جنایات رژیم صهیونیستی که گاه مستقیم و گاه غیر مستقیم و در نقاب و پشت صحنه انجام می شود همیشه یک هدف داشته: افزایش قدرت این رژیم، و تضعیف و نابودی کشورهای همسایه. انتفاضه 6 فوریه لبنان یکی از نقاط تاریخی مهم در تاریخ لبنان و مقاومت لبنان است که با مطالعه آن بیشتر به نقش مخرب رژیم اشغالگر، و زحمات مقاومت و مردم لبنان پی خواهید برد.
رژیم اشغالگر قدس یک رژیم نامشروع و ساخته دست قدرتهای استعماری است. تاریخ جنگ های این رژیم با اعراب و همسایگان مختلف خود شاهد جنایات بیشماری بوده است. اما آنچه کمتر به چشم می آید پروژه های عظیم استراتژیک برای حمایت این رژیم است که گاه بصورت علنی و گاه بصورت پشت پرده دنبال می شود تا اهداف این رژیم تمامیت خواه را محقق سازد. آنچه امروز به شکلی جدید توسط این رژیم دنبال می شود، پروژه داعش پروری است تا بدین وسیله نه تنها ارتشهای کشورهای مسلمان را نابود کند، که با دست خود مسلمانان، ممالک اسلامی را به قهقرا بکشاند بطوریکه حتی در آینده هم نتوانند کمترین قدرتی برای تشکیل ارتشی قوی داشته باشند.
آنچه این رژیم با جنگ نظامی و سیاسی توانست در مصر و اردن پیاده کند، گامهای اولیه ی پروژه ی نفوذ میان اعراب برای به رسمیت شناختن این رژیم و فراموشی فلسطین بود. البته کشور بعد از مصر، لبنان بود. در سال 1982 رژیم اشغالگر قدس به لبنان حمله کرده و تا بیروت پیشروی نمود. هرچند در ظاهر با ادعای حمایت از الجلیل و امنیت این رژیم و برای مبارزه و نابودی مبارزان فلسطینی در لبنان وارد عمل شده بود اما نیت شوم آنها چیز دیگری بود. آنها در نظر داشتند با به چالش کشیدن دولت لبنان و با همراهی سیاسیون راستگرای لبنانی که علنا با این رژیم دست دوستی داده بودند، چنین القا کنند که باید برای بازپس گیری سرزمینهای جنوب لبنان، رژیم اشغالگر را به رسمیت شناخت تا بتوان با آن مذاکره کرد.
حمایت بی چون و چرای نظامی و مالی آمریکا از رژیم صهیونیستی و وتوی هرگونه قطعنامه علیه جنایات این رژیم نشان می دهد که این همپیمانی، تنها برای جلوگیری از خطرات تهدید کننده رژیم صهیونیستی نیست بلکه یک همکاری در قالب سیاست های استعماری مشترک برای منطقه خاورمیانه خصوصا کشورهای عربی است. این سیاست به دنبال کنار گذاشتن اتحاد جماهیر شوروی از نقش آفرینی در خاورمیانه و همچنین مانع راهکارهای اروپایی و گروه های مقاومت بود، تصمیم ها و مصوبات شورای اعراب خصوصا مجلس رباط باید به هیچ انگاشته می شد و نهایتا توافق کمپ دیوید با پشتیبانی آمریکا تنها راهکار پیش روی جهانیان تلقی می گردید.
توافق استراتژیکی که بین آمریکا و رژیم صهیونیستی امضا شد در برگیرنده کمکهای نامحدود آمریکا به این رژیم بود و بندهای سری مختلفی در بر داشت که بر گفتگوی اعراب و رژیم اشغالگر تاکید می نمود تا یکی پس از دیگری به میز مذاکره کشیده شده و با این رژیم پیمان صلح ببندد.
هدف واقعی رژیم صهیونیستی از حمله به لبنان از قرار زیر بود:
کمکهای صهیونیستها به مسیحیان راستگرای لبنان |
اول، نابودی امکانات مقاومت و بیرون راندن آن از لبنان که در این راستا با تایید و همکاری و همراهی قوات لبنانیه و کتائب لبنانیه و مزدورانی چون سعد حداد روبرو بود. در این راستا بسیاری از بزرگان نظام وقت لبنان که به المارونیه السیاسیه (مارونی گرایان) معروف بود در کشتی های صهیونیستها که در آبهای مقابل جونیه لنگر انداخته بودند با مقامات این رژیم دیدار می کردند و به این روابط افتخار هم می نمودند. کمیل شمعون با این رژیم به راحتی در ارتباط بود و فرزندش بارها به سرزمینهای اشغالی سفر کرد. همینطور بشیر جمیل و فرماندهانی از قوات لبنانیه به این کشور سفر کرده و نیروهایشان توسط صهیونیستها آموزش نظامی می دیدند و سلاح و مهمات دریافت کردند. در این مرحله از تاریخ، مصالح نظام مارونی لبنان با نظام نژادپرست صهیونیستی گره خورده بود.
