مدتی است ایران هستم و فرصت نوشتن پیدا نکردم. البته بیشتر دوست دارم نوشته هایم مربوط به لبنان باشد برای همین رغبتی به نوشتن نداشتم. خب خیلی از مواقع هم اینترنت نداشتم. از اینترنت نگویم که دلم خون است. اینترنت 2 مگ شرکت م.ن اکثر مواقع به اندازه مودم 56 کیلو هم جواب نمی دهد. جالب است سرعت سنج خود این شرکت، سرعت تبادل با سرورهای داخل ایران را 2 مگ و سرعت تبادل با سرورهای خارجی را 0/3 (سه دهم مگ) نشان می دهد. اما از مودم های 56 کیلوی قدیمی هم کندتر است! البته با قیمت 2 مگ! اکثر اوقات هم واقعا قطع است. هیچ چیزی لود نمی شود حتی صفحه سایت رهبری که از سریعترین سرعت لود در ایران برخوردار است. اینترنت موبایل هم به همین وضع؛ بسیار کند است و در تمام مدتی که در شهرهای مختلف ایران و نقاط مختلف تهران بودم شاید 20 درصد مواقع علامت 3g ظاهر شد که در اکثر مواقع الکی بود و تبادلی صورت نمی گرفت. بسته ده هزار تومانی یک گیگابایت روزانه و یک گیگابایت شبانه، تنها 70 مگا بایت به من خدمات رساند که عطایش را به لقایش بخشیدم و آنرا متوقف کردم.
برخلاف آنچه در برخی نظرات گذشته عنوان کردم، امنیت اجتماعی چندان بد نبود، مردم هم طبق معمول به کار و زندگی و نق زدن و غر زدن مشغول بودند. خانمهای سینه سوخته، خیلی زیاد شده بودند! بندگان خدا سینه شان را باز گذاشته بودند تا باد بخورد! این هم وضع حجاب بود! تعداد سردادگان بیشتر شده بود و سینه سوختگان هم به آن اضافه شده! عده ای کلا ترک سر کرده و بیخیال تکه پارچه روی سرشان شده بودند.
در تهران مال ها و مراکز خرید بسیار بزرگ که معلوم نیست از کجا سرمایه ساخت و مجوز ساخت می آورند، به تعداد زیادی رشد کرده بود. مغازه های اجناس مارکدار، هر چیزی را با قیمت ده و صد و چند صد برابر به مردم قالب می کنند. شنیدم حدود 300 مرکز خرید در تهران ایجاد شده است!
از ماشین ها نگویم که امنیت اجتماعی مردم را به هم ریخته بودند. ماشینهای چند صد میلیونی و میلیاردی به تعداد بالا! فرقش با لبنان این است که اولا در لبنان قیمت ماشین را سوبله نمی پردازند، دوم اینکه اگر کسی ماشین صد هزار دلاری داشته باشد، لزوما به آن مقدار پول ندارد. ممکن است در بیغوله ای اجاره نشین باشد ولی با روش قسطی این ماشین را خریده. عموما هم دست دوم و با نصف قیمت. اما در ایران عموما اگر کسی یک پورشه داشته باشد، پول دارد ده تای دیگر هم بخرد.
یک طلبه لبنانی تعریف می کرد شارژ ساختمانشان در قم هزار تومان افزایش یافته بود. همسایه ایرانی آنها مدام نق می زد که وای گران شد، وای پول نداریم.
طلبه لبنانی به وی گفته بود بابا هزار تومان گران شده. چرا اینقدر شکایت می کنی.
گفته بود شما پولدارید برایتان مهم نیست! طلبه لبنانی که به دلیل کمبود مالی، برخی شبها اصلا شام نمیخورد خندید و گفت: نه برادر، شما ماشین داری، توی حسابت به اندازه جهاز دخترت پول جمع کردی، ولی نق میزنی. ما گاهی پول تاکسی تا حرم رو نداریم اما نق نمی زنیم.
