طال الفراق

عابر پیاده محترم شاید بهتر باشه کمى راجع به نحوه ى برخورد حضرت امیرالمومنین با خلفا ى سه گانه مخصوصأ خود شخص عمر ابن خطاب مطالعه کنیم. و نحوه ى برخورد حضرت رو الگوى رفتارى خودمان قرار بدیم .

سلام
فکر میکنم این حدیث از پیامبر (ص) باشه که می‌فرمایند :
"علما امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل "
واقعا میشه گفت امام موسی صدر مصداق این حدیث هستند.

سلسله پست ها را دنبال کردم و از تل زعتر سر درآوردم :)
خدا خیرتون بده بابت روشنگری هاتون.

فقط برخی اوقات بین صلح طلبی و ضعف و تسلیم در مقابل دشمن مرز باریکی است که نیاز به بصیرت امثال امام موسی صدر دارد...کار هر کسی نیست و نمیشه خرده گرفت.

فکر می کنم عملیات بزرگی توی درعا در جنوب سوریه شروع شده، احتمالاً شهدا مال اون عملیات باشن.

سلام برهمه .
دوستان عزیز مدیریت هرزمانه با زمانه ای دیگر متفاوت است ! بیشتر نمیگویم تا احتمالا موجب سوء تفاهم دوستان نگردد. شاید اشاره ای گذرا کافی باشد تا برخی ابعاد این مسئله روشن شود!
معتقدم خداوند زمانه تحت شرایطی که واردش نمیشوم مدیریت می کند،حال آن شرایط است که ایجاب میکند هر زمان چه کسی کجا و چگونه پرچمدار اهل حق یا همان جناح خدا باشد! لذا معتقدم شیعه دیگر به سبک گذشته چه در لبنان و ایران قابل مدیریت نبود،اینجاست که عصرخمینی با سبکی که میشناسید آغاز میشود!اللهم عجل لولیک الفرج...

سلام
آقای عابر پیاده ، تقریبا تمام سایت های فارسی حامی امام صدر زیر نظر خاندان مادری سید حسن خمینی هستن که تفکرات مسمومی دارن (20-30 خط نوشته بودم که متاسفانه پرید و دیگه نمی تونم بنویسم ولی مطمئنم خودتون میدونید چرا این حرف رو میزنم) ،از شما بعیده که چرا این ها رو به پای امام میزارید ، امام که تمام هم و غمش محرومان لبنان بود ، نه مثل بعضی ها دندون تیز کردن برای پست و مقام ، امام که جواب توهین رو با لبخند میداد نه اینکه اگه 1000000 نفر ضدش شعار دادن به همشون توهین کنه و آخرش با مشت و لگد وزیر کشور بی گناه رو بزنه امام که.....
و در آخر این کلیپ رو داشته باشید دعای امام خامنه ای در مورد "فرزند خلف اسلام"...
http://bayanbox.ir/download/4694328179547331067/%D8%AF%D8%B9%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C-%D8%B5%D8%AF%D8%B1.mp4

