دیروز سالروز ارتحال امام خمینی بود. ارتحال مردی که دنیا را تکان داد. اما غروب آفتاب عمر این مرد بزرگ، مصادف است با طلوع آفتابی دیگر، از سلسله علما و فرزندان رسول خدا. دیروز که زادروز تولد سید موسی صدر بود، هنوز در لبنان، رویش های تازه ای از آن درخت تنومند، به چشم می خورد.
در سالروز ولادت امام موسی صدر، خواهر ایشان سیده رباب صدر، دکترای خود در رشته فلسفه در دانشگاه لبنانیه را با موضوع «فلسفه عملی امام موسی صدر» با رتبه و نمره بسیار خوبی دفاع کرد. ایشان در دفاع در برابر سوال استادی که گفت چه فرقی بین فلسفه عملی و نظری هست اظهار داشت بسیاری از علما فلسفه نظری دارند و در زندگی خود یا اطرافیانشان چیزی عملی از آن به چشم نمی خورد. اما امام موسی صدر فلسفه نظری خود را به منصه ظهور رساند. این پایان نامه مورد توجه اساتید قرار گرفت و برخی از آنها بابت سوالها و اشکالاتشان عذرخواهی کردند! خانم صدر که ریاست موسسات امام موسی صدر در لبنان را بر عهده دارد، علاوه بر مشغولیت ها و گرفتاریهای شغلی و مدیریتی و خانوادگی مختلف، توانسته با پرداختن به موضوع برادر خود از نگاه علمی، الگوی برجسته ای برای کارمندان موسسه خود و مردم لبنان باشد.
از سوی دیگر، دیروز در موسسات امام موسی صدر در شهر صور، مراسم فارغ التحصیلی دوره فنی حرفه ای فشرده برگزار شد. دوره ی فنی حرفه ای فشرده که برای دختران بالای 14 سال برگزار می شود توسط موسسات امام موسی صدر طراحی شده و آموزش و پرورش لبنان ضمن تایید آن، چنین برنامه ای را برای دیگر مدارس به تصویب رسانده. این دوره آموزشی، به لحاظ نیاز مردم محلی به کار طراحی شد و هدف آن، توانمندسازی دختران برای کسب و کار و کسب درآمد است.
رشته های عکاسی، آرایشگری، گلسازی و تزیین گل، هتلداری، مددکاری اجتماعی از جمله رشته هایی است که در طول 9 ماه تحصیلی به دختران آموزش داده می شود. تمامی دانشپذیران، دروس زبان خارجه، عربی، دینی، تربیت بدنی، و حقوق زنان را هم باید بگذرانند. این دوره برای ایتام و افرادی که توانایی مالی ندارند رایگان است.
از سوی دیگر، مرکز بهداشتی درمانی اسیل وابسته به موسسات امام موسی صدر، دیروز پنج سالگی خود را جشن گرفت. مرکز مداخله زودهنگام برای شناسایی زودهنگام بیماری ها و نارسایی های کودکان است و برای هر بیماری و مشکلی، برنامه ها و درمان هایی آماده کرده است. به عنوان مثال وقتی پدر و مادری بفهمند کودکشان دچار سندرم داون است، آموزشها و مشاوره های تخصصی بابت کنار آمدن با آن و روشهای چگونگی رفتار و مراقبت از کودکشان پیش و پس از تولد دریافت می کنند. همچنین متخصصین این مرکز در منازل اشخاص حاضر شده و ضمن پیگیری وضع سلامت کودک و روحیه پدر و مادر، آموزش های لازم برای غذا دادن، بازی، تربیت، نرمش های فیزیوتراپی و غیره را به آنها می دهند.
این مرکز امروز کنفرانس مهمی برای پزشکان لبنان برگزار نموده است. در این کنفرانس که با حضور وزیر بهداشت لبنان و متخصص رشته مداخله زودهنگام در دانشگاه جورج تاون برگزار می شود، پزشکان حاضر، گواهی دریافت خواهند کرد و جزو امتیازات و آموزشهای ضمن خدمت نزد وزارت بهداشت به ثبت خواهد رسید.
