مسؤولاً للجنة أمنیة فی «حزب الله» الموکلة بهضبة الجولان؟ الجمیع قرأ ذلک فی الأیام المنصرمة، متأثراً بالکلام الأخیر لحسن نصر الله، وکلام سابق له، عشیة القصیر، عن فتح جبهة الجولان، ناهیک عن حدیث الجهوزیة للسیطرة القتالیة على الجلیل، وقبل ذلک توعّده الإسرائیلیین بالحرب المفتوحة بعد اغتیال الحاج رضوان، وهو ما یفترض أن یکون الأفق النفسی «الیومیّ» لجهاد.
المهام التی أوکلت لجهاد تربط اذاً بین مستویین: واحد مباشر، التدرّب على حمایة الشخصیات (وقد سبق لوالده أن تدرّب على ذلک فی حمایة یاسر عرفات وخلیل الوزیر) وثان تدریجیّ، وهو تدریبه، فی إطار «سیاسات تدمیر إسرائیل» (علم المستقبلیات فی فقه الحرس الثوری) لیکون نموذجاً قیادیاً یحاکی والده فی المقبل من سنین، لولا مصرعه فی ریعان شبابه، وتحوّله إلى قرین للسید هادی، مع أنّه کان یعدّ فی الحقیقة لما هو أبعد من ذلک.
ففی معادلة توجب الجمع بین الولاء المطلق والمهارات المطوّرة منهجیاً، کان نجل عماد مغنیة یمثّل بالنسبة للحرس الثوریّ عنصراً ثمیناً ونادراً.
یجوز الافتراض بقوة اذاً، أنه فی الموکب الاستطلاعی الآتی من جهة الحدود اللبنانیة، والذی قصفته إسرائیل فی القنیطرة، ولم تتبن رسمیاً ذلک (کما لم تتبن اغتیال عماد مغنیة رسمیاً بعد) کانت هناک علاقة مزدوجة: جهاد یعمّق تجربته فی حمایة الشخصیات، من خلال حمایة المهمة الاستطلاعیة الحساسة للبریغادیر ابو علی الطباطبائی، والحرس الثوریّ یواظب على الإحاطة به وترفیعه درجة بعد درجة. طبعاً، هذه الحسابات لا یکترث بها الإسرائیلیون جدیّاً. لکنه من شبه المؤکّد أنّه لحظة إطلاق الصواریخ على الموکب کانت المعلومة الاستخباریة التی فی أیدیهم واضحة: الموکب یضمّ الطباطبائی وابن عماد مغنیة.
«الکادر یقرّر کلّ شیء»، طرحه جوزیف ستالین ذات یوم کشعار، للتأشیر على أنّ العمل لتجهیز کادر قیادیّ یحتاج إلى مواکبة حثیثة ومضنیة. جمع الشعار بذلک بین أقصى الإرادویة وأقصى الحاجة للتجهیز المؤسسی لها. جهاد مغنیة کان یمثّل بهذا المعنى تجربة باسدرانیة فی تطبیق شعار «الکادر یقرّر کل شیء». تجربة تختلط مع الترکیبة العائلیة والقرابیة للجهاز القیادی فی «حزب الله». تجربة یختلط فیها العمل اللوجستیّ البحت مع الأفق الأکثر ملحمیة. لکنها أیضاً تجربة، بیّنت، بنهایتها، والبدایات التی قد تفتحها، انه لیس صحیحاً ان «الکادر یقرّر کلّ شیء»…
پارسا
۰۳ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۱۶
اگه امکانش باشه درباره ی ایشون توضیحات کاملی بدید ممنون می شم.
پاسخ:
۴ بهمن ۹۳، ۱۰:۴۸
رضا
۰۳ بهمن ۹۳ ، ۲۲:۱۷
خدا سید حسن و یاران مقاومش را حفظ کنه و فکر و قدم هاشون را در مسیری که صلاح جریان مقاومت هست قرار بده. پیروزی حق بر باطل وعده الهی است و مسیر مقاومت مسیر تجاوز و جنگ نیست مسیری است که مرگ با عزت را به زندگی با ذلت ترجیح میدهد و بی شک مسیری حق است.
با تشکر از تحلیل های ارزشمندتون.
شما عبری های این عکسی که گذاشتید میتونید ترجمه کنید؟
یه جایی خوندم نوشته شاهزاده تروریست ترور شد!
پاسخ:
۴ بهمن ۹۳، ۱۰:۴۳
میثم
۰۵ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۵۳
1. اولا کدامیک از مسولان یک چنین پیامی را داده اند ثانیا اینکه یک مسئول وقتی میگوید حزب الله حتما حمله میکند این دلیل بر این نمیشود که ما از سخنان او این استنباط کنیم که ایران حمله نمیکن ثالثا شخصیت های نظامی زیادی به رخداد واکنش شدید نشان دادند مانند سردار سلامی سردار جعفری که گفت اسرائیل خود را آماده ی صاعقه های ویرانگر کند و ... و شخصیت های دیگر
2. برای اینکه اطلاعات و تحلیل های موثق ارائه بدهید کمی دقت کنید به دست شما برسد
پاسخ:
۵ بهمن ۹۳، ۱۳:۴۳
هیچکدام از سرداران نگفتند از کجا و چه کسی پاسخ خواهد داد! مطمئنا از خاک ایران نخواهد بود.
ضمنا بنده به خاطر شغلم هر روز تمام خبرگزاری ها را بررسی می کنم. هرچند فارس از نظر خیلی از مردم صداقت خبری بالایی ندارد اما برای بنده در زمینه های مختلف قابل قبول است. احتمال نمی دهید اطلاعاتی که بنده در دنیای آزاد اطلاعات خصوصا از منابع حزب اللهی بدست می آورم صحت و صداقت بالاتری از سایتهایی دارد که هزارتا خط قرمز دارند؟!
