دوم یا سوم راهنمایی بودم و خیلی چیزی از سیاست حالیم نبود. بعضی بچه ها بنا به جو خانواده شون از ناطق نوری تو مدرسه سخن می گفتند و بعضی ها از کسی به نام خاتمی که ما بچه ها اسمش را هم نشنیده بودیم. ناطق نوری رو اقلا در مجله ی گل آقای کتابخانه میدیدیم و صورت بشاش و خندانش برایمان آشنا بود.
دوم خرداد 1376 شوک بزرگی به اصولگرایان وارد شد و خاتمی با جمع آرای اصلاح طلبان، بی حجابها، جوانان آزادی خواه (البته از آن نوعش!) و دیگر مخالفان و موافقان نظام، توانست با برتری عمده ای به پیروزی برسد.
با درگیری های روزمره ی اجتماعی و سیاسی و عمل نکردن خاتمی به شعارهایش، و عوامل دیگری مثل ناعدالتی اجتماعی و اقتصادی، احمدی نژاد توانست رای توده ی مردم را به خود جلب کند.
در سال 88 و دوره دهم ریاست جمهوری، نارضایتی ها از احمدی نژاد تازه خود را نشان می داد. میرحسین موسوی سعی کرد با زیر سوال بردن عملکرد احمدی نژاد برای خود رای جمع کند. یادم هست ساعت حدود یازده شب بود و درحالیکه تازه رای گیری تمام شده بود، دوستی که ناظر شورای نگهبان بود تلفن زد و گفت: تبرک میگم! محمود اومد! بعد از آن هم میرحسین ادعای تقلب کرد.
در این میان چند نکته قابل توجه است: جا به جا شدن قدرت در میان احزاب در تمام دنیا وجود دارد و رای نیاوردن نامزد یک حزب علامت شکست و نابودی آن حزب و اهدافش نیست. اقبال به احمدی نژاد پس از خاتمی، و اقبال به روحانی پس از احمدی نژاد هر کدام دلایل مختلفی دارد. اما می توان برآیند کلی را این دانست که بسیاری از مردم از سوء عملکرد اصولگرایان ناراضی شده اند.
نکته ی دیگر اینکه چرا وزارت کشور احمدی نژاد در سال 88 توانست به سرعت رای نهایی را اعلام کند و بعد تازه به سراغ اعلام آرای شهرها رفتند، اما وزارت کشور احمدی نژاد 92 نمی تواند به سرعت نتایج را اعلام کند؟!
آیا جریان انحرافی می تواند در شمارش آرا خدشه ای ایجاد کند؟ آیا این جریان انحرافی واقعا جریان داشت یا آن را ساخته بودند برای فریب ما؟
آنهایی که ادعای اصولگرایی و ولایی بودن داشتند چرا بعد از تاکید مقام معظم رهبری بر توهین نکردن و ضد ولایت فقیه نخواندن افراد، باز هم انواع تهمت ها را به حسن روحانی زدند و وی را شیخ فتنه، کلید دار فتنه، حسن کلید ساز، کسی که شاه کلید دارد خودش دزد است و... خواندند؟
آیا بد شدن و عاقبت به خیر نشدن تمام روسای جمهور به خاطر اخلاق بد خودمان نیست؟ ما نیستیم که هر کس را به برچسب و تهمتی بی آبرو می کنیم و او را هل می دهیم تا ناخواسته بیفتد در جبهه ی ضدیت با ما؟
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.