وعده حزب الله به حقیقت پیوست: احسم نصرک فی یبرود
دیروز صبح که از خواب بلند شدم و به گوشی موبایل نگاه کردم، دیدم پیام آمده که یبرود آزاد شد! اول باور نکردم تا اینکه از رادیو هم خبر را شنیدم. یبرود شهری در منطقه قلمون و در همسایگی لبنان بود که محل تجمع و عبور و مرور تروریستها به لبنان به شمار می رفت. حدود یک ماهی بود که ارتش سوریه با کمک نیروهای خط شکن حزب الله آنرا محاصره کرده بودند و آماده هجوم نهایی بودند.
اشغالگران سفید در لبنان
دیروز با جمعی داشتیم میرفتیم برای تسلیت به یکی از جوانان که برادرش فوت کرده بود. خانه آنها در دهکده عیناثا در جنوب و نزدیکی بنت جبیل بود. اصلا حواسم نبود که ورود اجانب به این منطقه ممنوع است. به ایست بازرسی ارتش بعد از رودخانه لیطانی که رسیدیم، سرباز گفت: همه کارت شناسایی بدهند.
من هم کارت اقامتم را دادم. گفت این چیه؟ تصریح نداری؟
تاثیر منفی جنگ سوریه بر اقتصاد لبنان و زندگی مردم
دوستی برای کار اقتصادی به لبنان آمده بود. تجربه این چند روز نشان داد برای کار اقتصادی در لبنان باید صبر ایوب، سرمایه قارون و عمر نوح داشته باشید. از یک طرف مافیاهای تجار ایرانی و از طرف دیگر تجاری که به صورت جزئی و تک و توک بازار تجار مقیم را با قیمتهای غیر واقعی هم می ریزند مانع رسیدن شما به نتیجه هستند. از همه مهم تر اینکه وضعیت اقتصادی کنونی در لبنان بسیار راکد است. هم به جهت تحریم اعراب مخالف سوریه و حزب الله، هم به جهت نا امنی. به خبر زیر که خودم ترجمه کردم توجه کنید:
مداخله روسیه یا مانور؟
این چند عنوان رو پشت سر هم داشته باشید تا بریم سر اصل مطلب:
تحولات در سوریه
سرکوب اعتراضات در سوریه
جنایات بشار اسد!
مسلح شدن مخالفان و درگیری بین نیروهای انقلابی و مزدوران اسد
تشکیل ارتش آزاد
ماجرای بمباران اسراییلی دو روز پیش چه بود؟
نشر این مطلب در صورت ذکر نام مترجم بلامانع است.
دیروز خبری منتشر شد مبنی بر حمله هوایی اسراییل به مناطقی در لبنان و به سرعت گمانه زنی هایی انجام گرفت. منابع اسراییلی عنوان کردند هدفهایی را که زده اند متعلق به حزب الله بوده است. برخی هم گفتند یک پادگان آموزشی حزب الله توسط اسراییل بمباران شده. با این حال منابع رسمی لبنانی گفتند حمله در خاک سوریه بوده و حزب الله هم امروز در بیانیه رسمی که در المنار منتشر شد عنوان کرد پرنده های دشمن پایگاهی از حزب الله را در نزدیکی جنتا بمباران کردند که خسارات جانی در پی نداشت. برخی این حرکت اسراییل را سنجش آمادگی سوریه و حزب الله دانسته اند و آنرا به تحرکات و آماده باش نیروهای اسراییل در مرزهای سوریه و لبنان مربوط دانسته اند.
اما خبری غیر موثق پیدا کردم که بسیار جالب است.
ترجمه آن را با هم می خوانیم:
نماز در اتاق جن
مقاومت در برابر متجاوز یکی از اصول اخلاقی و انسانی است و هرکسی از ممتلکات و حقوق خودش دفاع می کند. با تشکیل دولت یهودی، فلسطینی ها به صورت پراکنده و نامنظم شروع به مقاومت کردند. اهالی لبنان و شام که روحیه مردانگی و حمایت از مظلوم دارند به آنها بسیار کمک می کردند. این در زمانی است که نه ایران به آنها کمکی می کرد و نه حتی انقلاب شده بود تا بگوییم مقاومت حاصل دخالتهای ایران است.
