ازدواج ساده و معنوی خمینی

ازدواج ساده و معنوی خمینی

عروسی اش خیلی ساده برگزار شد. انگار نه انگار آنها در آمریکا بزرگ شده و درس خوانده اند و ثروت و مال و منال کافی برای یک عروسی مفصل دارند.
پدر داماد، اهل جنوب لبنان است. دهکده آنها در نزدیکی صور، یکی از دهکده های مقاوم و مقاوم پرور جنوب است. سید از جوانی به آمریکا رفته و مشغول کار شده بود. بعد از پیروزی انقلاب ایران، اسم بچه هایش را به نام بزرگان انقلاب ما گذاشت.
سید بچه هایش را به ایران فرستاد تا در سایه حکومت اسلامی، تربیت اسلامی پیدا کنند. همه آنها بیش از هرکسی که در ایران بشناسید مومن و خوش اخلاق، آرام و خوش خلق و متین و مهربان هستند. بسیار به عبادات و ادعیه اهمیت می دهند و فرق ندارد کجا باشند، آمریکا و ایران و لبنان، در همه جا با شکل و ظاهر و اخلاق و رفتار اسلامی ثابتی حضور دارند.
عروسی بسیار ساده ی آقا داماد، در دهکده همسرش برگزار شد. در حیاط خانه ای روستایی، صندلی پلاستیکی گذاشته بودند و میزهای پلاستیکی کوچکی برای پذیرایی. از آنجا که پیش بینی شده بود باران می آید، حیاط را با پارچه ای پوشانده بودند که شکل عجیبی داشت. بعدا فهمیدم چتر نجات اسراییلی بوده است!
خانمها در یک منزل و مردها هم در یک منزل بودند. چون یکی از نزدیکان فامیل در سوریه به شهادت رسیده بود، جشن با شادی زیادی همراه نبود و فقط دعا و قرآن و مداحی آنرا زینت بخشیده بود. سپس شیرینی تعارف کردند و بعد از آن ناهار دادند. روی میزهایی داخل اتاق میهمان خانه، چند نوع پیش غذای لبنانی بود: متبل، معجنات، سالاد، کبة، دلمه، و غذای اصلی هم نوعی گوشت و پلو به نام کبسه بود. به همین سادگی.
ماه عسلشان را هم برای دو هفته به ایران آمدند.

کاش جوانهای ایرانی هم ازدواج آسان را در پیش می گرفتند و اینقدر خودشان و خانواده شان را زجر نمی دادند.

۰ ۰ ۱۶ نظر ۴۳۰۲ بار مشاهده

دیدگاه‌ها (۱۶)

سلام آقا محمود!
فکر میکنم پاراگراف آخر رو اشتباه نوشتی. درستش اینه : " کاش خانواده های ایرانی ازدواج آسون رو در پیش می‌گرفتند و اینقدر خودشون و بچه هاشون رو زجر می‌دادند ."

پاسخ:

۱۶ مهر ۹۳، ۱۹:۴۹
سلام
هههههه
بله. از اون نظر!
میگن یک لاتی در تهران بود که همه محله از دستش شاکی بودند و همه را اذیت می کرد. اهل محل به پدرش گفتند این را زن بدهید آدم می شود. خلاصه، رفتند زنش دادند. از فردای عروسی بلند شد رفت نان و ماست بگیرد. یک دستش نان و دیگری، کاسه ماست. یک مگسی هی آمد نشست روی صورت او. چون دستش بند بود، نمی توانست آنرا کیش کند. آخر سر اعصابش خرد شد و گفت: اذیت نکن! وگرنه میگویم پدرت زنت بدهد!
ازدواج موفق قطعا سعادت و شادکامی به همراه دارد و انسان ساز است. اما وای به ازدواج ناموفق.