موسسات امام موسی صدر مجموعه ای از موسسه های خیریه است که برای ایتام و محرومین خدمات مختلف ارائه می کند. درمانگاه های این موسسه در موازات خطوط اشغالی در دهکده های دور افتاده تاسیس شد تا ضمن کمک رساندن به بیماران و محتاجان، آنان را از مهاجرت منصرف کند. این درمانگاه ها توسط فارغ التحصیلان رشته پرستاری موسسات امام موسی صدر اداره می شود و ضمن ارائه خدمات بهداشتی ارزان قیمت، داروها را با قیمت پایین و حتی گاهی مجانی به بیماران ارائه می کند. همچنین این موسسات، درمانگاه سیار در اختیار دارد که به مناطق صعب العبور و محروم ارسال می کند. این درمانگاه سیار پس از جنگ 33 روزه بسیار نقش مهمی در رسیدگی به وضع بهداشتی مردم مناطق جنوب داشت.
لازم به ذکر است این مجموعه خیریه سالها قبل از انقلاب ایران تاسیس شده و ارتباط مالی با ایران یا کشورها و احزاب دیگر ندارد. مخارج این موسسه را خیرین ثروتمند لبنانی و عرب تامین کرده اند.
دیدگاهها (۲۶)
شیرین
۱۵ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۴۳
ولی همیشه یه سوال برام بوده که چرا طرفداران جنبش امل، رابطه خوبی با ایرانی ها ندارند؟!!
پاسخ:
۱۵ خرداد ۹۵، ۱۵:۱۱
میثم
۱۵ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۱۸
پاسخ:
۱۶ خرداد ۹۵، ۰۰:۳۷
..............
۱۶ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۳۸
یک نکته خوب مشخص نشد؛ طرفداران این دو حزب همگرایی لازم را ندارند یا سران آنها، چون در زمینه انتخابات شهرداری ها خیلی هماهنگ عمل کردند
پاسخ:
۱۷ خرداد ۹۵، ۱۰:۳۵
الان برخی از طرفداران هنوز مشکلات و تنشهای گذشته را فراموش نکرده اند. در زمینه انتخابات شهرداری ها اگر از داخل نگاه کنید خیلی هم خوب عمل نکردند. برخی جاها درگیر شدند. از آنجا که کل جنوب شیعه هستند و قطعا با حزب الله و حرکت امل هستند نتایج دور از انتظار نبود.
میثم
۱۶ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۰۲
پاسخ:
۱۷ خرداد ۹۵، ۱۰:۳۷
حسین
۱۷ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۱۵
پاسخ:
۱۷ خرداد ۹۵، ۱۰:۴۴
جنبش امل به اندازه یک مسجد حزب الله هم بودجه از ایران نمی گیرد. گاهی کمکهای اندکی می شود. به بهانه اینکه پولها توسط برخی سران این جنبش بالا کشیده می شود، ایران هم از دادن پول خودداری می کند.
میثم
۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۴۷
پاسخ:
۱۷ خرداد ۹۵، ۱۶:۰۰
اختلافی میان امام خمینی و امام موسی صدر نمی بینم. اینکه شما بر چنین اختلافی تاکید می کنید نشاندهنده این است که اطلاعات شما، از آدمهای مغرضی مثل جلال فارسی و امثالهم سرچشمه گرفته است.
ف.ک
۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۰۶
میثم
۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۵۶
پاسخ:
۱۸ خرداد ۹۵، ۱۱:۰۵
کسب اطلاعات ناقص از منابعی که در مخالفت با یک شخص، خودشان یک طرف ماجرا هستند، نه علمی است نه منطقی. شما همیشه ادعا می کنی اطلاعات داری اما همیشه هم محرمانه است و همیشه هم نمی توانی بگویی! وقایعی که در مورد امام موسی صدر و حمایت او از انقلاب است نه محرمانه است نه پوشیده. در صحیفه امام ببینید در مورد امام موسی صدر چه می گوید، در کلام رهبر انقلاب ببینید چه گفته شده.
