خدا رحمت کند بزرگ مرد تربیت اخلاق را که جمعی را با رهنمودهایش زنده کرد و امید به تصاعد تربیت انسان های وارسته توسط دست پرورده های خویش داشت. تصاعدی که به قول شاگردانش از تصاعد حسابی و هندسی موجود فراتر است. علامه کرباسچیان را می گویم. همو که به جهت تواضعش و اصرار در کوچک و پنهان ساختن مکارم و فضایلش ما را بر آن عادت داده که هنوز وی را علامه خطاب می کنیم. بدون هیچ لقب و احترام خاص. خوب شد در زمان تحصیلش در حوزه علما و طلاب وی را به جهت سرعت پیشرفت و معلومات بالایش علامه خطاب کردند و این لقب تا آخر بر وی ماند وگرنه امروز معلوم نبود چگونه باید خطابش می کردیم. بزرگ استاد اخلاق وقتی منبر و خطابه های پرطرفدارش را به توصیه اساتید خود رها کرد و به تهذیب نفس پرداخت کسی تصور نمی کرد چنان پیشرفت کند که پیشرفت و تعالی خود را مخفی نگه دارد و انکار کند؛ و به جای هیاهو و سر و صدا و جذب مخاطب به دنبال این برود که با تربیت صحیح و عمیق یک انسان مستعد ، دردی از دل زخم خورده امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف دوا کند. آری از خود گذشتگی وی در رفتار با پدر و مادرش و دعای آنان وی را به از خودگذشتگی های بزرگتری چون رها کردن منبر و اسم و رسم رساند و بعد، این شاگرد آیت الله العظمی بروجردی درحالیکه مجتهدی جامع الشرایط و عالمی در علوم مختلف حوزوی بود، راه مرجعیت را ناتمام گذاشت و برای تربیت جوانان و نوجوانان شیعه آستین بالا زد و با تمام وجود در این راه فداکاری کرد. یک طلبه ساده نمی تواند و حاضر نیست در برخورد با بچه ها اینقدر خود را پایین بیاورد و با زبان آنان سخن بگوید چه برسد به عالمی بزرگ که شاگرد مورد تایید یگانه مرجع شیعه در زمان خود باشد. وی در پیمان خویش با امام عصر مبنی بر اینکه در صورت معافیت از سربازی رژیم شاهنشاهی تا آخر عمر سربازی آن حضرت را بکند استوار ماند و لحظه ای از هدایت افراد دست نکشید. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
در دنیای امروز که اخلاق را سر بریده اند و انسانیت را تبعید کرده اند امثال علامه ی بزرگ بسیار مغتنم و کارسازند. حیف که قدر و قیمتشان بعد از مرگشان مشخص می شود، خصوصا علامه که تلاشی بی نظیر در پنهان داشتن فضایل و روشن بینی هایش داشت. صحبت فقط از تهران و ایران نیست. در تمام جهان مشکلات اجتماعی فراوانی هست که تماما ناشی از نداشتن اعتقاد به توحید و معاد است. اگر این دو مقوله را افراد باور داشتند دیگر اینقدر خودخواهی ها و بداخلاقی ها وجود نخواهد داشت. امروزه همه فقط می خواهند گلیم خود را از آب بکشند و توجهی به دیگران ندارند. برای این کار حق دیگران را می خورند و به حقوقشان تجاوز می کنند. چند نمونه ملموس ذکر می کنم تا بحث روشن تر شود:
کم گذاشتن جنس در معامله: حساب کردن جعبه یا آب داخل محصول به قیمت محصول.
صدمه زدن به اموال دیگران مثل ماشین یا منزلشان بدون هیچ نگرانی و عذاب وجدان: هنگام عبور از کنار ماشین یا دیوار کسی به آن می مالند و می روند.
زیر پا گذاشتن حق دیگران به شکل های مختلف: در رانندگی و ورود به خیابانها حق دیگران را مراعات نکردن و موجب ناراحتی دیگران شدن، در رفتن از پرداخت مالیات یا دستکاری کنتورها و از این قبیل که باعث می شود هزینه به دیگران تحمیل شود.
بی احترامی به دیگران: اینکه فکر می کنند همیشه حق با آنها و بچه هایشان است و وقتی یک مشکلی را ایجاد می کنند تازه طلبکار هم میشوند و جر و بحث می کنند که عموما دعوا بالا می گیرد چون فرض بر این است که حق همیشه با خودشان است.
سعی نکردن در پیشرفت و ترقی: کسی به فکر این نیست که فکر کند تا مشکلی از مشکلات مردم کم شود، بالعکس شاید فکر کند چه کند تا چگونه برای راحتی خودش دیگران را دچار مشکل کند. مثلا کارمندی که برای راحتی خودش یک کار ساده را منوط به پر کردن چند فرم اضافه کند.
در حالیکه اگر کمی گذشت و انسانیت باشد و هر چیز خوبی برای خود دوست داشته باشیم برای دیگران هم بخواهیم دنیا گلستان می شود. بیاییم با توجه به این مطلب، اگر منتظر واقعی ظهور مولایمان هستیم فکر کنیم تا چگونه اخلاق و رفتار اطرافیان خود را اصلاح کنیم که درآینده در پیشگاه آن حضرت شرمنده نباشیم. باید اول خودمان را بسازیم، و در این راه تصمیم گرفتم تا به عنوان نمونه به جای آنکه بگویم چه کار باید کرد و چه نباید کرد، کارهایی را که برای بهبود وضع لازم است و خودم انجام می دهم بنویسم تا از خودم شروع کنم.
اولین اینکه سعی می کنم کسی را نگران نکنم و نترسانم. مثلا همیشه وقتی پیاده هستم از روی پل عابر پیاده عبور می کنم نه از وسط خیابان، چرا که با این کار هراسی هرچند اندک در دل راننده عبوری می افتد و همین چیزهای کوچک است که برای خودمان هم تکرار می شود. در لبنان به عابر احترام می گذارند و وسط اتوبان هم که رد شوید حتما می ایستند. اما آیا استهلاک ترمز و وقت آنان درست است؟ به همین اندازه مسئول خواهیم بود. پس حتما از محل عبور عابر و پل عابر عبور می کنم.
- وقت دیگران را نگیرم: پارک کردن جلوی منزل دیگران یا ماشین آنها و بستن راه، پارک دوبله و ایجاد ترافیک. سعی میکنم طوری حرکت یا پارک کنم که مزاحم دیگران نباشم.
ادامه لیست در صفحه ای جداگانه ارائه خواهد شد.
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.