این واقعیت که ایرانی ها شاد نیستند، ریشه در نداری و فقر ندارد. ریشه اش نداشتن قناعت و داشتن انتظارات و آرزوهای بزرگ است. لبنانی ها همیشه در هر شرایطی سعی می کنند با شرایط وفق پیدا کنند و زندگی شان را بکنند. اما ما ایرانی ها در بهترین شرایط، انتظار داریم زندگی همه مان در سطح بسیار بالا باشد. طرف زیر اکانت رهبری در اینستاگرام نوشته بود خوش بحالت که شبها مرغ بریان میخوری، من گرسنه می خوابم! هرچند با وجود یارانه ها این ادعا بعید به نظر می رسد اما اگر وی دروغ نگفته باشد، کاملا مشخص است رفته گوشی چند صد هزار تومانی خریده و اینترنت هم دارد اما پول برای نان شب ندارد! این قضیه، عدم موفقیت در اداره اقتصاد خانواده و تقسیم منابع را نشان می دهد. راستی از آنها که با رهبر بوده اند شنیده ایم که چقدر شام و نهار ایشان ساده است.
این روزها که در ایران هستم، گاهی بچه ها را به پارک می برم. چیزی که تقریبا در لبنان وجود ندارد! (اگر پارک بازی باشد، شهربازی پولی است). در پارکهای سرسبز ایران، مردم با خیال راحت در کمال امنیت و آرامش نشسته اند و گاهی زیراندازی انداخته و روی آن شام می خورند و جوج می زنند. (جوجه کباب می کنند)
در لبنان برای تفریح، فقط باید پول خرج کرد. جایی برای آزاد نشستن نیست. باید به رستوران ها و کافه های کنار دریا و روخانه ها بروند و کلی هزینه بدهند. برای همین، آنها که توانایی مالی ندارند، امکان تفریح ندارند.
کلا فضای ایران با لبنان بسیار بسیار متفاوت است. در لبنان، مشکلات اقتصادی و تاثیرات جنگ سوریه و نزاع های سیاسی باعث تورم و افت شدید خدمات عمومی شده. هر روز شهدای مدافع حرم در شهرها و روستاهای لبنان تشییع می شوند و مردم به دنبال رفع نیازهای اساسی خود هستند. اما فضای ایران، فضای مصرف، مارک، چشم و هم چشمی، نارضایتی، بی احترامی به مخاطب و مخالف، چند دستگی و دعواهای سیاسی داخلی است. رحماء علی الکفار و اشداء بینهم شده اند!
در زمانی که کشورهای همسایه درگیر مبارزه با تروریزم هستند و ملت های دوست و هم پیمان ما، (اکثرا به خاطر دوستی و حمایت از ما) تحت شدید ترین و ظالمانه ترین هجوم ها و محاصره ها قرار دارند، مردم ما با آرامش درحال زندگی هستند و متاسفانه برخی از آنها از این نعمت غافلند. حتی عاملین آن را مورد هجوم قرار می دهند و از آنها بیزارند! رهبری و مقاومتش در برابر استکبار را مورد انتقاد قرار می دهند و نمی فهمند آرامش و امنیت، با سر خم کردن و نوکری برای آمریکا به دست نمی آید. صدام را یادشان رفته، امیر قطر را یادشان رفته، اما حتی اگر فروپاشی و اضمحلال ترکیه و عربستان را هم ببینند باور نخواهند کرد که آرامش و سربلندی و امنیت، با نوکری حاصل نمی شود و باید برای آن زحمت کشید و متکی به ملت و توانمندی های داخلی بود.
دیدگاهها (۳۹)
مورچه
۳۱ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۱۶
پاسخ:
۳۱ مرداد ۹۴، ۱۲:۵۵
پارسا سلیمانی
۳۱ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۰۹
دوستان عزیز، دشمن داره کار خودش رو به خوبی انجام می ده و در مقابل، توی مملکت، خیلی از آدم ها سر جاشون نیستن، خصوصاً در حوزه های فرهنگی. به شخصه از یک سری سازمان های عریض و طویل و بی خاصیت دولتی بی اندازه بیزارم، هرچند که خود ما هم در این خصوص مقصر و همچنین مسئولیم.
هیچ چیز مثل دروغ و نقاب کمر اعتقادات مردم رو نشکست. متاسفانه افرادی که با دروغ و نقاب بر چهره، از اعتقادات و اعتماد مردم سوء استفاده کردن و امروز هم وقیحانه از عالم و آدم طلبکارن، بستر رو به خوبی برای پیاده سازی سناریوها و اقدامات دلخواه و مطلوب دشمن فراهم کردن وگرنه اگر چنین بستری مهیا نبود مثل اصلاحات رضا خانی که برنامه و اقدام از سمت دشمن وجود داشت، به دلیل مهیا نبودن بستر، هیچ وقت چنین سینه های سوخته ای به وجود نمی اومد ...