خوبه انسان از گروه و شخص و ایدئولوژی ای دفاع کنه که با دیکتاتورهایی مثل قذافی دوست نبودند. نه اینکه به اتهامات افرادی مثل جلال فارسی تکیه کنه.
محمد مهدی
۱۸ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۱۴
سلام، رمضان کریم مبارک
بنده خرده اطلاعاتی در این زمینه داشتم که به اشتراک میگزارم شاید برای دوستان مفید باشد. اطلاعات بنده مختصر است و در این زمینه سخن هر مطلع منصف دیگری معتبرتر از بنده است.
تفاوتهای فعلی امل با حزب الله را میتوان در دو حوزه پیگیری کرد. اول تفاوتهای مبنای اندیشهای زعیمان این دو جریان(به طور خاص فقهی) و دوم حوادث تلخ تاریخی و سیاسی. تفاوتهای اندیشهای: امام موسی فرزند جریان شیعی جبلعاملی است، ایشان در فقه سیاسی قائل به منطقه الفراغ و شریعت منفصله بودند، این رویکرد فقهی و نگاه نسبتاً انسانگرایانه ایشان زمینه را برای خوانش سکولار از منش امام موسی صدر فراهم کرد، هرچند به سختی بتوان خود ایشان را فردی سکولار دانست. این رویکرد با جریان اسلام انقلابی بدون مرز اوایل انقلاب اسلامی ایران تفاوتهای داشت، تفاوت پیام جهادی(یا حتی عرفانی) انقلاب اسلامی ایران با خوانش نسبتاً محافظهکارانه و سکولار از امام موسی صدر در جنبش امل موجب شد تا هسته اولیه حزب الله از امل جدا شود. دوم حوادث سیاسی: حزبالله جوان و کوچک انقلابی که از امل جدا شده بود توفیقات چشمگیری در عضوگیری به دست آورد، تا جایی که نبیل بریه(به طور کل وفاداران به امل) از گسترش این گروه نگران شدند. از طرفی حزب بعث حاکم سکولار سوریه که حامی امل بود از تضعیف این گروه در مقابل جریان جدید انقلابی تحت تاثیر ایران خرسند نبود. این اختلافات منجر به درگیری گستردهای شد و حزبالله شهدای زیادی را تقدیم کرد(اطلاعات بنده در این زمینه ناقص است، اما تا جایی که میدانم بیشتر کشتهشدگان از طرف حزبالله بودند و حتی امل و بریه بر روی زن و کودک آتش گشودند. شهدای حزبالله در این دوره بسیار خاص هستند و خانوادههای ایشان هنوز داغدارند، چراکه به دلایل سیاسی برای پرهیز از اختلاف خیلی حق برجسته کردن فرزندان شهیدشان را ندارند). این قائله هم در نهایت با مذاکره ایران و سوریه و با برتری نسبی حزبالله در این منازعه پابان پذیرفت(شروع منازعه امل حتی موجودیت حزبالله را هم به رسمیت نمیشناخت اما در پایان حزبالله هم از جهت قوا و هم زمین تحت کنترل دست برتر را داشت).
در کتب فارسی درگیری امل و حزبالله تقریباً محذوف است و احتمالاَ تنها منبع خاطرات آیتالله اختری و هاشمیرفسنجانی باشد که هر دو مختصر هستند.به نظر حقیر بهترین منبع گفتوگو با خانواده شهدای حزبالله در درگیری با امل است، اینان مطلعترین افراد هستند و بدون مصاحبت با ایشان نمیتوان فضای واقعی حاکم بر روابط اعضای دو جریان را فهمید. یکی دو منبع خوب انگلیسی این ماجرا را به تفصیل پوشش دادند، تقریباً فصل اول هر سه این کتابها اطلاعات خوبی در این زمینه دارند، به خصوص دوتای اولی:
Hezbollah: A Short History. A.R.Norton
Hezbollah: A History of Party of God. D.Avon
Hezbollah, Changing Face of Terrorism. J.P.Harik
پاسخ:
۱۸ خرداد ۹۵، ۱۱:۰۹
اولا رویکرد و اندیشه امام موسی صدر را باید از حرکت امل جدا دانست. دوم اینکه خود حرکت امل را در زمان امام موسی صدر و شهید چمران، باید با حرکت امل نبیه بری که پس از ربوده شدن امام و سفر چمران به ایران شکل دیگری یافت، جدا دانست.