سلام برشما و سایردوستان
نمیدانم آیا مشکل در زبان فارسی و انشای نگارشی بنده است یا در جای دیگر !؟
چراکه اگر فرصت کنید و یکبار دیگر مطالب حقیر را مطالعه کنید میبینید که برخلاف نظر شما و آقای یاسر بنده جایی نگفته ام اثبات صدر برابر انکار امام است و از قضا بنده با اقای یاسر موافقم که عمده سایتهای طرفدار امام صدرلبنان ، از کدام طرزتفکر هستند! بلکه عرض کردم وقتی رجعت صدر مینویسد اگر امام صدر بود چنین میشد و چنان ، اما انقلاب اسلامی چنین نکرد و چنان، و تایید ضمنی شما را براین ظلم مسلم به انقلاب دیدم متعرض گشتم ، ضمن اینکه مطالعه مجدد عرایض بنده و جناب پیروزفر، نشان میدهد که ما منکر تاثیر مثبت موسای صدر درلبنان نیستیم ، همینطور مدعی محبوبیت و موفقیت مطلق انقلاب اسلامی نیستیم ، این چیزی است که شما نتیجه گرفتیدو نمیدانم چرا!؟
ضمن اینکه قطعا با آنهایی که می گویند اگر صدر بود ما شرایطمان بهتر از این بود مخالفم -همانطور که با آنهایی که در مورد امام راحل و جانشین شایسته اش چنین مقایسه ای میکنند مخالفم !- چرا که غلط بودن این نظریه در تفاوت گستره رسالتی که به امام خمینی و موسای صدر در ایران بزرگ و لبنان کوچک واگذار شده کاملا مشهود است ! حتی این تفاوت درمیزان و گستره تاثیر حرکتهای شیعی لبنانی الهام گرفته از موسای صدر و امام خمینی نیز کاملا مشهود است ! سطح تاثیرمنطقه ای حزب الله و محلی حرکت امل خود گویای این مسئله است! که همه اینها حاصل توکل و یقین مطلق روح الله خمینی به خداوندمتعال در ایجاد حکومت جهانی اسلامی بود! وی خود را مامور فراهم کردن مقدمات حکومت جهانی شیعه میدانست و موسای صدر خود را مامور هویت بخشی به شیعیان مظلوم لبنان! که هردو به وظیفه خود عمل کردند وجای تردیدی نیست اما شاید اگر به تفاوت میان پیامبران اولوالعزم و سایر پیامبران فکر کنیم منظور نگارنده واضح تر درک شود!
بماند که عرایض بنده و برخی دوستان مثل پیروز فر منحصر در مقوله امام صدر رحمت الله علیه نبود! که البته عبور بیصدای شما را از کنار آنها به حساب تایید آنها میگذاریم !

سلام
ای وای!
اینجا چرا میدان جنگ شده؟!

ظاهراً کامنت قبلی من برایتان موجب دردسر شده!
عذرخواهی می کنم من فکر نمی کردم این بحث ها این قدر ریشه دار و طولانی شود
نمی دانم چه چیز باعث شده که آقای عابر پیاده این طور آتششان تند شود؟
در مباحثات ِسابق بر این در وبلاگ رجعت صدر همۀ دلخوشی من این بود که
عابر پیاده میان تفکرات و اندیشه های ما که خود را نه پیرو امام موسی صدر(که تا آنجا خیلی راه مانده) فقط علاقه مند به امام می دانیم تفکیک قائل می شوند؛
اشتباهات مرا به پای خودم می نویسند....نه امام
خودم را مؤاخذه می کنند نه امام موسی صدر را....
به نحوۀ نگارش من اعتراض می کنند نه به عمل امام
و
چقدر خوب بود که به همین روش عادلانه و منصفانه شان ادامه می دادند و از جوانمردی و انصاف عدول نمی کردند
فارغ از زمینه های فکری، زمانی، سیاسی و...که هر انسان غیر معصومی را به ارتکاب خطا ناچار می سازد:
انصاف نیست خطاهای پیروان یک رهبر را به حساب عمل او گذاشت
چه برسد به این که این خطاها در زمان غیبت و دوری آن رهبر حادث شده باشد
که در این صورت همۀ پیامبران الهی می بایست در عمل و سلوک امت هایشان مورد بازخواست قرار گیرند
آن هم نه مورد بازخواست بشری، که برای انسانی که خودش از خطا و اشتباه در امان نیست و بر همه ابعاد ِ حقیقت این عالم آگاه نیست چنین حقی برای قضاوت وجود ندارد.


به نظرم جناب عابر پیاده می بایست مشخص کنند دعوا بر سر حقانیت امام موسی صدر است یا پیروان امام موسی صدر؟
هر چند من پیش از این تا جایی که خاطرم هست به ایشان خاطر نشان کرده ام که نه ما و نه امام موسی هیچ کدام از اشتباه و خطا مصون نیستیم...ولی آن قدرها هم که شما زحمت قلمفرسایی به خود داده اید بد نیستیم؛)