میثم
۰۵ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۵۷
این را هم بگویم تقریبا تمامی مطالب سایت شمارا مطالعه کرده ام، سایت خوبی دارید ولی برخی از مطالب احساس میکنم کمی دور از انصاف است
پاسخ:
۵ بهمن ۹۳، ۱۳:۴۵
میثم
۰۵ بهمن ۹۳ ، ۱۸:۵۱
1. بنده ........................... و دیگر رفقام که در جاهای مختلف سپاه و ارتش هستند.
2. درباره ی خبرگزاری فارس : بنده یکی از رفقام در خبر گزاری فارس بود الان هم در خبرگزاری تسنیم مشغول خبرنگاری است او به بنده اطلاعاتی میدهد که روی سایت نمیشود آن را گذاشت و این را قبول دارم حتی کلیپ های محرمانه ای دارد که هرگز به دست کسی نمیرسد مگر برخی از افراد که اگر امکان داشت برخی از آنها را به شما میفرستادم ولی متاسفانه معذورم بعد درباره خبرگزاری فارس هم کمی تحقیق کنید آنوقت میبینید با چه خبرگزاری عظیمی روبرو هستید بنده هم خیلی فرصت ندارم و واقعیتش حال ندارم صحبت کنم.
3. چه کسی گفته در جواب یک حمله ی نظامی که در خارج از کشور رخ داده حتما باید از ایران پاسخ آن را داد در کدامیک از دکترین نظامی یک چنین اصلی وجود دارد بعد شما طوری صحبت میکنید که گویا ایران می ترسد ایران و مقامات کشوری و لشگری ایران همان کسانی هستند که با جرات و جسارت گفتند که ما اگر نبودیم بغداد سقوط میکرد و این را مقامات سیاسی و لشگری عراق هم تایید کردند ایران همان کشوری است که حزب الله را تا دندان مسلح کرد و از آن هم هیچ ابایی ندارد ایران همان کشوری است که علنا اسرائیل را با شدت تهدید میکند و در حال مسلح کردن کرانه ی باختری است
و ...... و ایران از هیچ چیز در مقابله با استکبار ترسی ندارد و این ایران است که در یمن و بحرین(این رو نشنیده بگیرید)و افغانستان و به طور کل در خاورمیانه دخالت میکند و این منطقه را به سمت مشخصی هدایت میکند و این تمام عالم تقریبا میدانند و تحلیل گران زبده ی خودشان هم به آن اقرار میکنند که خیلی فرصت نیست صحبت کنم حال این ایران از چیزی ابایی داشته باشد؟ این نکته قابل بیان است که هیچ وقت تاکتیک های نظامی را بیان نمیکنند تا ازهمان اول دشمن خود را آماده کند و گارد بگیرد و خود سید حسن نصرالله در مصاحبه ی اخیرش با المیادین در جواب برخی از سوال های خبرنگار گفت (به این مضمون )که حمله و واکنش ما بستگی به زمان و شرایط و منطقه است و سطح و چگونگی آن مشخص نیست.
4. در آخر این را عرض کنم که فرصت نبود خیلی توضیح دهم و قصد جسارت ندارم
پاسخ:
۵ بهمن ۹۳، ۱۹:۰۸
قسمتی از متن بخاطر حفاظت و امنیت با اجازه تون حذف شد.
حق با شماست. بنده ادعا ندارم همه تحلیل ها و اطلاعاتم درست هستند. تا آنجایی که اطلاعات بدست می آورم بر اساس آن تحلیل میکنم. البته نظر شخصی خودم هست. در مورد فارس و تسنیم، بی اطلاع نیستم و با برخی دوستان در ارتباط هم هستم و گاهی مطالب وبلاگ مرا بازنشر کرده اند.
در مورد نکته سوم باید عرض کنم منظور سخن، ترس نیست. منظور عزم و اراده است و روی سخنم هم بیشتر با دولت است. البته سپاه هم مطمئنا حرکتی از خاک ایران نخوهد کرد. تا همینجا تقابلِ به اصطلاح سرهنگها و حقوقدانها دردسر آفریده.
ضمن تشکر فراوان بابت تذکر و نظرات ارزشمندتون باز هم تاکید میکنم همانطور که قبلا هم در وبلاگ گفته ام بنده اطلاعاتم از دیده ها و شنیده ها و خوانده ها است و ممکن است لزوما صحیح یا کاملا مطابق واقعیت نباشد. از کمک و اطلاعات همه دوستان استفاده خواهم کرد. در آخر بگذارید این نکته را عرض کنم که همه مردم ایران، مانند شما نیستند و منبع اخبار و اطلاعات آنها هم با شما متفاوت است. سعی من همیشه این بوده که واقعیت ها را در نظر بگیرم نه سلایق حزبی و گروهی. سپاه در مسایل مختلف دیدگاه خاص خودش را دارد که لزوما کامل نیست و به خاطر برخی ملاحظات، گاهی از واقعیت فاصله می گیرد. مثل قضیه حزب الله و تاریخ مقاومت در لبنان. تاریخ مقاومت و حرکت امل و حزب الله در ایران با سوگیری مطرح شده و واقعیت هایی را نادیده گرفته است.
میثم
۰۵ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۳۴
فقط دربارهی دولت مطلبی را عرض کنم و آن اینکه اصلا از دولت چنین انتظاری را نباید داشت چون دولت کلا تعطیله کرکره کشیده پایین 6 تا هم قفل روش زده آن هم دولتی که در قضیه هسته ای اون افتضاح رو به بار اورده و...... و هزاران سکوت نابجایی دولت در قضایای مختلف