متاسفانه اطلاعاتی که در این زمینه و در مورد درگیری حرکت امل و حزب الله هست، منحصر به کانال آن دسته از سپاهیانی است که در لبنان حضور داشتند و در جبهه حزب الله بودند. لذا از روایی و پایایی علمی و واقع بینی به دور است. در مورد درگیری این دو، بنده بسیار از دو طرف تحقیق کردم، چه افراد عادی و چه فرماندهان. از آنجا که این موضوع جز شرمندگی برای هیچکدام چیزی ندارد، از منتشر کردن حقایق پرهیز می کنند و هر دو، آن را موجب اختلاف و مضر برای وضع کنونی می دانند.
در مورد کشته های حزب الله و زن و بچه ها، جنایاتی توسط حرکت امل رخ داده، اما نه آنطور که منابع ایرانی روایت می کنند. از طرف دیگر، در طول جنگهای حرکت امل با اسراییل، و جنگهای داخلی با گروه های چپی و بعثی و مسیحیان کتائب، بالاترین تعداد کشته مربوط به درگیری با حزب الله است. حزب الله هم آنطور پاک و فرشته نبوده است.
سکولار دانستن امام موسی صدر و متفاوت دانستن این قطب تشیع در لبنان از امام خمینی، ظلم بزرگی به هر دوی آنهاست که هدفشان احیای تشیع و احقاق حقوق شیعیان بود. فراموش نکنیم اگر امام موسی صدر در لبنان نبود، ایران اکنون در لبنان هیچ جایگاهی نداشت. علت اصلی موفقیت ایران در تاسیس حزب الله، وجود زمینه مناسب در لبنان بین مردم بود. ایجاد جامعه مقاوم که بدست امام موسی صدر صورت گرفت، و بذر محبتی که بین لبنانی ها و ایرانی ها پاشید، سبب شد ایران بتواند موفق شود حزب الله را تاسیس کند. وگرنه ایران در کشورهای زیادی مثل عراق و یمن و سودان و غیره چنین حرکتی را کرد و موفق نشد گروهی به وفاداری و قدرت حزب الله ایجاد کند.
همچنین یادمان نرود برخی حرکتهای تند در ایران که به اشتباه حرکت انقلابی و جهادی خوانده شد برگرفته از مکتب امام خمینی نبود، بلکه از رفتارهای تند و افراطی اشخاصی مثل محمد منتظری و جلال فارسی و امثالهم برگرفته بود.
لذا جهادی دانستن امام خمینی و سکولار دانستن امام موسی صدر کاملا غلط است. همه عالمان آزاده شیعه، در شرایط مختلف، به شکل مناسب عمل می کنند. انتظار اینکه امام موسی صدر در لبنان انقلاب مسلحانه بکند غلط است. اگر امام خمینی هم بود چنین نمی کرد.
در مورد سوریه باید عرض کنم، سوریه برعکس ایران که پشتوانه و پدر حزب الله بود، پشتوانه و سکاندار حرکت امل نبود. اما خود را به عنوان تنها کشور عربی در حال جنگ با رژیم صهیونیستی، داعیه دار مقاومت می دانست. حضور ایران در این ماجرا، برای سوریه قابل هضم نبود. لذا سیاست خصمانه در پیش گرفت و منافع خود را در سرکوب حزب الله دید. برای همین سیاستش با سیاست حرکت امل هم راستا شد. پس از آنکه ایران و سوریه با هم کنار آمدند، حرکت و حزب را سر میز صلح کشاندند.