سلام بر دوست عزیز پیاده من که عبور هم می فرمایند.....
در مورد واکنش آقا محمود من علم غیب ندارم ولی در مورد خودم ،مشکل از هیچ کدوم از این جاها نیست ، اولا بحث بنده در دو قطبی شما و رجعت صدر نبود ، بنده خودم هم قبول ندارم حرف ایشون رو ، سیاست همیشه نشون داده که دوست و دشمن سرش نمیشه ، هر سیاستمداری طبق منافعش عمل میکنه نه دوستیش ، اگه ملک عبدالله خودش رو دوست امام صدر می خوند ، اردوغان رسما گفت که مرید امام خامنه ای هست ولی مگه سیاست های منطقه ای ترکیه مطابق میل امام خامنه ای هست؟ مگه وقتی طرفدارهای انقلاب اسلامی در پاکستان اکثریت داشتند و مردمش در استقبال خودجوش میلیونی ماشین حامل رئیس جمهور وقت ما و خودشون رو داشتان بلند میکردن از شدت هیجان و برای رئیس جمهور خودشون طلب مرگ و برای رئیس جمهور ما طلب عمر می کردن همین کشور نبود که داشت آماده جنگ با ما میشد (اواخر جنگ ایران و عراق) ، مگه وقتی بی نظیر بوتو اومد خدمت رهبر ما و زار زار گریه کرد و طلب شفاعت ، این کشور با سیاست های ما در افغانستان مخالفت نمی کرد؟ مگه دبیر کل های سازمان ملل که می گفتن و میگن امام خامنه ای جذاب ترین شونه از ما حمایت میکنن؟ بنده هم قبول دارم این حرف نسنجیده ای هست ، تا وقتی برگ برنده نداشته باشی در حوزه روابط ، هیچ کاری از پیش نمی بری حتی اگه طرف مقابل عاشقت باشه.....
و اما در مورد حرف شما ، مشکل اینه که شما هم ضمنی و هم صریح فرمودید که امام صدر نبودش بهتره یا حداقل بود ، این حرف غلطه ، چرا ؟ چون اگه بودن در اون صورت ایشون با امام خمینی هم داستان میشدند و حداقل دیگه حرب الاخوه به وقوع نمی پیوست ، همین میتونست تو بسیاری از جا ها خیلی از بازیگر ها رو مجبور کنه تو زمین ما بازی کنند، دیگه سوریه مجبور بود برای داشتن هم پیمان تو لبنان خودش رو بیشتر موافق ما کنه نه این که مثلا بخواد جاسوس تو کشور ما بفرسته (قضیه چندین سال پیشه ها) ، دیگه کویت مجبور بود اگه میخواد تو لبنان خودی نشون بده و با پول برای خودش عروبت (عرب بودن) بخره پولش رو بریزه تو کانال ما نه اینکه تو آبکش بریزه ببره برای محرومان که تو راه از هزار تا سوراخ خورده بشه !!! و بلاخره همین یکپارچگی تو لبنان میتونست خیلی از ملت های دیگه رو هم به تشکیل سازمان مقاومت سوق بده ، چون همونطور که میدونید دودستگی اثر دفعی داره و تخریب طرفین توسط طرف مقابل ناظر بیرونی رو زده میکنه
اما با همه این اوصاف شما معتقدید که همون که نیست بهتر و نظرات طرفدارانشون و عملکرد امثال برّی رو مستمسک قرار دادید خوب وقتی شما دلیلتون اینه خوب جواب من هم میشه اون دیگه ، عزیز دل برادر...
اما حرفتون رو در مورد پیامبر الوالعظم و مرسلین قبول دارم ، مشخصا حرکت امل توانایی جهانی شدن نداشت ، امام صدر مدیربسیار توانایی بود ولی رهبر نه! مثلا نمی شد که امام همانطور که خانه به خانه ، روستا به روستا ، مسجد به مسجد و کنیسه (کلیسا) به کنیسه می رفتن راه بیوفتن و جنبش به جهان صادر کنند ، صدر را هر که دید عاشقش شد اما خمینی را.....
اظهر من الشمس است که امام خمینی و انقلاب عظیم اسلامی (که اگر مشتی حرامی از پشت خنجر نمی زدند الان حداقل در عراق ، سوریه ، افغانستان ، پاکستان ، لبنان ، فلسطین ، مصر و بحرین هم کاملا مستقر بود) را با جنبش هویت بخشی به شیعیان محروم لبنان مقایسه کرد و این ظلم به هر دوی آنان است ، همانطور که نمی توان انقلاب مارا با قیام قائم آل محمد (عج) مقایسه کرد و این ظلم به هر دوی آنان است ، و همین قبیل توقعات نا به جا عامل بسیاری از نارضایتی هاست ،مثلا فرد -در خوش بینانه ترین حالت هالویی- که معترض است به رهبر که چرا در جامعه اش فلان نابسامانی و یا ظلم وجود دارد ، نمی فهمد که حتی در حکومت علی (ع) هم جامعه بدون ظلم نبوده و حتی در برداشتی ضمنی از جواب امام صادق به فردی که به پوشیدن لباس فاخر توسط ایشان اعتراض داشت ، می توان فهمید وضع معیشتی مردم نسبت به زمان خلفای غاصب عباسی بدتر بوده و تنها در حکومت قائم (عج) این ظلم ها ریشه کن می شود

