شکی در این نیست که سیاست های جدید استکبار در منطقه ما، به دنبال تقسیم منطقه و تغییرات اساسی در موازنه قوا است. با تاسیس داعش و فرستادن آن به عراق و سوریه، تلاش شد تا اولا مسلمانها به جان هم بیفتند و تقابلهای شیعه سنی، فارس عرب، کرد و ترک، و غیره منطقه را به سوی ضعف و تقسیم بکشاند. دوم اینکه گروه های مقاومت تضعیف شوند و علاوه بر آن، آنها را با داعش و تروریسم، در یک خانه و لیست جای دهند تا بتوانند به راحتی نابودشان کنند. در این میان رژیم صهیونیستی اشتباهات بزرگ و مرگباری کرده است. برای اطلاع از این اشتباهات با ما همراه باشید:
رژیم صهیونیستی در برنامه ریزی های خود دو اشتباه بزرگ کرده است. اول اینکه تصور کرد با جنگ سوریه، حزب الله بشدت تضعیف شده و تحلیل می رود و اسلحه و مهمات و نفراتش را از دست خواهد داد. دوم اینکه در پی توافق هسته ای ایران و غرب (آمریکا) ایران از حمایت از گروه های تروریستی (گروه های مقاومت) یا دست خواهد برداشت یا مجبور است در جنگ هزینه های فراوان بدهد و خود بخود توان حمایتش از گروه های مقاومت کاسته خواهد شد. درست است که الان حزب الله در پی تحریم های شدید و عدم لغو تحریمهای ایران و رسیدن پول به این کشور، با بحران مالی روبروست اما رژیم صهیونیستی نه تنها به هدف خود نرسیده است بلکه برعکس، خود را در معرض خطر قرار داده است.
نیم نگاهی به تاریخ حزب الله نشان می دهد نقطه قوت حزب الله در کجاست. #عماد_مغنیه فرمانده ارشد نظامی امنیتی #حزب_الله و بسیاری دیگر از مجاهدانی که در راه دفاع از خاک و ناموس و دین خود به #مقاومت پیوستند، از اول با این نظم و شیوه کنونی کار نمی کردند. در گذشته، در هر دهکده ای، جوانهای رفیق و فامیل دور هم جمع می شدند و هسته های مقاومت تشکیل می دادند. این هسته های کوچک، پس از نقشه کشیدن، و تهیه مایحتاج عملیات، که به سختی امکانپذیر بود، عملیاتی امنیتی یا اطلاعاتی را انجام می دادند.
در آن زمان، فقط هنگام جلسه ها و هنگام عملیات، افراد خارج از شغل و زندگی خود بودند. بقیه اوقات، احمد در دکان پدرش بود و ابو علی در قصابی، عماد سر درسش بود، حسن در حوزه بود و خلاصه همگی، بدون هیچ حمایت مالی یا چشمداشتی از دیگران، وظیفه جهادی خود را انجام می دادند. این در حالی بود که فلسطینی ها و گروه ها و احزاب وابسته به آنها در همان زمان، حقوق های علنی و بالایی می گرفتند و سلاح دریافت می کردند و زندگی خوبی داشتند.
در دهه 90 میلادی حزب الله سازماندهی بیشتری یافت و با آموزش ها و کمک های ایران، تفاوت محسوسی در عملیات ها و حجم و تعداد آنها حاصل شد. بطوریکه از عملیاتهای کوچک ایذائی و چریکی به عملیاتهای بزرگ رسیدند و به جای حمله به یک کاروان یا یک مزدور دشمن، همزمان به چند پایگاه نظامی حمله می کردند.
در این مرحله، دیگر کار یواشکی و وقت گذاری اندک جواب نمی داد. نیروهایی پیدا شدند که بطور شبانه روز در خدمت مقاومت بودند. هر چقدر حزب الله قوی تر شد، افراد بیشتری مایل به پیوستن به آن بودند. هرچند حقوق حزب الله واقعا برای زندگی در لبنان کم بود و کفاف نمی داد اما خیلی ها بودند که به آن راضی بودند. حزب الله آنقدر بزرگ شد که شاید بتوان گفت بیشتر شیعیان لبنان با آن همکاری مستقیم می کردند. در پی جنگ در سوریه و مخارج جنگ، حقوقها پایین تر هم آمد! آنها مدتی است از هر فرصتی برای تصفیه نیروهایی که شرایط اخلاقی و رفتاری لازم را نداشتند استفاده می کنند. این تعدیل نیرو که در پی شهادت رزمندگان، و در پی خروج برخی نخاله ها، و در پی کنار کشیدن عده معدودی بابت کمبودهای مالی رخ داده است، برخلاف تصور صهیونیستها، به نفع حزب است. آنها به خوبی می دانند یک حزب الله با روحیه سالهای 90 میلادی چقدر قویتر از یک حزب الله با روحیه سال 2006 است. افزایش کادر سازمانی حزب الله در پی پیروزی سال 2000 و 2006 باعث تزریق اموال از کشورهای مختلف به آن شده بود و خیلی ها دوست داشتند به خاطر کار یا حتی به خاطر شور و شوق جوانی و احساس پیروزی عضو حزب شوند. این داستان باعث شد، برخی نیروها بر خلاف نیروهای قدیمی که شب و روز و عمر خود را صرف مقاومت می کردند، تنها حقوق بگیرهایی باشند که توقع امکانات و خدمات در مقابل زحمات خود دارند.
قطعا رژیم صهیونیستی به یاد دارد وقتی حرکت امل تازه تاسیس شده بود و سازمانی نوپا و جوان بود، حتی بدون بودجه و امکانات، بسیار قویتر از حرکت املی بود که پس از جنگهای داخلی لبنان، ادوات نظامی سنگین هم در اختیار داشت. خطر حرکت امل شهید چمران، بسیار بسیار بیشتر از خطر حرکت امل بدون شهید چمران و امام موسی صدر است. آنها این را چشیده اند و لمس کرده اند.
دقیقا به همین شکل، خطر حزب الله مخلص، بسیار بیشتر از حزب الله به عنوان جمعی از نیروهای حقوق بگیر است. اساسا سلاح اصلی حزب الله در پیروزی هایش، نه امکانات و موشک، که اخلاص و عقیده و جهاد آنها بود. سنت خداوند بر این است که بندگان مخلص خودش را که در راه او جهاد کنند کمک می نماید. اگر مقاومت و مبارزه، سازمانی و شرطی و به خاطر پول باشد، تنها با برتری های مادی می تواند پیروزی کسب کند.
امروز که حزب الله در راه خالص تر شدن است و در تنور مشکلات مالی و رزمی آبدیده می شود و بواسطه ریزشها خلوصش بالا می رود، خطر بزرگتری برای دشمنان خود است. پس بهتر است صهیونیستها برای تضمین امنیت خودشان، به جای فشار به آمریکا و دیگر کشورها برای تحریمهای بیشتر بر حزب الله و لبنان و شخصیتهای لبنانی نزدیک به حزب الله، اتفاقا جلوی تحریمها را بگیرند!