یاسر نیکوبیان
۳۱ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۳۵
پاسخ:
۳۱ مرداد ۹۴، ۱۳:۲۲
آهو و شان رو خوب گفتید
مورچه
۳۱ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۰۵
علی افتخاری
۳۱ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۴۵
حسینی
۳۱ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۴۷
محمد نادری
۳۱ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۰۳
محمد
۰۱ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۱۱
همین مردم موقع جنگ که اوج فشار اقتصادی بود با تمام نداری ها و شرایط به مراتب سخت تر و بدتر خیلی صمیمی تر و گرم تر و خوشحال تر زندگی می کردند
شبیه همون چیزی که الان تو لبنانه
انگار وقتی همه یک دشمن مشترک داشته باشن یکدست تر و خالص تر میشن
اون موقع دشمن خیلی تابلو و واضح داشت با ما می جنگید
الان خیلی نرم و موذیانه وارد زندگی ما شده
طوری که ما با تمام نعمت ها بازم خوشحال نیستیم و همش غر میزنیم
یا علی
مولایی
۰۱ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۳۰
خدا قوت
مونه
۰۱ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۱۱
بله متاسفانه همین طور است
البته به خاطر همون موجودات سینه سوخته و بی کله و...ما ها نمیتونیم از این فضاهای زیبا و رایگان استفاده کنیم حتی حرم هم که میریم باید حرص خورد
علیرضا
۰۱ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۵۳
مشهدنمیاین برای زیارت ...
پاسخ:
۲ شهریور ۹۴، ۱۹:۴۲
تا چند روز دیگر. مشهد مشرفیم تا فردا
جواد
۰۲ شهریور ۹۴ ، ۰۶:۰۱
مو هام دارن سفید میشن از غصه
فعلا ناشناس
۰۲ شهریور ۹۴ ، ۰۸:۳۴
پاسخ:
۲ شهریور ۹۴، ۱۹:۴۳
😊 نکته خوبی رو فرمودین. خودم هم غر زدم.
ف
۰۲ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۴۹
سلام
در اخبار شنیدم که در لبنان درگیری شده اوضاع چطور است؟اگر همین طور پیش برود چه خواهد شد؟ممکن است که پای حزب الله را هم به درگیری ها بکشانند؟
ان شا الله که این ماجرا ختم به خیر شود.
پاسخ:
۲ شهریور ۹۴، ۱۹:۴۳
فکر نکنم حزب الله دخالت کند
یاسر نیکوبیان
۰۲ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۱۹
پاسخ:
۲ شهریور ۹۴، ۱۹:۴۴
ف
۰۲ شهریور ۹۴ ، ۲۰:۳۴
سلام
به قول جناب نیکو بیان این ها با هم یه جا جمع نمی شه؟!
غر زدن هاش معمولا برا پایین شهریاست،پورشه سواری برا بالا شهریا،سینه سوخته ها هم که در هر دوقسمت وجود دارن.البته خوشبختانه تا به حالا در هر دو قسمت ندیدم بچه حزب اللهی بزنن یا مثلا چادر از سر خانمی بکشن.
به نظرم وضع معیشتی شما در تهران خیلی باید بهتر از لبنان باشه
اگه فضولی به حساب نمی آد وقتی تحصیلتون تموم شد برمی گردید ایران زندگی کنید یا در لبنان پیش آدمای قانع وبی ادعا می مونید؟
پاسخ:
۳ شهریور ۹۴، ۰۹:۰۴
وضع لبنان استقرار نداره و گرونی و تورم پدر آدم رو در میاره. مجموع شرایط کنونی آدم رو به بازگشت سوق میده
نور
۰۳ شهریور ۹۴ ، ۰۲:۱۴
تقبل اللّه
خوشبحالتون همین!
البته خوشبحال ما هم هست در اینکه در شهری نفس می کشیم که آقایمان با ما همنفس است...گلزار شهدایش همه جاست برای ما...
اگر دزد مدرن به سبک شرکت های اینترنتی من جمله م.ن دارد
اگر خانم ها سوخته اند
اگر...
اگر
و اگر
هنوز هم میشود در تشییع 175 غواص شهیدمان به حرفهای آقا رسید
که من به این جوانان امیدوارم!
هنوز هم حیاة هست
هنوز هم خیلی جاها خیلی چیزها هست
اما
دلم میخواهد بگوید
با همه ی این ها بازهم خوشبحال شما، نوش حیاة کنید در آنجا...
