چشمم که به گنبد طلایی سلطان جود و سخا افتاد، اشک چشمانم را فراگرفت. حال خاصی مرا فرا گرفته بود. حال زندانی و مجرمی که به لطف سلطان، عفو شده و تازه علاوه بر آن، اجازه داده اند خدمت او رفته و عذرخواهی کرده و حاجت های خودش را هم بگوید. اصلا فکر نمی کردم دوباره به مشهد مشرف شوم. گفتم یا در لبنان ما را به جرم شیعه بودن می کشند یا به علت گناهان، توفیق زیارت نصیبمان نخواهد شد. اما مولای مهربان باز هم لطف و عطایش را شامل حال ما کرد و به دیدارش مفتخر شدیم. آنقدر حرمش شلوغ بود و عاشقان و شیعیان از اقصی نقاط دنیا به آنجا آمده بودند که روز اول نتوانستیم وارد حرم شویم. جلوی پنجره فولاد زیارت خوانده و برگشتیم. نیمه شب ساعت حدود 2 توانستم داخل شده و زیارت کنم و با زحمت خودم را به ضریح مطهر برسانم.
می گویند امام غریب؛ اما غریب آن نیست که در زادگاهش نباشد، غریب آنست که خدا و پیامبر، او را امیرمومنان تعیین و معرفی کنند اما از ظلم و نادانی مردم، سر در چاه کند، غریب علی علیه السلام است که پهلوانان عرب از هیبت و قدرتش به لرزه در می آمدند اما توسط نامرد مردمان در نماز از پشت به او حمله شد؛
غریب آن است که بعد از شهادت پدرش که برترین انسان خلقت بود، سرور مومنان بود، نبی خدا بود، درب خانه اش را آتش بزنند و با لگد چنان به در بکوبند که بچه اش سقط شود، غریب فاطمه است که فدای ولایت حقه ی علی شد؛
غریب آن است که همسرش او را مسموم کند و نگذارند در خانه ی جدش دفن شود و تابوتش را تیرباران کنند، غریب امام حسن است که مسلمان نماهای حرام زاده ی صهیونیست، قبرش را تخریب کردند و زائرانش را کتک می زنند، لعنت خدا بر آنها؛
غریب آن است که مردم او را روی دوش پیامبر دیدند و شنیدند که سرور جوانان بهشت است، اما دور هم جمع شدند و ایمان ظاهریشان را کنار زدند و گفتند از کینه ی پدرت که اجداد کافر ما را کشت، تو را می کشیم، غریب حسین علیه السلام است که مظلومانه و تشنه با فرزندانش کشته شد؛
غریب آن است در بین قاتلان پدرش زندگی کند و هر دم چهره ی آن نامردمردمان نامسلمان را ببیند و آنقدر فضایل و عباداتش زبانزد باشد که به دستور خلیفه ی غاصب خلافت، به شهادت برسد، آری غریب امام سجاد است که سنگ قبرش هم برای اصحاب شیطان قابل تحمل نبود و تخریبش کردند،
غریب آن است که علم و دانشش سرآمد دانشمندان و فقها باشد و تنها سلاحش در مبارزه با غاصبان خلافت، علم و اخلاق و فضیلت و محبوبیتش باشد، آنگاه به دست آن بی منطقان و اصحاب زر و زور کشته شود. آری غریب امام باقر علیه السلام است که زندانبانانش در دمشق مرید و شیدای او شده بودند و هشام بن عبدالملک از ترسش او را مسموم و شهید کرد؛
غریب آن دانشمند بزرگ و عالم علوم اهل بیت است که استاد فقهای مسلمانان بود به طوری که ابوحنیفه گفت: اگر جعفر بن محمد نبود، مردم احکام و مناسک حجشان را نمیدانستند. غریب آن است که افرادی ادعای پیروی از شاگردان او را دارند اما خون شیعیانش را حلال می دانند. غریب امام صادق علیه السلام است که خلیفه شیطان در زمین، از ترس دانش و روشنگری اش او را به شهادت رساند؛
غریب آن کسی است که پرهیزکارترین مرد زمان خودش باشد و فضایلش زبانزد باشد اما دشمنان خاندانش جلوی منزلش بیایند و به او و پدرانش اهانت کنند و او تحمل کند و به کاظم مشهور شود. غریب امام کاظم است که سالها زندان ظالمان شیطان صفت را تحمل کرد و او را در آخر به شهادت رساندند؛
