سفر ماکرون به لبنان و توجه وی به اتفاقات ناگوار این کشور موجب تعجب بسیاری افراد و سردرگمی و تحلیلهای غلط از سوی برخی اشخاص شده است.
واضح است ماکرون دلش برای مردم لبنان نسوخته و از این سفرها هدف دیگری دارد.
سفرهای مارکوپولو وار ماکرون به لبنان که قرار است ادامه داشته باشد، با دو هدف انجام میشود. اول اینکه به تحلیل بسیاری از کارشناسان، وی برای ایجاد پایگاهی در مقابل ترکیه و توسعه طلبیهای آن در منطقه، لبنان را برگزیده، خصوصا که ترکیه در حال افزایش نفوذ در آن است و روابط لبنان و فرانسه هم ریشههای تاریخی دارد. لبنان جزو کشورهای فرانکوفون یعنی فرانسوی زبان است و مدارس فرانسوی در این کشور از بهترین مدارس هستند که با شهریه گران، به گسترش فرهنگ فرانسه بین دانش آموزان نخبه و قشر موثر جامعه میپردازند.
بسیاری از مردم لبنان حتی برخی از شیعیان، فرانسه را مادر مهربان تلقی میکنند و عشق بسیاری از افراد سفر به پَغغی (پاریس) است. در چنین شرایطی ماکرون به عنوان نجات بخش ظاهر میشود تا ضمن دستاورد سازی برای خود که در کشورش به آن نرسیده، خط مشی آمریکا و صهیونیسم را در لبنان متحول میکند. این هدف دوم سفر ماکرون است.
فشارهای چند سال اخیر آمریکا که پس از خروج از برجام شدت گرفته، با هدف خفه نمودن مقاومت و مردم حامی آن انجام شد، و دقیقا مشابه سیاست فشار حداکثری بر ایران است. در لبنان به یکباره قیمت دلار بطور بیسابقهای بالا رفت، عدهای دلار را از کشور خارج کردند تا در لبنان نایاب و گرانتر شود. گوشت گران شد، بنزین و گازوییل نایاب شد، قطعی برق آنقدر زیاد شد که شبکه ارتباطات و تلفن و اینترنت را دچار اختلال و قطعی نمود. تظاهرات و اعتراضهای هدایت شده شکل گرفت و در نهایت دولت این کشور ساقط شد.
فشارهای آمریکا و اجرای کورکورانه سیاستهای مالی و پولی مورد نظر آمریکا برای تحریم اشخاص و موسسهها و تجار مرتبط و نزدیک به مقاومت باعث شد صدمات بسیاری به اقتصاد لبنان وارد شود و با افزایش ناگهانی قیمت دلار که معلوم شد خود آمریکا و برخی بانکهای وابسته، در آن دست داشتند، کل مردم با فشار اقتصادی روبرو شدند. فشار آمریکا با هدف ضربه به مقاومت بود اما برعکس، موجب شد همپیمانان آمریکا ضربه بدی بخورند ولی حزب الله خود را حفظ کند و وضعیتش از بقیه بهتر باشد و به مردم و طرفدارانش نشان دهد از انسجام و قدرت و مدیریت بهتری برخوردار است.
با انفجار بندر بیروت که هنوز اعلام نشده آیا کار آمریکا یا اسراییل و عمدی یا اتفاقی بوده، تلاش شد از آن برای شوراندن مردم علیه حزب الله استفاده شود. اما بجز عده اندکی از افراد سیاست زده و پیروان برخی احزاب، عامه مردم سناریوی ساختگی رسانههای عبری عربی را باور نکردند و تظاهراتی که چند روز پس از انفجار در بیروت رخ داد، با شعارهای سیاسی و ضد حزب الله، به تشنج کشیده شد و بسیاری از معترضان، تظاهرات را ترک کرده و عدهای هم با هتاکان درگیر شدند و کلا سناریو شکست خورد.
سیاست فشار حداکثری آمریکا که با شکست روبرو شده بود نیاز به یک نجات بخش داشت و ماکرون از این آب گل آلود ماهی گرفت و سریع خود را به لبنان رساند. کمکهای فرانسه و کشورهای دیگر از جمله یونان با کشتیهای جنگی به بیروت منتقل شد که ثابت میکند هدف آنها نه کمک، که موضع گرفتن در بیروت برای مقابله با ترکیه هستند.
