همه ما انسانها در بدو تولد مشابه یکدیگر هستیم. همه ما از نوع انسان و دارای خصوصیات جسدی، روحی و عاطفی یکسان هستیم. هرچند افکار و اعمال پدران و مادران و وراثت در ما اثرات نهفته ای به جای می گذارد اما نهایتا انسانیم.
ما در محیط پیرامون خودمان به گونه ای تربیت می شویم که وقتی بزرگ شدیم با خیلی انسانهای دیگر دچار مشکل و تضاد و عداوت می شویم. از امور بی ارزشی مثل سیاست و صف و نوبت و کرایه تاکسی گرفته تا تضادهای دینی. تقریبا بیشتر ما انسانها طوری بزرگ شده ایم که فقط خود را بر حق می دانیم و دیگری را ناحق. سپس به خود اجازه می دهیم طرف مقابل را کلا از هستی ساقط کنیم. در چنین مواردی فقط باید به یک مرجع عادل و دانا مراجعه کرد و حرف وی را پذیرفت. عادل ترین و عالم ترین موجود به وضع ما انسانها، خالق ما، یعنی خداست. خدا ما را آفریده و قوانینی برای این دنیا وضع کرده. تنها با مراجعه به خدا و قوانین الهی می توان قضاوتی عادلانه و صحیح داشت. خدا پیامبران را فرستاد و هر قومی که از فرمایشات پیامبر خود دور شده و به آن پشت کردند، ضررش را خودشان دیدند و اگر عناد ورزیدند که با عذاب خدا هم روبرو شدند. آنهایی که پیامبر پس از خود را انکار کردند هم به نوعی با خداوند عناد ورزیده و عبادت و بندگی خود را باطل کردند.
جالب است بدانید در لبنان، مسیحی ها اسلام را دین الهی و حضرت محمد صلی الله علیه و آله را پیامبر خدا می دانند. با این حال در جهان، گاهی افرادی از دایره انصاف خارج شده و اتهاماتی به اسلام می زنند. اتهاماتی که یک انسان منصف و فرهیخته آن را قبول نمی کند.
اگر ما به عنوان انسان، قبول داریم که مخلوق خدا هستیم و به سوی خدا باز می گردیم، پس باید طبق فرامین الهی عمل کنیم. اولا تنها کتابی که از خداوند به صورت دست نخورده باقی مانده قرآن است و از آنجا که آخرین ورژن این برنامه الهی است عاقلانه است به آن عمل کنیم. هیچ گاه شما با وجود ویندوز 8 سراغ ویندوز 3.1 نمی روید. این واضح است. حتی اگر کسی معتقد نباشد که قرآن سالم مانده، اقلا بر اساس تسلسل زمانی، چون جدید ترین کتاب است از نظر علمی و تاریخی مستند تر و است و از قابلیت رفرنس دهی بیشتری برخوردار است. دوم اینکه در کتب پیامبران گذشته به آمدن پیامبر خاتم مژده داده شده و یهودیان و مسیحیان منتظر آمدنش بودند اما یهود با دیدن اینکه این پیامبر از نسل و قوم و قبیله آنها نیست عناد ورزیدند و دین خدا را نپذیرفتند. بیشتر مسیحیان هم با دیدن حقانیت اسلام و حتی عقب نشینی در ماجرای تاریخی مباهله، حاضر به پذیرفتن نسخه جدید دین خدا نشدند.
برخی افراد که واقعیت ماجرا را نادیده گرفته و تلاش می کنند اسلام را خدشه دار کنند متوجه نیستند که نه با ما مسلمانها، که با خداوند تبارک و تعالی به جنگ وارد می شوند. اگر می گوید اسلام دین داعشی است و برای کشتن و دست قطع کردن آمده نمی داند، احکام اجتماعی یعنی چه و دینی که برای حالات مختلف زندگی انسان، قانون و حکم پیش بینی نکرده باشد ناقص است. اگر اسلام حکم قصاص دارد، شرایط و ویژگی های آن را هم مشخص کرده اما چون معاندان و مخالفان، فقط دنبال دشمنی هستند، فقط دستور به کشتن را می بینند و حتی دو جمله بعد در قرآن را نمی خوانند که می گوید و اگر ببخشید بهتر است! (اقرار می کنم که قرآن نیاز به مفسر دارد و به تنهایی، خصوصا برای انسانهای جاهل خطرناک است؛ همانها که از قرآن یک کلمه را می بینند و بقیه را ول می کنند و می شوند داعش.)
