شنبه صبح بسیار زود به دریا رفتیم. دریای شهر صور مختلط هست و به این خاطر خانوادهها و جوانان مومن، فقط بعد از نماز صبح تا حدود ساعت ۹ میتوانند از دریا استفاده کنند. بعد از آن خانمهای مایوپوش، کمال استفاده از آفتاب را میبرند!
تعداد کمی پیرمرد و جوان در حال ورزش و دویدن و ده پانزده نفر هم در حال شنا بودند.
ساحل دریای صور زیبایی خاصی دارد، و بسیار برای شنا مناسب است چون تا بیش از صد متر بستر شنی نرم و کم عمق دارد.
پسرهایم در ساحل شن بازی میکردند. دو خانم جوان طاقت نیاورده و با لباس به دریا زده بودند و با هم به طرف قسمت عمیقتر رفتند.
وسط دریا داشتم با گوشی که در کاور ضد آب گذاشته بودم عکس میگرفتم که دیدم آن دو خانم سر و صدا میکنند و کمک میخواهند. چون روی آب بودند گفتم شوخی میکنند و پایشان روی زمین است. دو جوان که جلوتر از من و نزدیکتر به آنها بودند هم نگاهی انداختند و کاری نکردند. چند ثانیه بعد نگاهم به همسرم در ساحل افتاد که به خانمها اشاره میکرد.
خانم بزرگتر هم فریاد میزد کمک کنید خواهرم داره غرق میشه. قضیه جدی بود.
به طرفشان شنا کردم. جوانی آفتاب سوخته از پشت سر من با داد و فریاد و با عجله برای کمک میآمد. دلم قرص شد.
موج آرام بود اما با کششی نامرئی به عمق میکشید و دخترها نتوانسته بودند برگردند. انرژی شان ته کشیده بود. دختر جوانتر داشت به زیر آب میرفت که رسیدم.
مواظب بودم دستش را نیندازد گردنم که خودم غرق شوم. دوران دبیرستان دوره نجات غریق گذرانده بودم. با تلاش زیاد به قسمتی رسیدم که پا به زمین میرسید.
وقتی ایستاد، شروع کرد به التماس؛ خواهرم را نجات بدهید، خواهرم حامله است.
نگاه کردم، چهار نفر دور خانم بزرگتر بودند ولی نفهمیدم چرا کسی نمیگرفت او را عقب بیاورد. به توصیه مردی که ریش نیم متری اش نشان میداد از برادران اهل سنت است، خانم روی آب خوابیده بود. برگشتم که او را عقب بکشم، دیدم جوان آفتاب سوخته که برای کمک آمده بود نفسش بند آمده. بریده بریده گفت تو رو بخدا منو بگیر دارم غرق میشم. وضعیتش خطرناک تر از آن خانم بود.
گرفتمش، انرژی خودم هم ته کشیده بود. نفس نداشتم، وقتی دختر را نجات میدادم آب شور دریا تا مغز سرم را سوزاند و نفس کشیدن دشوار شده بود.
کمی شنا کردیم، هنوز پا به زمین نمیرسید. دوست آن جوان که عقب تر از ما بود، پایش به زمین میرسید. دست ما را کشید و کمک کرد.
جوان با چشمانی دریده به خودش فحش ناموسی داد: ⛔ کسی که دیگه بخواد کمک کنه! و سلانه سلانه به ساحل برگشت.
وقتی به ساحل رسیدم دهانم را با آب خوردن شستم و بطری را دادم همسرم برای آنها هم ببرد. الحمدلله به خیر گذشت.
نجات دختر لبنانی توسط نجات غریق ایرانی
يكشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۳۳ ق.ظ
محمود علوی
اطلاعات و اخبار مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و گردشگری پیرامون لبنان
برای اطلاعات بیشتر به صفحه درباره پایگاه مراجعه فرمایید.
دستهبندی
-
آشنایی با لبنان
(۷۲۰)-
فرهنگ و آداب و رسوم
(۹۸)-
غذای لبنانی
(۱۲)
-
-
اقتصاد و تجارت
(۱۳۴) -
سیاست
(۲۶۳) -
مقاومت
(۳۷۷) -
مذاهب و طوایف
(۶۵) -
توریسم
(۳۵)
-
-
اخلاق و دین
(۲۱۳) -
امام موسی صدر
(۹۲) -
دنیای دیجیتال
(۲۷) -
راهنمای ایرانیان در لبنان
(۷۶) -
شخصی - درباره ما
(۵۶) -
اخبار
(۳۴۷) -
ایران
(۷۹) -
سفرنامه و لبنان گردی
(۲۸)
دیدگاهها (۱۱)
امير گل مكانى
۲۵ خرداد ۹۹ ، ۱۲:۵۷
سلام آقا محمود،
خودتون اونا رو نجات دادين؟
بعد از اينكه نجات شون دادين چى بهتون گفتن؟
در مورد ايران هم صحبت شد؟
پاسخ:
۲۶ خرداد ۹۹، ۱۰:۱۷
بینا
۲۵ خرداد ۹۹ ، ۲۱:۵۷
جالبه که از وضعیت فوق العاده بحرانی لبنان حرفی نمیزنید...!