با سلام.
به شخصه به دلیل این که سر رشته ای از بحث ها و نظرات مطرح شده در این پست نداشتم نظری ندادم ولی از نظرات دوستان خیلی استفاده کرده و می کنم. به نظرم به برداشت درست از موضوعات مطرح شده خیلی نزدیک شدیم.

سلام برشما.
خب با توضیح دوست عزیز آقای یاسر خیلی از ابهامات روشن شد وبه قول اقای پارسا نتایج خودش ر. نشون میده به زودی خب گمونم باتوجه به تکمله اقای یاسرنیازی به نوشته بیشتر من نیست. هرچند بی انصافی میدونم که متهم بشم به طرفداری از نبودن صدر بخصوص که مطمئنم در صورت حضور شون ، ایشان هرگز آلت دست مخالفین نهضت امام نمیشدند. اما بااین حال چون معتقدم دست مدیریت خدا رو در تمام این حوادث میشه دید معتقدم به گونه دیگری به این ماوقع میشه نگاه کرد، مثال روشن من در این زمینه جمله تامل برانگیز حضرت امام در مورد شهادت فرزندشون مصطفی بود که فرمودند شهادت مصطفی از الطاف خفیه الهی بود! خب در اینکه شهادت یک لطف الهی است تردیدی نیست
، اما حقیر معنای این جمله امام رو فرای این میدانم و اجازه بدین عرض کنم امام راحلمون با علم به پیروزی نهضت اسلامی و علم به اینکه باید روزی سکان انقلاب رو به جانشین خود بسپارند و باعلم به نقش و شان حاج اقا مصطفی و اطلاع از ارادت ملت به خاندان امام احتمال میدادند درصورت رحلت شخص امام وحیات حاج مصطفی ، قطعا مسئولیت رهبری به ایشان واگذار میشود! لذا شهادت ایشون باعث میشد ان
انقلاب اسلامی از اتهام ناروای موروثی بودن رهبری در آن مبرا شود بخصوص که با براندازی یک سلطنت موروثی آغاز شده بود
و این همان لطف خفیه الهی بود که معتقدم امام به آن پی برده بودند!!
جانی که جدا گردد جویای خدا گردد ، او نادره ای باشد او بوالعجبی باشد
آن دیده کزین ایوان ایوان دگر بیند، صاحب نظری باشد شیرین لقبی باشد،
آنکس که چنین باشد باروح قرین باشد ، درساعت جان دادن او را طربی باشد،
فکر کنم این مثال منظور من رو روشن کرده باشه و دیگه نیازی نباشه به رفتارهای پرسش برانگیز خضر نبی و حکمت اون در قرآن اشاره کنم .
در این مورد هم میخوام دوستان به یک واقعه تاریخی فقط از جنبه ثلمه وارد شده به امت اسلامی قضا‌ت نکنند و به مدیریتی که در پشت همه ی این مسائل میتونه وجود داشته باشه هم توجه کنیم !!
امیدوارم همه دوستان سربلند باشند.

سلام.
بد نیست دوست عزیزمون "علی" در قسم به لفظ جلاله ی "الله" مراعات بیشتری بفرمایند.
ضمن این که به جای متهم کردن آقای "عابر پیاده" به تند روی که از قضا با دلیل و منطق در حال بیان نظراتشون هستن، با سند و دلیل و منطق ایراد نظرات ایشون رو بیان کنن و از الصاق برچسب های ناچسب خودداری کنن.