شخصی تعریف می کرد با امام موسی صدر به مجلسی (ظاهرا در کلیسا یا مدرسه طلاب مسیحی) رفتیم. قرار بود ایشان سخنرانی کند. مسئول مجلس کشیشی بود و به من گفت مراقب باشید فلان خانم خبرنگار که مهارت و تبحر خاصی در ضایع کردن افراد دارد در جلسه حاضر است. نگذارید سوال و جواب بشود. با این حال در آخر جلسه امام موسی صدر فرمودند هرکسی سوالی دارد بپرسد. این خانم بلند شد. پرسید: حجاب را شما آخوندهای مسلمان اختراع کردید یا در دینتان هست؟ امام موسی صدر به بالای سرش اشاره کرد. همه نگاه کردند. ایشان به تابلوی حضرت مریم مقدس اشاره کرده بود. سپس فرمود: مادر مقدس، حجاب دارد. حجاب دستور الهی است. نه مخصوص دین اسلام است نه ما روحانیون آنرا دل به خواهی وارد دین کرده ایم. سپس چند جمله ای در مورد حجاب صحبت کردند.
پس دیدیم اتهامات افراد معاند اسلام، نه تنها به اسلام وارد نیست، بلکه به خودشان بر می گردد که چرا به حکم دین خودشان عمل نمی کنند و شاید حتی این احکام را حذف و دستکاری کرده اند. خواننده ای برای من نوشته بود شما که در لبنان زندگی می کنید چرا از حجاب می گویید و حمایت می کنید! تصور این عزیز این بوده که چون بنده خارج کشور هستم و خانمهای لخت و پتی (واقعا لخت و پتی!) وجود دارند، پس من روشنفکر و روشن نظر شده و چشمم روشن شده و به تبع آن مغزم باید باز شود و بپذیرم که حجاب ضرورتی ندارد. قبلا هم گفته ام به عنوان یک انسان و به تبع غریزه ها و علایق یک انسان سالم، (به دور از توجهات دینی و فرهنگی و اجتماعی موجود) کسی از بی حجابی و زیبایی زنان بدش نمی آید. انسانی که از زیبایی زنان خوشش نیاید اصلا مریض است. اما اگر می خواهیم در محیطی سالم زندگی کنیم و خانواده ما در امنیت و آسایش باشند و زن و مرد و بچه و جوان ما بتوانند به کار و درس و فعالیت و شادی و نشاط خود برسند باید طبق دستور خدا عمل کنیم. در کشورهای غربی، نظام سلطه برای آنکه مردم هوش و حواسشان از کمر و سینه خانمهای خیابان بالاتر نرود و به امور نظام و مملکت نرسد، تلاش می کنند از طرق مختلف با حجاب مبارزه کنند. ترویج بی حجابی و بی حیایی و بی عفتی تنها برای به کار انداختن کارخانه ها و تولیدی های لباس و لوازم آرایشی و مد نیست، بلکه هدف اصلی انحراف اخلاقی و انحرف فکر مردم است. اگر بهتر نگاه بکنید، متوجه می شوید سبک زندگی غربی، از کودکی، دختر و پسر را به جنسی شدن سوق می دهد و تنها مساله ی زندگی را تامین لذت تلقی می کند. در این میان اگر یک کشور اسلامی وجود داشته باشد که دنبال این سبک زندگی نباشد، با تاسیس انواع مختلف گروهک های دست ساز مثل داعش و القاعده، اولا سعی در تخریب وجهه اسلام می کنند و دوما خودشان بلند می شوند برای مبارزه با تروریسم به آن کشور حمله می کنند. با این کار هم منابع آن کشور را به غارت برده و هم فرهنگ و دین را به تاراج می برند.
