از ده سال پیش بین لبنان و رژیم اشغالگر قدس مذاکراتی غیر مستقیم بر سر تعیین مرزها با وساطت آمریکا در جریان است. از آنجا که آمریکا به جای وساطت به جانبداری از اسراییل پرداخت، آقای نبیه بری ریاست پارلمان لبنان و رییس جنبش امل لهجه خود را از نرم به خشن تغییر داد و به نماینده آمریکا گفت هوکشتاین گوش کن، من از تو خیلی چیزها میدانم و میدانم که طرفدار اسراییل هستی، من نبیه بری هستم، این اسم را به خاطر بسپار، به تو میگویم و به هر که میخواهی این را برسان، هر لیوان نفتی که اسراییل از دریای ما بدزدد کل منطقه را به آتش خواهد کشید. توصیه میکنم این حرف را جدی بگیری.
معادله رییس پارلمان واضح بود: ما برای یک درخت در عدیسه چندین شهید دادیم، عاقلانه است که از 850 کیلومتر مربع از آبهایمان چشم پوشی کنیم؟
در ژوئن 2007 وزرای شیعه و یک وزیر مسیحی دولت فواد سینیوره استعفا کردند. دولت لبنان قانونا ساقط شد. اما اصرار داشت به کار خود ادامه دهد و با تظاهرات و اعتراضات مردم برخورد کرد. دولت لبنان مهندسی را برای توپوگرافی مشخص کرد و با قبرس مرزهای دو کشور را معین کردند که نقطه 1 نقطه مرزی بین لبنان، قبرس و اسراییل مشخص شد. با این حساب تل آویو 850 کیلومتر مربع از آبهای لبنان را به چنگ آورد. توافق دولت سینیوره و قبرس زیر سوال است. ضمن اینکه دولت سنیوره برای توافق با قبرس از نقشه های قدیمی پادشاهی بریتانیا استفاده کرده بود. بعدا لبنان نقطه جدیدی به نام 23 را تعیین کرد که با استناد به چند صخره و قانون بین المللی دریانوردی، مرز واقعی لبنان را نشان میداد. قبرس با شواهد و مدارک لبنان راضی شد موضع خود را تعدیل کرده و مذاکرات آغاز شد.
آمریکا در این میان موش میدواند و فردریک هوف نماینده این کشور با پادرمیانی جانبدارانه، خطی را تعیین کرد که به لبنان 500 کیلومتر مربع و به اسراییل 350 کیلومتر مربع اعطا میکرد اما لبنان مخالفت کرد.
در اینجا توافق شد که چارچوبی برای مذاکرات مشخص شود که قواعدی برای مذاکره غیر مستقیم تعیین کند. آنچه لبنان اعلام کرد این بود. مذاکرات غیر مستقیم لبنان موضوع جدیدی نیست و بارها انجام شده: تفاهم نامه تموز 1993، تفاهم نیسان 1996، مذاکرات پیش از آزادسازی و پس از آن، مرزبندی پس از 2000 (که با حضور سرتیپ ارتش لبنان، نماینده سازمان ملل و افسر اسراییلی صورت گرفت). تمام مسیر مذاکرات سیاسی در جنگ 2006 ، همگی مذاکرات غیر مستقیم بود.
توافق بر سر چارچوب، چیست؟
آنچه به به اشتباه به عنوان تفاهم و صلح لبنان و اسراییل مطرح میکنند در واقع، تعیین خطوط مشخص برای مذاکره کننده است که نمیتواند از آن خارج شود یا قاعده را بشکند. این قواعد مربوط است به پرونده مذاکرات دریایی و زمینی. و نمی تواند هیچ پرونده دیگری مثلا سلاح مقاومت یا رابطه با اسراییل و غیره را انجام دهد. برعکس، نبیه بری اصرار داشت تا مفاد تفاهم نیسان ذکر شود که به صراحت به حق لبنان برای دفاع از خود در مقابل هر نوع دشمنی در مدت مذاکرات تاکید میکند.
عباس ظاهر، النشره- ترجمه و تلخیص محمود علوی، لیبانیران
پ.ن: این سیاستمدار کارکشته لبنانی به خوبی آگاه است که مذاکره باید چارچوب مشخص و ضمانت اجرایی داشته باشد. وگرنه مثل تیم روحانی نه تنها دستاوردی نخواهد داشت، بلکه امتیازات فراوانی را مفت و مجانی تقدیم دشمن خواهد کرد. برخی کانالهای معلوم الحال و بیسواد کلی عشق کردند و گفتند اینهمه سال ایران هزینه داد اما لبنان با اسراییل صلح کرد! قضیه اصلا به این شکل نیست و هنوز رابطه با دشمن در لبنان جرم تلقی می شود. این یک پیروزی دیپلماتیک واقعی برای لبنان است آن هم توسط مهرههای مقاومت. مدعیان تدبیر یاد بگیرند.
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.