قضیه قتل خاشقجی یک طرف، داستانها و سناریوهای مختلف یک طرف. در حالی که روایت معروف، همراهی نامزد خاشقجی با او تا سفارت است، روایت های دیگری این شخص را زیر سوال می برد. همسر خاشقجی دکتر آلاء نصیف از وجود چنین خانمی در زندگی جمال اظهار بی اطلاعی می کند. داستان دیگری در لبنان منتشر شد که مدعی بود خاشقجی چهار زن داشت و به تازگی با خدیجه چنگیز آشنا شده بود و برای ثبت ازدواج باید به کنسولی رفته و بنا بر قانون ترکیه مبنی بر تک همسری بقیه را طلاق می داد. از طرف دیگر برخی افراد و رسانه های حامی بنی سعود مدعی شدند خدیجه چنگیز وجود خارجی ندارد و شخصی از اخوان المسلمین به نام محمد محسوب با لباس مبدل همراه خاشقجی شده است. در هر حال هر چه بود و داستان نامزد هر چه بود، خاشقجی به کنسولی رفت و ناپدید شد.
اما مشکل اینجاست که صدای کسی بابت هزاران کشته در یمن در نمی آید. جالب است بدانید همین خاشقجی درباره روشهای وحشتناک تروریستها در سوریه و عراق آن را تاکتیک خوب و موثری توصیف می کرد ولی این بلا سر خودش آمد.
حتما شنیده اید بوش گفته بود می خواهم در حمله به عراق یک میلیون عراقی و یک دکتر دندان را بکشم (در برخی روایت ها آمده یک زن بلوند). پرسیدند دکتر دندان برای چه؟ گفت دیدید گفتم کسی سراغ یک میلیون عراقی را نخواهد گرفت؟ در قضیه خاشقجی هم همین است. یک میلیون یمنی هم کشته شوند کسی صدایش در نمی آید. اما یک خبرنگار در جبهه آمریکا کشته شده، معلوم هم نیست دسیسه کدامشان بوده، کل عالم و آدم در موردش حرف می زنند و اظهار نظر می کنند و محکوم می کنند.