نوشته شما چون ناخواسته موضع گیری و سوگیری دارد و از جهتی هم در ایران کمبود اطلاعات میدانی دارید و صرفا از کانالهای ایرانی خاص، کسب اطلاع می کنید روایی لازم را ندارد. این نوشته حکایتی است که ایران از ماجرا ارائه داده و می دهد که جزئی از واقعیت است ولی کامل و کاملا صحیح نیست. برای بررسی این موضوع باید شرایط آن موقع و روابط مختلف سیاسی اجتماعی را در نظر گرفت.
محمد مهدی
۱۸ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۲۶
چند نکته تکمیلی: اول اینکه شخص امام موسی پدر تمام جریانهای سیاسی شیعی در لبنان هستند و ایشان را نمیتوان وابسته به گروهک خاصی کرد. کسی نمیتواند دقیقاً ادعا کند که اگر امام موسی بعد از جدایی حزبالله از امل حضور داشت به کدام طیف متمایل میشدند. هم جریان امل هم حزبالله حق دارند ادعا کنند فرزند خلف امام موسی هستند. اینکه امل تاکید بسیار پررنگی بر شخصیت امام موسی میکند علتش را میتوان فقدان رهبر کاریزماتیک در این جریان دانست. از این نظر حزبالله کثیری از شخصیتهای کارزماتیک دارد که نیاز چندانی بر تکیه به شخص امام موسی صدر ندارند.
دوم اینکه: اختلاف سلیقه رحمت است از جانب خدا، جان ما فدای اهل بیت و محبین ایشان در هر ملیت و هر جریان و هر گروه.
و در آخر باز تاکید میکنم اطلاعات حقیر بسیار اندک است و هر برادر مطلع منصفی در این زمینه بر بنده ارجح است به خصوص اگر اطلاعات میدانی غنی داشته باشد.
التماس دعا در این ماه مبارکپاسخ:
۱۸ خرداد ۹۵، ۱۱:۳۰
اما آنچه خود حزب الله و حرکت امل الان به دنبال آنند وحدت و همدلی و همراهی است. از فردی موثق شنیدم که سید حسن نصرالله پس از جنگ 33 روزه به او گفته بود اگر شخصی مثل نبیه بری را نداشتیم باید یکی مثل او می ساختیم (به دلیل پشتیبانی و حمایتش از حزب الله در دولت لبنان و همراهی حرکت امل در مقاومت علیه دشمن). همچنین نبیه بری در پاسخ به بعضی از حرکت املی ها که از برخی رفتارهای حزب اللهی ها گلایه کرده بودند، گفته بود حزب الله و حرکت امل، هردو در یک غلافند، اما مثل دو سر شمشیر ذوالفقار دو سر این جریان هستند.
در خاتمه از حسن نظر شما و حسن نوشتار شما تشکر میکنم. ادبیات محترمانه و متواضعانه شما سزاوار تقدیر است.
از شما هم التماس دعا دارم
میثم
۱۸ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۱۵
پاسخ:
۱۹ خرداد ۹۵، ۱۰:۴۵
متاسفانه با اتهامات این قبیل افراد به امام موسی صدر در ایران، جو مسمومی علیه وی ایجاد شد. برای تقویت این جو، این نگاه را بوجود آوردند که اگر کسی از امام موسی صدر بگوید و شیفته وی باشد، مخالف امام خمینی است. خیر، در دنیای واقعیت، اتفاقا کسی که شیفته هر دو نباشد، به نظر من با هردوی آنها مخالف است. برخی هم چون صرفا یک جنبه از شخصیت یکی از آنها را می بینند و جنبه های دیگر را نمی بینند، دل به یکی می بندند و با دیگری میانه خوبی ندارند.