آبجی مهسا

۱۷ مهر ۹۳ ، ۱۶:۳۰
درسته خانواده ها یا در کل ایرانی ها تو ازدواجشون سخت میگیرند
من اول از این قضیه خیلی ناراحت بودم و تاسف می خوردم که چرا جامعهی ما باید به این روز بیافته
سر ازدواج خودم با تمام سخت گیری های خانوادم سعی کردم همه چیز حداقل توقع پدر و مادرم و حتی پایین تر از اون باشه
اما وقتی یک سال از ازدواجم گذشت گفتم حیف حیف حیف
نتیجه ی صبوریم یک خانواده پر توقع و بی احتارمی هاشون به من و خانوادم بود . نتیجه ش این بود که خانواده ی شوهرم اونقدر پررو شده بودن که می گفتن یک جشن کوچیک هم نگیر با اینکه من تو بهترین جای مشهد یه خونه بزرگ دارم . میدونی یعنی چند ملیون . با اینکه خودشون سه تا چهارتا مراسم گرفته بودن .
نتیجه ش بی احترامی به من و بی احترامی به خانوادم بود. از فحش دادن گرفته تا مسخره کردن
درسته سخت گیری ها زیاد شده ولی علتش اینه که مردم بی جنه اند و حد خودشون رو نمی دونند . خدا نکنه به یکی رو بدی دیگه همه چیزت رو ازت می گیره
اینو من نه تنها تو ازدواج بلکه سر کلاس تو روابط دوستها یا شاگرد و استاد زیاد دیدم

پاسخ:

۱۸ مهر ۹۳، ۱۴:۴۸
خب دو طرف باید ساده گیر باشند. اصلا در لبنان دختر جاهاز نمی دهد. داماد جهاز می دهد.
می گویند دختر دادیم، جهاز هم بدیم؟!
البته خیلی روی جهاز آسانگیر هستند و گیر نمی دهند که کم بود، پسرتون پول نداشت، پسرتون هیچی نیاورد. خانواده اگر فهمیده و عاقل باشند به اخلاق و شرف و اصالت نگاه می کنند نه به جیب طرف.
بله قضیه آستین نو بخور پلو به شدت رواج داره.

آخی چه رویایی.چقدر قشنگ.
کاش ماها هم شیعه واقعی می شدیم.

سلام
میشه میزان مهریه رو هم بگین؟
در مورد مدرسه هم اگه مطلب بنویسین خیلی عالی میشه.

پاسخ:

۱۹ مهر ۹۳، ۰۹:۵۹
سلام
مهریه این آقا رو نپرسیدم. اما عموما یا پول نقد یا زمین یا سکه طلا است. چیز ثابتی ندارد. هر خانواده ای یک شکل است. عموما قرآن مهریه است که هنگام عقد می دهند و مبلغی مال یا طلا برای بعدا تعیین می شود که هنگام طلاق یا پس از گذشت بیست سی سال به دختر تعلق می گیرد. بعضی ها مهرشان حج یا سفر مشهد و کربلا است. بعضی ها صد سکه انگلیسی (یا بیشتر) بعضی ها بیست هزار دلار پول (یا بیشتر).
آخ در مورد مدرسه نگو که دلم ریشه. خیل بچه های شلوغی هستند. اصلا ساکت نمی شوند.

سلام عید غدیر مبارک .

پاسخ:

۲۱ مهر ۹۳، ۰۱:۰۱
سلام عید غدیر بر شما و همه شیعیان مبارک

سلام علیکم
مبارک علیکم عید الغدیر الاغر و نطلب من الله سبحانه و تعاله ان یجعلک و یجعلنا من الشیعة امیر المؤمنین
شو الاخبار العید فی لبنان ?

پاسخ:

۲۲ مهر ۹۳، ۲۳:۰۰
علیکم السلام
الحمدلله
عید غدیر رو فقط مدارس حزب الله و برخی موسسات شیعه تعطیل می کنند وگرنه تعطیل رسمی نیست. سیدها هم اینجا عیدی نمی دهند. لبنان بهشت سادات است ☺

سلام
بهشت سادات یعنی جه?

پاسخ:

۲۵ مهر ۹۳، ۱۵:۱۸
یعنی مجبور نیستن عید غدیر به همه خلق الله عیدی بدن!