غریب آن است که در ظاهر امیر باشد و در حقیقت اسیر، آنکه به زور از زادگاه و خانه و کاشانه اش دورش کنند و به اسم ولایتعهدی به ایران ببرندش. ولایتعهدی برای خلافتی که حق او و پدرانش بوده! امام رضا علیه اسلام در غربت شهید شد ولی شیعیانش به دورش جمع شدند و ارادتمندانش به گردش حلقه زدند، او دیگر غریب نیست، ما از غربتمان به او پناه می بریم؛
غریب آن بخشنده ای است که با وجود سن بسیار اندکش، در مجالس علمی و فقهی زمان خود، علمای بزرگسال را به زانوی شاگردی و کوچکی در می آورد. غریب امام جواد الائمه است که توسط همسرش مسموم و به شهادت رسید؛
غریب آن است که شیعیانش هم او را نمی شناسند، آنکه اگر بگویند یک حدیث از او نقل کنید هیچکداممان بلد نیستیم. امام شریفی که آنقدر فضایل داشت که به نقی، یکی از زیبا ترین کلمات عربی مشهور بود. به راستی که پاکی و زلالی آن امام بر مردم زمانش مکشوف و مشهور بود. غریب امام علی النقی ملقب به هادی است که در سامرا و در خلوت و تنها با حضور فرزندش امام عسکری به شهادت رسید؛ آری غریب اوست که در کشور شیعه به او اهانت می شود و بدا به حال گمراهان و مسخره کنندگان؛
غریب آن امامی است که او را در دژ و پادگان نظامی محصور و زندانی کردند تا مبادا پایه های سلطنت و حکومتشان سست شود. هنگامی که در زندان بود جلادان از عبادت و اخلاقش درشگفت بودند و وزیر مغرور خلیفه، به احترامش بر می خواست. غریب امام حسن عسکری است که در خانه اش جاسوس و مخبر گذاشتند تا از ولادت فرزندش با خبر شوند، غریب اوست که در محاصره و غربت مسموم و به شهادت رسید؛
غریب اوست که مولای ما و پدر مهربان امت است، از چشمها پنهان شد تا جانش حفظ شود، از دست اصحاب شیطان، همان جگرخواران نادان بچه کش، همان ها که وقتی زور دارند به کسی رحم نمی کنند و وقتی مردی در برابرشان بایستد، راه نیرنگ و حیله پیشه می کنند. غریب آن مولایی است که می بیند در جای جای جهان، هرکجا شیعه هست، نوادگان ریش دراز و بی عقل هندجگرخوار، به کشتار وذبح آن ها سرگرم اند، اما اجازه ندارد تا قیام کند و شرشان را از سر شیعیان کم کند. غریب مولایمان مهدی عجل الله فرجه الشریف است که شیعیانی به اسم او سعی در قدرت طلبی و مال اندوزی دارند اما برای امر شیعیانِ مولا در ایران و لبنان و سوریه و دیگر کشورها قدمی بر نمی دارند. غریب خاندان پیامبر است که جرمشان هدایت مردم به سوی خدا بود، برای همین هر کدام کشته و مسموم شدند. غریب خاندان اهل بیت است که به دستور پیامبر قرار بود با آنان مودت و مهربانی شود!
غریب شیعیان اهل بیتند که تمام جهان با آنها دشمنی دارند، حتی در کشور شیعه هم مظلومند.
اللهم عجل لولیک الفرج
پ.ن: شیعیان غریب لبنان و سوریه و عراق مورد حمله ی تکفیری های کافر قرار دارند و هر روز تعدادی از آنان را به شهادت می رسانند. تقریبا یک هفته بعد به لبنان می روم. از قدیم دوست داشتم در مبارزه با دشمنان اهل بیت که پست ترینشان صهیونیستها هستند کشته شوم و پیری و بستر بیماری را دوست نداشتم. حالا اگر به جرم شیعه بودن کشته شدم فردای قیامت دامن اهل بیت را رها نخواهم کرد و می گویم آن پست مردمان ما را شیعه ی شما می دانستند، شما بزرگواران ما را شیعه حساب نمی کنید؟
خدا ظهور مولا را تعجیل کند و ما را مشمول شفاعت آن ذوات مقدسه قرار دهد.
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.