ف.ک
۱۸ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۲۴
ف.ک
۱۸ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۴۶
سرباز خدا
۱۸ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۵۶
پاسخ:
۱۹ خرداد ۹۵، ۱۰:۳۳
ف.ک
۱۹ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۱۸
پاسخ:
۱۹ خرداد ۹۵، ۱۱:۱۱
جالب بود نخوانده بودم. استاد کمالیان، صدر پژوه قهاری است اما گاهی بدلیل علایق شخصی در برخی نتیجه گیری های خود، از راه صواب دور می شود. واقعیت هایی که ذکر شده اکثرا درست هستند و می دانیم امام موسی صدر با پادشاهان کشورهای عربی بسار نزدیک بود. آنها شیفته وی بودند. به خاطر هیبت و جمال وی، و زیبایی کلام و منطق و اندیشه وی. او یاد گرفته بود چطور با اعراب برخورد کند. اما اینکه تمام مشکلات را به امام خمینی نسبت بدهیم کار واقعا غلطی است. چرا که اولا امام خمینی و امام موسی صدر در شرایط زمانی و مکانی متفاوتی بودند. ثانیا نادیده گرفتن عوامل مختلف سیاسی اجتماعی، بین المللی مرتبط با جریانهای ذکر شده، نتیجه گیری را از حالت علمی و منطقی خارج می کند.
مقایسه عربستان زمان شاه، با عربستانی که پس از انقلاب جایگزین ایران در روابط با آمریکا شد، بسیار غلط است. یا مثلا در مورد حج، پیش از انقلاب فکر نمی کنم امام خمینی نفوذ و دخالتی در آن داشت که حالا امام موسی صدر بخواهد با چیزی مخالفت کند! یا اصلا نماینده امام خمینی باشد که حذف شود! بحث بعثه های حج، اولین بار توسط امام موسی صدر ایجاد شد و ایشان علمایی را همراه مردم می فرستاد، تا احکام حج را یادشان بدهند. فراموش نکنیم در آن روزگار اصلا امام خمینی در خارج ایران و خصوصا نزد اعراب شناخته شده نبود. لذا تصور اینکه این دو در موضوع حج با هم اختلاف داشتند ربط دادن دو موقعیت زمانی مختلف به یکدیگر است! امام موسی صدر را باید در ظرف زمانی و مکانی لبنان بررسی کرد و امام خمینی را در ظرف مکانی و زمانی ایران. ایندو با هم مخالف نیستند. شرایط کاملا عوض شد.
ف.ک
۱۹ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۵۲
ف.ک
۲۱ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۰۱
پاسخ:
۲۱ خرداد ۹۵، ۰۹:۵۹
هرچند همه آثار ایشان را کامل و دقیق نخوانده ام و گاه قسمتی از کتابی از ایشان را خوانده ام یا صحبتی از ایشان را شنیده ام، اما به نظرم می رسد ایشان توجه خاصی بر روایات ظهور داشته که صرفا با جمع آوری و مقارنه و مقایسه، و کنار هم گذاشتن آنها تفسیر و تحلیلی ارائه کرده است. بارها بر اساس کتب ایشان، افراد ظهور را نزدیک اعلام کرده اند و به نوعی توقیت کرده اند. حتی یمنی ها، چون اهمیت خاصی به امام قیام کننده دارند. در اینکه ایشان در بحث ظهور اطلاعات بسیار بالایی دارد شکی نیست اما فکر نمی کنم ایشان روایات ظهور را از لحاظ ریشه و صحت و سقم، مورد بررسی قرار داده باشد. شاید بتوان گفت روال فعالیت ایشان، نوعی جستجوی نور و جستجوی اخبار محبوب در میان احادیث است.
فاطمه
۰۷ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۱۱
پاسخ:
۷ مرداد ۹۵، ۱۶:۲۵
فاطمه
۰۷ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۴۲
پاسخ:
۷ مرداد ۹۵، ۱۶:۵۵
بله نامزدی داشتن که سالهاست لبنان هستن. لبنانی محسوب میشن. البته قبل شهادت از هم جدا شده بودند.