سلام واقعا اسمش خمینی ه؟چه باحال؟حالا واقعا اکثر لبنانی ها اینجورین یا فقط تعدادانگشت شماری؟ با این تعریف های شما آدم وسوسه میشه بیاد لبنان!!جهاز نمیخوان خرج عروسی هم کمه!!!هههههههههههههههههههه

پاسخ:

۲۳ آبان ۹۳، ۱۹:۵۳
بله. خیلی ها هستن اسمشون رو گذاشتن شمران (چمران) یا نصرالله یا مشابه اینا

راستی شما این خانواده رو از کجا میشناسید؟ !!احیانا فرد مجرد دیگه ای ندار ن!!!!!!!!!!!!!!!!خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

پاسخ:

۲۳ آبان ۹۳، ۱۹:۵۴
دو سه تا برادر دیگه هستن که ازدواج نکردن :)

نگفتید از کجا میشناسیدشون؟سو تفاهم نشه آقا!!دختر منظورم بود.ههههههههههههههههههههههه

پاسخ:

۲۳ آبان ۹۳، ۲۱:۵۱
می‌شناسیم دیگه. دوستیم

سلام خسته نباشید

میخواستم بدونم طرز فکر غالب شیعیان لبنان در مورد ازدواج چیه؟  مثل ما ایرانیا انقدر اهل خرج و مخارجو این صحبتان؟

دخترای  شیعه اهل زندگی و بساز هستند؟ یا مثل ایرانیا دنبال ظواهر و این صحبتان؟

پاسخ:

۱۴ فروردين ۹۵، ۱۳:۳۵
سلام
عموما ازدواجهاشون از ما راحت تر و ساده تر است. اما ازدواجهای سنگینشون با وجود کلاس و زیبایی بیشتر، از ایران ارزانتر تمام می شود.
دخترانشون هم تا آنجایی که من میدانم بساز تر هستند. ولی با ایرانی ها فرق دارند.

میشه بیشتر در مورد این فرق  صحبت کنید؟  شزمنده مزاحم میشم ها

پاسخ:

۱۷ فروردين ۹۵، ۰۸:۰۴
مربوط به فرهنگ و اختلاف فرهنگی میشه. اخلاقیات و روحیات و مسائل مورد توجه و سبک زندگی.

ببخشید میشه ی مقدار از اخلاقیات و روحیات دخترای شیعیانشون   در  زندکی مشترک  بگید؟

پاسخ:

۱۷ فروردين ۹۵، ۰۸:۰۹
من باهاشون زندگی مشترک نداشتم 😁😃 همه شون هم  مثل هم نیستن. تا اونجا که میدونم بچه داری و خانه داری و تبعیت از شوهر در آنها بیشتر از دختران ایرانیه. کمتر درگیر کار و مسائل اجتماعی و سیاسی هستند و بیشتر به مهمانی و خرید و بقول معروف قر و وفر توجه دارند. البته یادمان نرود همه مثل هم نیستند.

