خبری در کانالهای ایرانی منتشر شد مبنی بر کشف عملیات ترور سردار قاسمی در لبنان بدست موساد و خنثی نمودن آن. در اندک زمانی المیادین آن را تکذیب کرد. با هم نگاهی داشته باشیم به نحوه انتشار و رد کردن خبر و جزئیات آن.
اول اینکه خبر تنها از طریق منابع ایرانی و عمدتا کانالهای تلگرامی با نام سپاه منتشر شد و اشخاص مختلف هم آن را نقل کردند. در خبر آمده بود سازمان اطلاعات ترکیه به سفارت ایران خبر داده و نهادهای اطلاعاتی ایران هم جلوی عملیات موساد را گرفتند.
برخی افراد، این خبر را به جلب توجههای انتخاباتی ربط دادند. از آنجا که دولت لبنان (ونه حزب الله و دوستان ایران) علاقهای به خرید نفت و بنزین از ایران ندارند، حضور ایشان در لبنان نمیتواند لزوما برای فروش نفت باشد. طبق گزارش یکی از ادمینهای ما که آقای قاسمی را دو بار همراه خانواده و بدون خانواده در لبنان دیده است، حضور آقای قاسمی در لبنان بیسابقه نیست و دلیلی برای فروش نفت یا قرارداد مشترک نمیباشد. دولت لبنان تبعیت کاملی از آمریکا دارد خصوصا در امور بانکی و امنیتی و نظامی و خرید از ایران را حتی در موارد غیر تحریمی دنبال نمیکند. حتی دریافت کمک مجانی در زمینه برق یا سلاح برای ارتش را قبول نکرده است. این موضوع نه فقط برای ایران بلکه در مورد روسیه هم صادق است.
عنوان اینکه ترکیه خبر عملیات موساد را به ایران لو داده است از چند نظر غیر قابل قبول است. اولا ترکیه از کجا خبر داشته؟ دو اینکه ترکیه با رژیم صهیونیستی همکاری نظامی و امنیتی دارد و در بحث تکنولوژی پهپادی و مباحث نظامی بسیار از این رژیم کمک گرفته است. به آن اجازه میدهد از آسمان ترکیه استفاده کند، پایگاه آمریکایی و ناتو در خاک این کشور وجود دارد که دهها کلاهک هستهای در آن است. چرا باید به ایران خبر دهد؟
هرچند بین سازمانهای اطلاعاتی کشورهای مختلف همکاریها یا داد و ستدهایی صورت میپذیرد، اما اساسا باید خبر داشته باشند تا خبر دهند. البته ترور مقامات و شخصیتهایی که در دور زدن تحریم نقش اساسی دارند از اهداف دشمنان ایران خصوصا آمریکا و رژیم صهیونیستی است که با عدم دریافت پاسخ محکم و قوی در قبال ترورها، راه خود را بدون هیچ تردید و پشیمانی ادامه میدهند.
نکته دیگر این که درست است سازمانهای اطلاعاتی با یکدیگر تبادل اطلاعات دارند اما راه آن سفارت نیست. وقتی حرف از سفارت به میان میآید بیشتر به نظر میرسد که داستان رسانهای است نه واقعی.
اینکه گفته شد نیروهای امنیتی ایران جلوی ترور را گرفتند هم زیاد برای من قابل قبول نیست. در لبنان با اشراف کامل اطلاعاتی و عملیاتی حزب الله، چطور حرف از نهادهای ایرانی به میان میآید؟ پس حزب الله کجا بود؟ حزب الله که در خود صهیونیستها نفوذ دارد، نفهمید و حفاظت نکرد اما ترکیه فهمید و ایران حفاظت کرد؟
خبر ترور آقای قاسمی و تکذیب آن چند حالت میتواند داشته باشد: شاید یک بازی رسانهای بوده از طرف کسانی که میخواهند احتمالا ایشان را برای ریاست جمهوری کاندید کنند که احتمال این موضوع ضعیف است؛ تا جایی که میدانم ایشان اعلام تمایل نکرده و مطرح کردن چنین خبری در دنیا یک ضربه امنیتی و رسانهای برای ایران است. چرا که چنین نشان میدهد دیگران از تحرکات ما خبر دارند و این یک گاف امنیتی است.
شاید ترکیه که مدتی است فعالیتهای امنیتیاش در لبنان را تشدید کرده است میخواهد بگوید ما به اوضاع اشراف کامل داریم و شما در لبنان و سوریه زیر نظر ما هستید و در واقع اصلا عملیاتی هم نبوده است.
احتمال دیگر اینکه عملیاتی در جریان بوده و کشف و خنثی شده و با تکذیب آن خواستهاند بر ضعف امنیتی پیش آمده و قرار گرفتن در تور دشمن سرپوش بگذارند. این هم احتمال ضعیفی است، ایران که تلفن وزیر اسراییلی را هک میکند یا یک وزیر دیگر دشمن به اتهام جاسوسی برای ایران بازداشت میشود، نمیتواند از عملیات موساد بیخبر باشد و نیازی ندارد که جنجال رسانهای به پا کند. اساسا ما بلد نیستیم مثل صهیونیستها مظلوم نمایی کنیم و مظلومیت خود و شهدایمان را بهانهای برای فشار به دیگران کنیم و دستاورد رسانهای و دیپلماتیک و حتی اقتصادی از آن کسب کنیم.
دیدگاهها (۱)
کشاورزالبرزی خادم سردارسلیمانی
۲۷ فروردين ۰۰ ، ۱۷:۵۰
کارگر ایرانی هستم که چهار سال هست بیکارم و الحمدالله بخاطر وضعیت مالی نیازی به حقوق ندارم ولی عاشقانه حزب الله و خدمت به سید و سالار عزیزم سید حسن نصرالله را دوست دارم
کاش امیدی بود
پاسخ:
۳۰ فروردين ۰۰، ۱۱:۵۶