پاسخ:
۲۶ خرداد ۹۹، ۱۰:۱۵
محمد
۲۶ خرداد ۹۹ ، ۱۱:۱۲
باید برم غریق نجات یاد بگیرم
چند سال دیگه اومدم لبنان این اخبار تکرار بشه 😍😍
پاسخ:
۲۶ خرداد ۹۹، ۱۴:۰۹
حاج ابو کمیل
۲۶ خرداد ۹۹ ، ۱۵:۳۸
خدا عمرت بده ثواب زیاد بردی
کرار
۲۹ خرداد ۹۹ ، ۰۰:۰۶
سلام ی معما عربی دیدم میشه جوابشو بدید ، احمد درسال نود ده سالش بود همون شخص درسال نودوپنج باز ده سالشه ، میشه بگید چجوری
امیر
۱۱ تیر ۹۹ ، ۰۹:۴۴
مسلمونن یا فقط مسیحیها اینطورین؟
فقط خانومهای بدحجاب با لباس مایو شنا میکنند یا حتی باحجابهای لبنان هم توی ساحل دیگه کاری به دین ندارند؟؟
کار شنیعی محسوب نمیشه؟؟
پاسخ:
۱۱ تیر ۹۹، ۱۰:۴۲
ارش
۱۱ تیر ۹۹ ، ۱۱:۵۱
حقیقتا خیلی علاقه دارم که با یک دختر لبنانی ازدواج کنم
چون هم خیلی حجاب خوبی دارند و مذهبی هستند هم خیلی زیبا هستند
زیبایی بی مثال دختران لبنانی و پوست روشن و سفیدی که در ایران خیلی کمتر پیدا میشه...
اما هرچه مطالب سایتتون و از بدیهای ازدواج ایرانی و لبنانی خوندم نتونستم ذهنم رو منصرف کنم
کاش میشد کمک میفرمودید
پاسخ:
۱۱ تیر ۹۹، ۱۳:۱۸
ارش
۱۲ تیر ۹۹ ، ۱۱:۱۰
سلام
آیا حزب اللهی های لبنان هم مثل بعضی بظاهر مذهبی های ایران هستند که فقط سید حسن نصرالله رو قبول دارن و یه نمازی هم میخونن یا اینکه از متدینین ایران خیلی بهترن
پاسخ:
۱۳ تیر ۹۹، ۱۲:۴۴
آمنه
۱۹ تیر ۹۹ ، ۲۱:۴۷
سبک زندگی و اخلاقی و رفتاری متفاوتی که باعث طلاق ایرانی ها و لبنانی ها بعد از ازدواج می شه، چیه؟
البته من قرار نیست با یک لبنانی ازدواج کنم. فقط دوست دارم بدونم.
پاسخ:
۲۰ تیر ۹۹، ۱۴:۰۵
حسین صاد
۲۰ تیر ۹۹ ، ۱۸:۵۹
ماشالله از صدا وسیما هم بدتر سانسور می کنید. من که بالاخره نفهمیدم دخترها را چه جوری نجات دادید. اما همین قدر فهمیدم که به کوری چشم صهیونیست ها الحمدلله هنوز اهل ورزش هستید. خدا حفظتون کند انشاءالله
آمنه
۲۰ تیر ۹۹ ، ۲۳:۴۳
سپاسگزارم.
کمی از تفاوت ها در سبک زندگی می فرمایید. من زمانی که وبلاگ داشتید، مطالب را کامل خوانده ام، ضمنا در زندگی ایرانی-هندی ها و ایرانی-تاجیک ها این اختلافات را خیلی جدی تر دیده ام. بحث تفاوت زبانی را هم جدی احساس می کنم. مثلا وقتی با دانشجویان نیجریه ای که حالا دست و پا شکسته فارسی هم می دانند، انگلیسی صحبت می کنم، متوجه می شوم که چقدر دشواره که کلماتی استفاده کنی که هم گویا و رسا باشد و هم ایجاد سو تفاهم نکند. من گاهی وقتی می خواهم به دانشجویی به خاطر دوری از وطن و ... محبت کنم مجبورم بارها یادآوری کنم که پسر جان من بیست سالگی از تو بزرگترم. مبادا محبت من را اشتباه بفهمد و بالعکس گاهی نمی خواهم زیادی جدی باشم اما نمی دانم چطور مکالمه را شکل بدهم که ...
به هر حال بحث زبان را می فهمم چون زوجین خیلی به حرف زدن نیاز دارند. تفاوت های جدی فرهنگی بین ایرانی ها و نیجریه ای ها یا هندی ها یا عراقی ها و ... را هم دیده ام اما می خواستم لطف بفرمایید کمی مبسوط تر از این اختلاف در سبک زندگی بگویید. مثلا تفاوت در نظافت منزل یا آداب دعوت از میهمان یا خرج های غیر ضروری...