شنبه گذشته در بعلبک درگیری هایی رخ داد که پنج کشته و ده زخمی برجای گذاشت. علت آن تیراندازی گروهی از سنی های بعلبک به ایست بازرسی حزب الله بود که دو جوان حزب الله در جا به شهادت رسیدند. اما قبل از شرح ماجرا بهتر است آشنایی کلی از این منطقه و لبنان به طور کل داشته باشیم.

لبنان کشوری است زاده ی استعمار که از تقسیم حکومت عثمانی بوجود آمد. چند سالی را فرانسه بر آن حکم راند تا فرهنگ و ارزشهای خودش را غالب کرده و نظام حکومتی مورد نظر خود را تثبیت کند. چینش لبنان به شکلی است که همیشه کشوری متشنج و درگیر باقی بماند و نتواند کشوری پیشرفته و قوی باشد که تهدیدی برای رژیم جعلی اسرائیل شود. لبنان از شمال و از شرق با سوریه هم مرز است و جنوبش با فلسطین مرز مشترک دارد. از لحاظ ساختار اداری، به 6 استان تقسیم شده، هرچند طرح تقسیم آن به 9 استان قانونا تصویب شده ولی هنوز مورد اجرا قرار نگرفته. استانها با فرماندارهایشان به ترتیب زیر هستند:

- بیروت

- جبل لبنان (الشوف، عالیه، بعبدا، المتن، کسروان، جبیل)

- بقاع (الهرمل، بعلبک، زحله، البقاع الغربی، راشیا)

- شمال (عکار، طرابلس، زغرتا-الزاویه، بشری، البترون، الکوره، الضنیة)

- جنوب (صیدا، صور، جزین، الزهرانی)

- نبطیه (نبطیه، حاصبیا، مرجعیون، بنت جبیل)

در بیروت (بیروت قدیم) عمدتا مسیحی ها و سنی ها و درصد کمی هم شیعیان حضور دارند. عمده ی شیعیان شهر بیروت (جایی که الان مشهور به بیروت است) در حاشیه ی بیروت به نام ضاحیه ساکن هستند، محله های شیاح، الغبیری، برج البراجنه، بیرحسن و... از محله های معروف ضاحیه هستند. تعدادی هم در دکوانه و دیگر مناطق مسیحی و سنی بطور پراکنده ساکن شده اند.

استان جبل لبنان، بیشتر مسیحیان مارونی را در خود جای داده و تمرکز درزی ها هم در این استان است.

در استان شمال هم شهر های بزرگ سنی نشینی مثل عکار و طرابلس وجود دارد و دهکده های مسیحی و شیعه نشین اندکی هم بطور پراکنده قرار گرفته اند.

استان بقاع مانند دیگر استانها، شهرها و روستاهای شیعه و سنی و مسیحی دارد. عمده ی ساکنان بعلبک و هرمل شیعه هستند و عرسال سنی نشین است. در خود بعلبک تعدادی خانواده های اهل بعلبک هستند که سنی هستند.

حالا برگردیم به ماجرای درگیری حزب الله با آل شیاح. یکی از ایست بازرسی های حزب الله روبروی مناطق و محله ی سنی ها بود. یکی از سنی ها به جهت مشکلی که قبلا داشته، هر روز ماشینش بطور خاص و دقیق تفتیش می شده. سه روز قبل از هجوم به ایست بازرسی، این فرد از بازرسی شدن سر باز می زند و بر می گردد. چند روز بعد بطور ناگهانی از ساختمانهای محله سنی ها به ایست بازرسی حمله کرده و دو نفر از افراد حزب الله هدف گلوله قرار گرفته و شهید می شوند. بر خلاف همیشه که حزب الله سعی در آرام کردن اوضاع داشته، برای دستگیری افرادی که حمله کرده بودند به این منطقه سنی نشین هجوم برده و مقاومت آنها را درهم می شکند. سپس مظنونین را تحویل ارتش لبنان می دهد.

این افراد وابسته به گروه الجماعه الاسلامیه بودند که در واقع همان اخوان المسلمین در لبنان است. افرادی مثل خالد الضاهر که از این گروه هستند در گروه 14 مارس و جریان مستقبل حضور جدی دارند و دائما در حال تحریک مردم بر ضد شیعیان هستند. قضیه هجوم به محله ی مهاجمین بیشتر از آنکه سیاسی و حزبی و دینی باشد، حالت طایفگی و عشیرگی داشت. مردم بعلبک که از جانب سنی ها احساس خطر می کردند ایست بازرسی حزب الله را مانع اقدامات عناصر سنی می دانستند. با هجوم آنها به ایست بازرسی و کشتن دو جوان حزب الله خون عشیرگی مردم به جوش آمد و آنهایی که در حزب الله آموزش دیده بودند به همراه بقیه به محله ی سنی ها حمله کردند تا علاوه بر دستگیری مسببین حادثه، و زخم چشم گرفتن از آنها، خطرات و اقدامات نهفته آنها را هم کشف کنند.

پس از این حادثه که رسانه های مخالف از آن با عنوان درگیر شدن حزب الله با خانواده های سنی یاد کردند، حزب الله برخی ایست بازرسی ها را به ارتش واگذار کرد. هنوز هم شهر بعلبک با حضور نیروهای ارتش حالتی نا آرام دارد.