سختی ها شیرین تر انسان را آدم می کنند...در رفاه شاید آدم بگندد...البته شاید...
اینکه هر روز شهید بیاورند تلنگری ست عمیق
اینکه هر روز بوی شهادت بیاید چیز کمی نیست...
اصلا شهادت چیز کمی نیست
مقام شهید خیلی بالاست
حیاة است...
آب حیاة است بر پیکر بیابان شده ی جامعه
مگر شهادت کم چیزی است؟!
اصلا میدانید همه ی اینها حرف دلم نمیشود راستش!!!
اینقدر دلم میخواهد جای شما باشم
حتی به ادعا...
اصلا گوارایتان باد
هنیئنا لکم
کاش خدا ما را با ادعایمان بسنجد طبق سنتش
یا علی
فی درب الشهادة
یاسر نیکوبیان
۰۳ شهریور ۹۴ ، ۰۵:۱۷
پاسخ:
۳ شهریور ۹۴، ۰۹:۰۴
ف
۰۳ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۵۳
مورچه
۰۳ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۳۲
ف.ک
۰۴ شهریور ۹۴ ، ۲۰:۴۷
سلام
انگار یک نفر دیگه هم با نام "ف "نظر میده بهتره از این به بعد اسمم رو ف. ک بذارم تانظراتمون باهم قاطی نشه:-)
البته من او ف هستم که ازتون پرسیدم لبنان میمونید یا برمی گردید ایران :-)
ام غر!
۰۵ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۱۴
علیرضا
۰۶ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۲۷
جواد
۰۶ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۰۴
پاسخ:
۷ شهریور ۹۴، ۱۴:۱۰
دیگر لبنان هستم. ولی دعا رو خوندم اونجا که بودم.
ممنون
یا علی
رهگذر
۰۷ شهریور ۹۴ ، ۰۵:۲۱
ای کاش از سینه سوخته های اونجا هم بگی.از این قضیه خوشحال نیستم.اما خیلی خوب بلدی بکوبونی.انگار تو همون لبنان تو همون حزب الله شم همه چادور چاقچولن.برو واسه یکی بگو که نرفته و ندیده باشه...
طرف کلشو عمامه پیچ کرده یادش رفته کمر به پایینشو بپوشونه
پاسخ:
۷ شهریور ۹۴، ۱۴:۰۹
فیروزه ای
۰۷ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۰۶
آبجی مهسا
۰۸ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۲۵
حالا نمیدونم تو با چه قشری از ایرانی در ارتباطی ولی واقعا همه دارن از خرج های اضافی شون میزنند
مورچه
۰۸ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۳۴
پاسخ:
۸ شهریور ۹۴، ۱۹:۱۶
خیر. معدود افرادی هستند که بپوشند که یا طلبه یا از خاندان علما هستند.
جواد
۰۹ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۴۰
با گناه کردن صفا از ما گرفت
اندک اندک کوچه ها بی نور شد
از اسامی شهیدان دور شد
اندک اندک جنگ نرم آغاز شد
با گنه ، در های شهوت باز شد
اندک اندک بی حجابی باب شد
چادری شاگرد و بانوی فشن ارباب شد
اندک اندک سینه ها شد تنگ تنگ
فتنه گر هامان شدند مردان جنگ
کو کجاست عمار مرد غریب؟
تا نگوید أین عمار آن حبیب
روزگاری شهر ما ویران نبود!
دین فروشی اینقدر ارزان نبود!
صحبت از موسیقی و عرفان نبود!
هیچ صوتی بهتر از قرآن نبود!
مرجعیت مظهر تکریم بود!
حکم او را عالمی تسلیم بود
اینک اما ...
پشت پا بر دین زدن آزادگی است!
حرف حق گفتن عقب افتادگی است!
آخر ای پرده نشین فاطمة (س)!!
کی رسی بر داد دین فاطمة (س)!؟!
**اللهم عجل لولیک الفرج و نصر والعافیه و اجعلنا من انصاره و اعوانه و المستشهدین فی سبیله **
.
پ.ن : خجالت میکشم بگم (( و المستشهدین بین یدیه )) ...
.
یاعلی
مورچه
۰۹ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۵۹
پاسخ:
۹ شهریور ۹۴، ۱۷:۲۰
یادم رفت این قسمت سوالتون رو جواب بدهم.
کل لبنان و فلسطین جغرافیا و آب و هوای مشابهی دارند. تفاوت خاصی نباید بین زیتونهایشان باشد.