سلام
شخصیت امام موسی صدر خیلی مهجور مانده و زیاد شناخته شده نیست ممنون از اطلاعات جالبتون
یاعلی
http://rezvaan.blog.ir/

تشکر از جناب پارسا بابت تذکر
در مورد لفظ الله بله حق با شماست چون جنوبی هستم شاید زبان محاوره باعث شد این لفظ را بنویسم
در مورد استدلال آقای عابر حقیقتش استدلالی ندیدم و بیشتر سخنان به خاطر اختلاف سیاسی بود که مقصر فتنه ۸۸ هم حتما امام موسی صدر معرفی کنن

سلام مود کربس جان
فراموش کردم جواب سلام رو در کامنت قبل بدم

سلام
دوستان محترم ، به نظرم با توجه به بحثهای مفصلی که ذیل این پست صورت گرفته و هرکس استدلا لهای خودش رو مطرح کرد وجوبی نداره همدیگه رو متهم کنیم ، اونهایی که دنبال پاسخند با مطالعه مطالب دوستان حتما بخشی از پاسخشون رو گرفتند و اگر سوالی مونده باشه میتونند به منابع بی طرف در مورد امام صدر مراجعه کنند اونهایی هم که دنبال پاسخ نیستند و از موضع سیاسی به ماجرا نگاه میکنند استدلال ها در اونها اثری نداره!
به هرحال دراینکه امام صدر به شیعیان لبنان شخصیت داد و اصطلاحا اونهارو شناسنامه دار کرد و به خاطر این خدمت محبوبیت فراوانی در لبنان کسب کردشکی نیست!
اما آقای یاسر به خوبی طرح مسئله عابرپیاده رو باز کردند و مستدل ساده اندیشی کسانی که تصور میکنند رفاقت های سیاسیون در دو جبهه مخالف میتونه در نتیجه یک نزاع اساسی تعیین کننده باشه رو اثبات کردند.
یا خلطی که در مبحث لزوم تقیه پیش اومدعابرپیاده به خوبی پاسخ داد که زمان با زمان متفاوته و در وضعیت فعلی ما باید نگاهمون به رهبری باشه که ایشون هم تکلیف آل سعود رو روشن کردند و حزب الله لبنان هم برهمین اساس رفتارخودش رو تنظیم میکنه!
بنده هم اضافه میکنم که امام راحل ما بسیار روشن همون ایام تکلیف مارو با آل سعود روشن کردند لذا این بحثها تاثیری در ماهیت نزاع حق و باطل نداره و بیشتر ساده اندیشی و توجیه یک موضع اشتباه محسوب میشه!
همینطور دوستمون اقای یاسر بخوبی پاسخ کسانی که میخواستند با تغییر در معانی کلمات بکار رفته در نوشته های برخی دوستان مثل عابر پیاده ازش نتیجه دلخواه خودشون رو بگیرند دادند بویژه جایی که ایشون از توانمندی انقلاب اسلامی صحبت کرده بود و دیگران انشااله سهوا این کلمات رو به محبوبیت و موفقیت مطلق تعبیر کردندو براین مبنا پاسخ دادند که این یعنی قلب ماجرا به شکلی دیگه که خوشبختانه ادامه پیدا نکرد!
لذا خوبه بدونیم اگر قصد روشنگریه معنی کلام دیگران رو تغییر ندیم کمااینکه بارها عابرپیاده در نوشته هاش به خدمات امام صدر اشاره کرد اما چون درکنار اون ضعف های دوران ایشون رو هم بررسی کرد متهم شد به ضد صدر بودن !گویا برخی حاضر نیستند جز تعریف و تمجید از ایشون چیزی بشنوند!
اما همونطور که بنده ، اقای یاسر و عابرپیاده عرض کردیم تفاوت بسیاری در حوزه مسئولیت انقلاب اسلامی و جنبش شیعیان لبنان و در دوره امام صدر وتاثیر اونها وجود داره ، که با توجه به استدلال ها ومثال های روشن عابرپیاده که آقای یاسر هم اون رو تشریح و تایید کردند بیشتر توضیح نمیدم!
حال اینکه عده ای ناراحتند که چرا دراین بین به این واقعیت اشاره شده که قریب به اتفاق سایتهای فارسی طرفدار امام صدر وابسته به یک طیف سیاسی خاص هستند ! اون مسئله ی دیگریست و باید باید علت رو از همون طیف سیاسی پرسید چرا که به نظر بنده بعیده که امام صدر درصورت حضورشون حاضر میبودند پرچمدار طیفی باشندکه زاویه محسوسی با سیاستهای رسمی انقلاب اسلامی داره و شاید این همون منظوری هستش که برخی از دوستان مطرحش کردند! من در اینجا به تعبیر جالب مشتی حرامی آقای یاسر برای این دسته اشاره میکنم!
نهایت اینکه باید بین طرفداران واقعی تفکر موسای صدر و آنها که با نام او به دکان داری سیاسی مشغولند فرق اساسی قایل شویم! به هرحال رسم دنیا این بوده که برای فریب مردمان هیچ حربه ای بهتر از پنهان شدن پشت نام افراد صالح و خوشنام وجود نداشته! که دراین مورد هم استثنایی وجود نداره!
التماس دعا