واقعا هدف و آرمان و سعادت در زندگی غربی چیست؟ نتیجه همین می شود که می بینید شادترین و سعادتمند ترین آنها به ناگاه به سبب پوچی، خودکشی می کنند.
اگر قبول کنیم که اسلام دین خداست پس اشکال و ایراد گرفتن از آن اشکال و ایراد و اعتراض به خداوند است. برخی همکیشان ما گاهی سرکشی کرده و به خدا ایراد می گیرند. مثلا چرا خدا نماز صبح را دو رکعت گفته و ظهر را چهار رکعت. خب شما یا خدا را قبول داری که باید انجام بدهی. یا قبول نداری که دیگر غر زدن ندارد. دیگران انجامش می دهند. شما به کارت برس! بعضی ها بدترند، حتی دین خدا را عوض می کنند. مثلا می گوید آقا، دختر بازی اشکال ندارد. کی گفته حرومه؟!!!
عجب! واقعا اینقدر مردانگی ندارد که بگوید بله خدا حرام کرده اما من نفسم ضعیف است و انجامش می دهم. ان شاءالله هدایت شوم و دیگر انجام ندهم تا خدا هم راضی شود.
مشکل اساسی این است که بعضی ها با کم بهره بودن از علم دین، احساس می کنند عالم هستند و می خواهند جواب دیگران را بدهند. این افراد تا یک مساله و سوال جدید برایشان مطرح شود یا سعی می کنند با هیاهو و عصبانیت و فشار صورت مساله را پاک کنند یا جواب غلط می دهند. بعضی ها هم که صبر و تحملشان کم است و سریع انگی به طرف می چسبانند و وی را گریزان می سازند.
به امید روزی که مسئولین ما که الگوی جامعه هستند، و مردم اخلاق و رفتارشان از آنها سرچشمه می گیرد، به جای برخورد با منتقدین و مخالفان، با سعه صدر و تحمل، وحدت گرایی را مد نظر قرار دهند و دایره خودی هایشان را بازتر کنند نه اینکه آنها را به جهنم بفرستند.
دیدگاهها (۱۴)
غلام حسین
۲۴ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۵۷
عماد رضوانی
۲۴ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۴۷
موضوع از بیخ مورد داره! وقتی چنین مسئولینی در رده فرهنگی ما وجود داره چطور انتظار سالم نگه داشتن جامعه میشه ازشون داشت !؟!
نکته بعدی در مورد خود افراد هست. نون نون نون .... وقتی نون آورده شده توی خونه مشکل داشته باشه دیگه آخرش مشخصه !
به دوستان توصیه میکنم آیه قرآن که به عبرت های عاشورایی هم ازش یاد میشه رو حتما هر روز مرور کنند.
فیاض
۲۴ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۰۳
به نظر شما تمایل جوانها به دین و انجام مسایل دینی در ایران بیشتره یا در لبنان؟
و فکر نمی کنید داشتن اختیار در به کار بردن حجاب روش بهتر و موثرتری باشه ؟
پاسخ:
۲۵ مرداد ۹۳، ۰۱:۰۶
دینداری و تمایل به آن را نمی توان اندازه گیری کرد. هرچند ظاهر امر شاید به نفع لبنان باشد. شاید آزادی در حجاب اثر بهتری داشته باشد اما داشتن اختیار در لخت بودن هیچ سودی که ندارد بلکه ضررش بیشتر است.
نوشته های یک پسر
۲۵ مرداد ۹۳ ، ۰۰:۵۲
فکر کنم کل مطلب رو بشه تو این عبارت خلاصه کرد:
"اگر قبول کنیم که اسلام دین خداست پس اشکال و ایراد گرفتن از آن اشکال و ایراد و اعتراض به خداوند است"
فقط یه سوال،فرمودید:
"جالب است بدانید در لبنان، مسیحی ها اسلام را دین الهی و حضرت محمد صلی الله علیه و آله را پیامبر خدا می دانند"
شما اطمینان دارین؟
پس چرا با توجه به این که اسلام بعد از مسیحیت اومده و با توجه به گفته شما،مسیحیانی که به این مسئله باور دارند مسلمان نشدن؟
پاسخ:
۲۵ مرداد ۹۳، ۰۱:۰۵
بله در زمان تمام پیامبران اتفاق افتاد که افرادی دین جدید را قبول می کردند و قانع می شدند اما می گفتند دین پدرانمان را چه کنیم.