اعتراض در ضاحیه
بیمارستان رسول اعظم که در بلوار فرودگاه و روبروی مطعم الساحه قرار دارد، مدتها است ورودی جلوی آن به سمت ضاحیه را به دلایل امنیتی بسته اند. روزی که جلوی رایزنی فرهنگی ایران انفجار شد، لاین مقابل را هم بستند تا کسی نتواند از داخل برج البراجنه خودش را جلوی بیمارستان برساند و منفجر کند. داشتم پیاده رد میشدم که عده ای از راننده ها و کسبه محل با نیروهای حفاظت درگیر بودند و داد و قال میکردند. میگفتند اینجا محله ماست و مغازه های ما. نمی شود راه را ببندید. حتی خود سید حسن هم بیاید قبول نمی کنیم.
وقتی حزب الله از کلیسا دفاع کرد
سید1: چه خبر از سوریه؟
سید2: عادیه. منتظریم ببینیم چه می شود.
س1: آمریکا گفته سلاح به تروریستا خواهد داد. این معادلاتو به هم نمیریزه؟
انفجار در ضاحیه، هدیه ای از عرسال
همه چیز در کسری از ثانیه اتفاق افتاد. برای ما که به صدای تیر و ترقه عادت داریم خیلی غیرعادی نبود. اما صدای گنگ و بم انفجار که لرزش شیشه ها را به دنبال داشت قدرت تفکر را برای لحظاتی از آدم می گیرد. در همان یک ثانیه اول که صدای قوی و خفه ی انفجار را می شنوی و لرزش آنرا حس می کنی، به شیشه خیره می شوی و منتظر خرد شدن آن در صورتت هستی. تازه دود انفجار را می بینی که بلند شده و سریع حدس میزنی طرف سفارت کویت یا رایزنی فرهنگی ایران است. از جایم بلند می شوم. دو همکارم هم ناباورانه بلند می شوند و از پنجره بیرون را نگاه می کنیم. تازه بعد از چند ثانیه به خود آمده ایم و شروع می کنیم به صحبت و تحلیل و پیش بینی. همه شروع می کنند به تماس گرفتن با همسر و فرزندانشان تا از سلامت آنها مطمئن شوند. خانمی از همکاران چنان گریه می کند که گویا اطمینان دارد عزیزی را از دست داده. سعی می کنند آرام اش کنند و از او می خواهند صبر کند تا تماسی برقرار شود و خبری به دست آید. مشکل اینجاست که یک دقیقه بعد از انفجار به دلیل بالا رفتن ترافیک خطوط تلفن و موبایل و اینترنت، همگی تقریبا مختل شده اند. تماس پشت تماس. هرکسی سعی می کند از سلامت دیگران مطمئن شود.

اطلاعات و اخبار مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و گردشگری پیرامون لبنان
برای اطلاعات بیشتر به صفحه درباره پایگاه مراجعه فرمایید.
دستهبندی
-
آشنایی با لبنان
(۷۲۶)-
فرهنگ و آداب و رسوم
(۹۸)-
غذای لبنانی
(۱۲)
-
-
اقتصاد و تجارت
(۱۳۴) -
سیاست
(۲۶۹) -
مقاومت
(۳۸۱) -
مذاهب و طوایف
(۶۵) -
توریسم
(۳۵)
-
-
اخلاق و دین
(۲۱۳) -
امام موسی صدر
(۹۲) -
دنیای دیجیتال
(۲۷) -
راهنمای ایرانیان در لبنان
(۷۶) -
شخصی - درباره ما
(۵۶) -
اخبار
(۳۵۶) -
ایران
(۷۹) -
سفرنامه و لبنان گردی
(۲۸)