این متن را خواندم  با خودم گفتم  جنگ سخت (جنگ نظامی) علاوه بر همه ی مضرات  یک منفعت هم داره اون اینه که مردم جنگ زده زندگی را سخت نمی گیرند می دانند این دنیا با این همه اهن و تلوپش به هیشکی وفا نکرده (البته خدانکنه تو ایران جنگ بشه ) ولی مردم ایران الان درجنگ نرم گرفتارن خیلی ها نمی دانند چی بلایی سر خانواده هاشون و  بچه هاشون میارن . وقتی به دوربر خودم نگاه می کنم یه تعداد پدر و مادر هایی را می بینم که تو زمان انقلاب یا زمان جنگ با هیچی (مادیات زیر صفر)زندگی مشترک را شروع کردن .اما الان همان ها توی این دور و زمانه برای ازدواج بچه هایشان توقع دارند همه چی تاپ باشه داماد خونه و ماشین و کار با درآمد بالا عروسی خوب ماه عسل خوب و ... در عوض دختر هیچ هنری نداره باید ادامه تحصیل بده باید سر کار بره و... این را که دارم میگم شامل همه طبقات فرهنگی  میشه بالا و پایین و کبوتر و باز نداره
 چند وقت پیش یکی از اقوام ما عروسی بچه اش بود خانواده عروس بیش از 100 میلیون جهاز دادند (منزل جنوب شهر تهران -درآمد زیر2میلیون- تهیه این مبلغ با قرض و وام) خانواده داماد با خرج عروسی و خرید خانه برای آقا داماد و... بیش از400میلیون تومان(منزل جنوب شهر تهران- پدر بازنشته تهیه این مبلغ با وام و قرض و پس انداز) مجموع مبلغ برای شروع زندگی بیش از 500میلیون تومان
(.ماه عسل در کیش و قشم به مدت10روز با خرج میلیونی ) آقا پسر یکسالی که رفته سر کار با درآمد زیر 2میلیون البته بدهکار هم شده و دختر درسش تمام شده در به در دنبال کار. حال شما وضع اسف بار ازدواج در داخل را بخوان.
دوست دارم یه زندگی کم توقع و ساده و سخت و زیبا و معنوی حزب اللهی واقعی داشته باشم رفقا ببخشید دلم بد جوری گرفته بود و معذرت به خاطر سبک گفتاری متنم(من همان کاربر بانام محمد هستم که یک ماه با وبلاگ شما آشناشدم و برای اینکه با نام دیگران قاطی نشود  نامم را پسوند زدم)   آقا محمود حالا شما از ازدواج های پایین شهری ها ی لبنان بگو کل هزینه و این حرفا و این که بچه پول دارشون به بچه پایین شهری های ما میرسن یا نه  ???درضمن شرمنده ازاینکه آمار پول دارای داخلی را نداشتم.شرمنده

پاسخ:

۳۰ مرداد ۹۵، ۱۰:۴۶
سلام. یاد یکی از نگهبانهای سفارت افتادم. یک جوان حزب اللهی بود. در گرما داشت عرق می ریخت. خیلی حالش بد بود. گفتم چرا اینقدر داغونی گفت شیفت دوستمم وایسادم. کمی گپ زدم. موبایلشو دراورد عکس نامزدشو نشونم داد! گفت فقط چهار هزار دلار میخام تا جهاز بخرم و عروسی کنیم. یعنی کل عروسی اون بنده خدا با سه چهار هزار دلار جمع می شد. 

آقا محمود نگو که دلم خونه , 3ماه پیش ما به مادرمان گفتیم برای ما یه دختر مومنه لبنانی بگیر مادرم خوشحال شد که من جدی قست ازدواج دارم  فرداش رفت مدرسه به همکاراش گفت یکی از اقوام پسرش قست ازدواج با یه دختر لبنانی دارد شما شخصی سراغ دارید .آقا چشمتان روز بد نبیند آن قدر تیکه و متلک نثار شد  که مادرم وقتی برگشت ناراحت بود گفتم مادر چی شده  گفت خدارا شکر نگفتم آن پسر , پسرم بوده می گفتن آن پسر دیوانه است , خانواده اش مگر  عقل ندارند  اونا ولخرجن  افاده ایند قناعت نمی دانند چیه به فکر زندگی نیستند و خیلی چیزای دیگر یعنی حدود یک ربع هرچی میدانستند نثار اینجانب و لبنانی ها شد.

قناعت تو ایران زیر 300میلیون نیست  یعنی حدود84000دلار یعنی 21 زوج جوان که تنها با4000دلار میرن سر زندگیشان را سر سامان داد. قناعت ما کجا اونا کجا

باسلام . اگر دختری بایک جلد کلام الله مجید ویک سفر به کر بلا سراغ داشتید ماهستیم .../. نادر


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

LIBANIRAN

اطلاعات و اخبار مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و گردشگری پیرامون لبنان
برای اطلاعات بیشتر به صفحه درباره پایگاه مراجعه فرمایید.

پربیننده ترین مطالب
پیوندها