فاطمه
۲۵ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۰۱
جالب بود..
اقرار می کنم «به استناد صدها حدیث نبوی مانند حدیث ثقلین»......
به نظرم این هم اضافه این جمله شود تکمیل می شود.
چون مد شده بعضی شیعیان متاسفانه همان شعار حسبنا کتاب الله عمر را به این نحو سر می دهند: کجای قرآن اومده؟
در دنیای غرب مسیحیت( آن هم مسیحیت قلابی) بسیار تبلیغ می شود و از دهان جوان مسلمان ایرانی هم می شنویم نوای آنان را...
ح-ق
۲۵ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۳۷
پاسخ:
۲۷ مرداد ۹۳، ۱۱:۳۳
ص . امینی
۲۶ مرداد ۹۳ ، ۱۳:۵۸
مطلب زیبایی بود . واقعا الآن دغدغه بسیاری از بچه های نسل جدید همین شده . و اهمش هم بحث حجاب و ارتباط دختر و پسره . که با الفاظی چون " دلم پاکه " و " خدا می بخشه " و " بقیه باید نگاهشون و حفظ کنن " و .... خلاصه از این چیزا بهش تبصره می زنن .
دلایش شاید ، همین ماهواره ها و دیدن زرق و برق و جذابیت فریبنده زندگی بی قید و بند غرب باشه . اما به گفته شما ، غربی ها هم از ضعف ایدوئولوژی رنج می برن و نهایتا به پوچی می رسن و خودکشی می کنن . هر چه قدر ارتباط انسان با مبداً خلقت که ذات باریتعالی ست کم بشه و به طرف زندگی مادی کشیده بشه ، به بن بست و پوچی می خورده . مثل رابین ویلیامز ( بازیگر هالیوودی ) که محبوبیت و شهرت و ثروت داشت ، ولی به خاطر افسردگی چند روز پیش خودکشی کرد .
غسان بن جدو
۲۷ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۱۹
اینکه داشتن حجاب یک دستور و قانون شرعیه یک مسئله است؛ اما اینکه در جامعه اسلامی همه، حتی غیر مسلمانها هم باید به صورت اجباری حجاب رو رعایت بکنن یه مسئله دیگه است. آیا این هم دستور اسلامه؟!
پاسخ:
۲۸ مرداد ۹۳، ۰۰:۲۴
علیزاد
۱۳ مهر ۹۳ ، ۰۹:۰۸
ضمنا نوشیدن مسکرات نیز برای غیرمسلمانان بصورت غیرعلنی مجاز است.
پاسخ:
۱۳ مهر ۹۳، ۱۷:۵۶
علی فرهنگی
۰۶ دی ۹۳ ، ۰۷:۳۴
بنده به دلایلی عازم سفر به بیروت هستم میخواستم اگر امکانش هست باهاتون دیدار کنم .
براتون تو پست دیگه ای پیغام گذاشتم.ممنون میشم اگر امکان تماس تلفنی برام مقدور کنید .
یا علی مدد
ف
۰۲ خرداد ۹۴ ، ۱۴:۴۵
ممنونم سایت خوبی دارید
اینکه افرادی هستند که هنوز هم به فکر دین هستند حال آدم را خوب می کند
پاینده باشید.
پاسخ:
۲ خرداد ۹۴، ۱۴:۵۳
لطف دارید
ممنون از بازخورد مثبت شما.
موفق باشید
پاشاپور
۰۱ مهر ۹۴ ، ۱۴:۰۵
حسین
۲۶ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۵۱
پاسخ:
۲۶ بهمن ۹۴، ۲۳:۲۰
علی
۱۳ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۱۳