ماکرون هرچند خواستار اصلاح نظام لبنان و مبارزه با فساد شده اما طرح و نقشه واضح و دقیقی برای این موضوع ارائه نداده و انتخاب مصطفی ادیب به نخست وزیری، از نظر خود لبنانیها تنها عوض کردن مهره است نه اصلاح ریشهای. ماکرون تهدید کرده اگر تا 3 ماه آینده وضعیت تغییر نکند شخصیتهای لبنانی (سیاسیون سابق و سردمداران فاسد) را تحریم میکند. این یعنی سیاسیون فاسد اموال خود در بانکهای فرانسه و سوییس را از دست خواهند داد.
دیدگاه ماکرون به لبنان، نسبت به ترامپ متفاوت است. ترامپ وضعیت و شرایط لبنان را نمیشناسد و با خوی استکباری تنها به دنبال سرکوب حزب الله به خاطر امنیت رژیم صهیونیستی است.
اما ماکرون به خاطر روابط دیرینه دو کشور اطلاع دقیقی از لبنان دارد و به همین خاطر اذعان کرد حزب الله جزء اساسی و مهمی ازجامعه لبنان است. همچنین او پرداختن به سلاح حزب الله را در این مرحله رد کرد. با اینحال باید دید وزرای دولت جدید به چه شکل انتخاب میشوند و طرح وی برای دولت لبنان چیست. اگر وزرای انتخابی بیشتر از مسیحیان و خصوصا افراد ضد حزب الله باشند، یعنی خواسته آمریکا را به آرامی اجرا کردهاند. آمریکا اعلام کرده بود در دولت جدید لبنان نباید حزب الله وجود داشته باشد.
در واقع فرانسه تلاش دارد با در دست گرفتن ابتکار عمل در لبنان آمریکا را قانع کند تا به روش نرم سیاستهای خود را در لبنان دنبال کند و با این کار ضمن دستیابی به منافع فرانسه در لبنان، منافع منطقهای خود را پیش ببرد.
از سوی دیگر به عقیده سرتیپ امین حطیط فرانسه چشم به پرونده نفت و گاز لبنان دارد و برای مشارکت در استخراج و بهره برداری باید پای خود را در لبنان محکم کند. ثروت نفت و گاز لبنان صدها میلیارد دلار تخمین زده شده و فرانسه به دنبال تضمین سهم خود از آن است.
از طرفی وضعیت سخت اقتصادی لبنان که به سوی سقوط پیش می رود باعث خواهد شد ماندن بیش از 2 میلیون پناهنده فلسطینی و سوری در این کشور ناممکن شود و همراه صدها هزار لبنانی به اروپا مهاجرت کنند که این موجب تهدید امنیت و اقتصاد اروپا است. لذا فرانسه تلاش دارد تا وضعیت لبنان به هر طریقی بهبود یابد.
دیدگاهها (۴)
حمید
۱۴ شهریور ۹۹ ، ۲۲:۴۴
ممنون
تحلیل متفاوتی بود نسبت به رسانههای داخل
savante سوانت
۲۲ شهریور ۹۹ ، ۰۲:۵۲
مکرون با هر مکری وارد لبنان شده و داره دخالت میکنه به کنار.
اما خیلی وضعیت خفت بار و خجالت آوریه که بعد از "مثلا استقلال یافتن" یه کشور،
دوباره استعمارگر بهش "دستور" بده که طی سه ماه اوضاعشو اصلاح کنه!
انسان با شرافت و غیرتی از همچین حقارتی اگه دق کنه، نباید شماتتش کرد.یه بنده خدایی خطاب به مستکبرا گفته بود : "یادتون نره ما (ایران) کشور بدون روز استقلالیم"
الان میفهمم چه جمله ی پرمغزی گفته
حمید
۱۶ اسفند ۹۹ ، ۱۲:۱۱
نه این سخنان هم صحیح نیست که ما مشکلات لبنتان را به خاطر حزب اله بدانیم و بگیم بخاطر اون اومدن لبنان را تحریم کردن چون مردم لبنان مشکلات خود را از چشم حزب اله و ایران خواهند دید و به ضرر ما است. این سخنان باعث خواهد شد که مردم لبنان در مقابل حزب اله قرار گیرند شما بزرگوار یه مقدار در سخن گفتن دقت فرمایید مشکلات لبنان ربطی به حزب اله ندارد و حزب اله را خواهشا زیر سوال نبرید. من واقعا از شما و سخنان و تحلیل شما تعجب می کنم بصیرت باید داشت
حدیثه
۱۶ خرداد ۰۱ ، ۱۰:۱۶
مگه لبنان مستعمره فرانسه است؟!