فاطمه
۰۷ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۰۸
پاسخ:
۸ مرداد ۹۵، ۱۱:۴۷
مهدی
۰۸ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۴۱
پاسخ:
۸ مرداد ۹۵، ۱۱:۴۴
عیسی
۰۸ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۰۰
در مورد آیت الله کورانی باید عرض کنم ایشون بسیار دقیق مباحث مربوط به ظهور رو پیگیری می کنند.برای مثال با دلیل گفتند که ابومصعب الزرقاوی همون رفیق سفیانی بود که می گفت هر کس سر یک شیعه رو برام بیاره بهش هزار دلار میدم.(غیبت طوسی صفحه273،بحارالانوارج52).اما آیت الله کورانی شدیدا تاکید دارند که نباید وقت برای ظهور معین کرد.برای آشنایی بیشتر با افکار ایشون به سایت alameli.net بخش سوال و جواب مراجعه کنید.
مهدی
۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۱۰
پاسخ:
۱۱ مرداد ۹۵، ۱۱:۲۵
حسین
۱۳ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۵۹
پاسخ:
۱۳ مرداد ۹۵، ۱۱:۴۹
نمیشه توی دو خط جواب داد. و نمیشه وقتی جای اونها نیستیم و نمیدونیم چی کشیدن و می کشن، اونها رو به خاطر دو تا موضع گیری یا اتفاق محکوم کنیم.
داستان زیر از امام موسی صدر به خوبی بهترین سیاست در برخورد با فلسطینی ها رو به تصویر می کشد:
زمانی فلسطینی ها در لبنان خیلی اذیت می کردند و علاوه بر مزاحمت برای مردم جنوب، کل جنوب را زیر سلطه گرفته بودندو سیاست لبنان را هم به دست گرفته بودند.فردی تعریف می کرد همیشه به امام موسی صدر شکایت می کردیم و می گفتیم چرا از فلسطین دفاع می کنید. می فرمود: عابدی دید گربه ای دارد غرق می شود. دست انداخت تا او را نجات دهد. گربه چنگ زد که به دست او بچسبد. عابد دستش زخمی شد و درد گرفت و ناخودآگاه دستش را عقب کشید. اما دوباره دست دراز کرد. گربه دوباره چنگ زد. چند بار تکرار شد تا بالاخره نجاتش داد. طبیعت گربه چنگ زدن است. اما باید نجاتش داد. ما انسانیت خود را نباید فراموش کنیم.
در مورد فلسطینی ها هم همین است. اکثرا وقتی قدرت دارند به جای قضیه اصلی که قضیه ی به حق و مهمی است، به فکر نان و اب خود می افتند. برخلاف آنچه تبلیغات صهیونیستی در مغز برخی افراد فرو کرده اند فلسطینی ها ناصبی نیستند و بسیاری از داستانهای ساختگی در مورد کراهتشان از ایرانی ها غلط است. اما برخی از آنها خصوصا رهبران بی مایه آنها همیشه مواضع نادرستی اتخاذ کرده اند که به ضرر فلسطین بوده است. نباید انتظار داشت، عمده فلسطینی ها که تحت تاثیر رسانه های عربی هستند، با یک شبکه پیزوری ایرانی بخواهد بصیرتشان افزایش پیدا کند! خیر. اتخاذ برخی مواضع از طرف فلسطینی ها هرچند نامردی است اما کاملا توجیه دارد. این ما هستیم که به اشتباه توقع داریم با چندرغازی که داده ایم، طرف عرب بودن و سنی بودن خود را فراموش کند و مثل حزب الله لبنان سر به زیر و گوش به فرمان ما باشد.
با این حال نظر شخصی بنده که قبلا هم گفته ام این است که یک فلسطینی خوب، فلسطینی ای است که در فلسطین باشد.
مهسا
۱۴ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۲۱
فاطمه
۱۶ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۵۲
پاسخ:
۱۸ مرداد ۹۵، ۰۲:۱۶