سلام.
خوشحالم که با وب شما اشنا شدم . از مطالب مفیدتون استفاده کردم. بخصوص که بحثهای داغی هم توش شکل میگیره، به نظر من باید خوشحال باشیم که امام صدر لبنان ایرانی بوده ومراد شیعیان مظلوم لبنان، اما نیازی نیست تعصب بیجا به خرج بدیم و فقط نقطه قوتها رو ببینیم اینطوری با خودشیفتگی زود مقهور دشمن میشیم امابیان ضعفهای هرحرکتی باعث میشه کمتراشتباه کنیم کما اینکه حزب الله لبنان و رهبران فهیمش بااستفاده از تجربه امل طوری عمل کردندکه دوست و دشمن انگشت به دهن موندن،اما اونطور که مسلمه حزب الله علاوه براون تجربه یه چیز دیگه رو هم سرلوحه خودش قرار داد واون اخلاص در عمل بودمثل امام خمینی ،
مطلبی اخیرا خوندم در مورد اخبار غیبی از امام صدر از چندتن از علمای سرشناس ، نکته عجیب در یکی از نقل قولها این بود که فرموده بودند قذافی به تحریک برخی از نزدیکان خود امام صدر که در ظاهر بسیار مرید ایشون بودن ایشون رو ربوده!!
که در صورت صحت این موضوع باید در مورد حرفهای منطقی خیلی از دوستان در باره روش مدیریتی امام صدر بیشتر فکر کنیم .

چقدر جای خالی تفکر ایشون حس میشه این روزها. مرسی از پست خوبتون. هر چی از امام موسی صدر بگین بازم کمه.

آدم از بعضیا تعجب می کنه. دیگه شما از ائمه که شیعه تر نیستین عزیزان! اگه امام زمان طبق مرام شماها بخوان شریعتو پیاده کنه، باید کل کره ی زمینو ببندن به بمب اتم!!!

همین طرز فکر شماست که داعشو به وجود میاره... روش اونام همینه... فقط از قضا جبهه شون با شماها فرق می کنه. اگه شمام دست بر قضا سنی و وهابی به دنیا میومدین الان در حال سر بریدن و لعن آل علی بودین. تو رو خدا انقدر دل امام زمانو خون نکنین با این تندروی هاتون :(

آدما با استدلال و منطق و عمل درستاز ناحیه ی خود ما هدایت میشن... اگه این مورد به سایر روش ها ارجح نبود، همه ی ائمه ی معصومین دست به شمشیر می شدن و این همه مکتوبات عقلانی و علمی و اخلاقی ازشون به جا نمی موند. اگه شما جای مالک اشتر بودین و طرف به طرفتون سبزی گندیده پرت می کرد نه تنها با سکوت و دعای خیرتون باعث هدایتش نمی شدین بلکه می زدین دهن دماغشو یکی می کردین تا به خیال خودتون از پوستین روشنفکری فاصله بگیرین!!!

با سلام 

زنده باد منش آزادیخواهانه امامنا موسی صدر که صلح را برای کل انسان های روی زمین میخواست