سیب لبنان اصلی بسیار بسیار خوشمزه و خوش طعم است که صادر می شود و خود لبنانی ها از سیب وارداتی استفاده می کنند! مگر کشاورزان که خودشان هرچقدر بخواهند مصرف می کنند. البته سیب در لبنان انواع مختلف دارد که در اینجا منظورمان بهترین سیب لبنان است.
صباح
۱۰ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۴۳
پاسخ:
۱۰ شهریور ۹۴، ۱۶:۰۰
پارسا سلیمانی
۱۰ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۳۵
آقا از فوعه و کفریا چه خبر؟
امروز خبرهای ناخوشایندی خوندم. روانم داغونه. جدی جدی نمی دونم چه خاکی باید به سرم بریزم. 40 هزار انسان بی گناه فقط به خاطر اعتقاداتشون در معرض قتل عام و نسل کشی هستن.
آقای علوی خواهشاً اکه اطلاعاتی داری بنویس تا بدونیم اوضاع از چه قراره.
ارتش سوریه چیکار می کنه و چرا تروریست ها اینقدر راحت دارن این دو شهر رو بمباران می کنن؟
از حزب الله کسی توی این دو شهر هست؟
چطور می شه به مردم محاصره شده در این دو شهر کمک کرد؟
پاسخ:
۱۰ شهریور ۹۴، ۱۶:۵۲
خبر موثق خاصی ندارم. امروز شیعه های سوریه در اعتراض به کم توجهی دولت، جاده اتوبان دمشق رو مسدود کردند. راهی وجود نداره جز خاموش کردن فتنه از تنورش یعنی عربستان. فعلا که سیاست خارجی ما دوستی و لبخند هست. در مقابل بمب هم لبخند؟!
جواد
۱۰ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۴۷
چله نوکری
آیت الله بهجت (ره) : چهل روز مانده به محرم چله گناه نکردن بگیرید تا سوز دل و اشک چشمتان برای سیدالشهدا علیه السلام فراوان گردد.
از جمعه ۱۳ شهریور ۹4 - چهل روز تا محرم...
با خوندن روزانه زیارت عاشورا به استقبال محرم بریم.
التماس دعا.
یاعلی
پارسا سلیمانی
۱۰ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۰۸
نکته ی دیگه این که توی شهدای حزب الله در زبدانی، چهره های بسیار جوانی هست که بعضی هاشون به 20 سال هم نمی رسن. تصورم اینه که حزب الله عملیات زبدانی رو به رزمنده های نوجوانش سپرده باشه. اگه اطلاعاتی در این زمینه دارید بفرمایید.
پاسخ:
۱۰ شهریور ۹۴، ۱۷:۲۹
کلا حزب الله در سوریه از فرماندهان و نیروهای ویژه اصلی برای نبرد میدانی استفاده نکرده و سلاح های اصلی و استراتژیکش را برای مقابله با رژیم کودک کش صهیونیستی آماده نگه داشته است. تنها چند فرمانده با سابقه در سوریه شهید شده اند. بقیه جوان هستند. در مقابل، تروریستها، بهترین و زبده ترین نیروهای خودشان را در جنگ از دست داده اند. آنها که تجربه جنگ در القاعده و چچن را داشته اند. از این لحاظ، حزب الله بسیار سود برده است.
پارسا سلیمانی
۱۰ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۳۶
پارسا سلیمانی
۱۰ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۲۶
یه وجب جا مثل قطر که در کمتر از 24 ساعت زیر و رو می شه و یا عربستان سعودی که دلاوری های! نظامیانش در رویارویی با مردان انصار الله تبدیل به داستان های حماسی شده!! و یا ترکیه که روی انبار باروته، چرا محور مقاومت درگیری ها و ناامنی ها رو به منشا و مبدا تکفیری ها و تروریست ها نمی کشه تا هزینه ی اقدامات فتنه انگیزانشون به بهای فناشون بشه؟ تحلیل شما در این خصوص چیه؟
پاسخ:
۱۰ شهریور ۹۴، ۱۸:۴۷
مطلبی که چند دقیقه دیگه منتشر میشه نشون میده برای چی ما دیگه دنبال جنگ نیستیم.
سعید اصلانی
۱۰ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۳۰
محب او
۱۲ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۵۵
با تشکر
مهسا
۲۰ تیر ۹۵ ، ۱۶:۴۶
پاسخ:
۲۱ تیر ۹۵، ۱۱:۲۳