دوم اینکه لبنان با امضای توافق با دشمن صهیونیستی، سوار بر قطار آمریکا در خاورمیانه شده و از محیط عربی پیرامون خود جدا گردد و دومین دولتی باشد که با این رژیم پیمان صلح می بندد تا زمینه برای کشاندن اردن به این جریان مهیا شده، سوریه محاصره شده و مورد هجوم قرار بگیرد و در نهایت مقاومت عربی نابود گشته، قضیه فلسطین کاملا پاک شود و منطقه خاورمیانه و راه ها و نفت آن کاملا دست استعمار آمریکایی قرار بگیرد.
در همین راستا بشیر جمیل به سبب همکاری و همراهی بی اندازه با رژیم صهیونیستی در مبارزه با جریان های ملی و عربی و کمونیستی، با حمایت نظامی این رژیم در لبنان ریاست جمهوری را به عنوان جایزه دریافت نمود. بسیاری از سیاسیون و آشنایان به قانون اساسی، وی را فاقد صلاحیت دانستند. وی تجارت با رژیم صهیونیستی را راه انداخت که به خاطر آن تجارت و کشاورزی لبنان رو به نابودی رفت و در مقابل رژیم صهیونیستی سود بسیاری برد. حمله این رژیم به لبنان باعث رکود در آن کشور شده بود به طوریکه به اعتراف وزیر دارایی آن رژیم، یورام اریدور در دیدارش با وزیر خارجه آمریکا جورج شولتز، برخی کارخانه ها و وسایل از لبنان دزدیده شد تا به اقتصاد آن رژیم کمک شود. اما با سرازیر کردن کالاهای صهیونیستی به لبنان، ماهانه 12 میلیون دولار به خزینه این رژیم واریز می شد.
وقتی بشیر جمیل ترورشد دشمن اشغالگر فرصت را برای اشغال بیروت غربی مناسب دید. چرا که این منطقه در برابر اشغالگری مقاومت کرده بود. نیروهای ملی و مقاومت و اسلامیون با تعهدات قطعی آمریکا دست از مقاومت برداشتند، وبا ساده ترین شکلی فریب خوردند که قتل عام صبرا و شاتیلا با راهنمایی صهیونیستها و اجرای قوات لبنانیه رخ داد. پس از آن امین جمیل با پشتیبانی دشمن اشغالگر به ریاست جمهوری لبنان رسید و شفیق الوزّان نخست وزیر گشت تا زمینه برای پیمان صلح (17 ایار) با اشغالگران آماده شود. نیروهای چند ملیتی که قبلا برای حمایت از اردوگاه های فلسطینیان آمده بودند تبدیل شدند به نیروهای حامی ریاست جمهوری و حکومت لبنان که از کمترین پشتیبانی مردمی برخوردار بود. پیمان 17 ایار در مجلس لبنان به تصویب رسید و زمینه برای آمریکا و نوچه اش رژیم ساختگی صهیونیستی فراهم بود. اما به ناگاه حرکت امل در آگوست 1983 قیام نمود و کل بیروت را در دست گرفت. انتفاضه آب (آگوست) 1983، قیام مردم لبنان در برابر دست نشانده ها و وطن فروشان بود. حرکت امل به زودی از منطقه غربی بیروت (اهل سنت نشین) برای جلوگیری از بروز فتنه سنی شیعی عقب نشست و امنیت آن را به دست ارتش سپرد. با این قید که ارتش، ارتشی ملی باشد و برای مصالح احزاب راستگرای مسیحی، مسلمانان را مورد هجوم قرار ندهد.
اما از 24/12/1983 ارتش در نقش نیروهای راستگرای مسیحی وارد عمل شد و با محاصره ضاحیه، در مناطق مختلف، مردم را هدف قرار داد، مثلا در منطقه کلیسای مارمخایل روزی دو سه شهروند عابر را با تک تیرانداز می کشتند. نیروهای مارینز (کماندوهای دریایی آمریکا) که از گذشته فعالیت های مشکوکی در لبنان داشتند و برای اجرای سیاستهای استعماری امریکا در منطقه در فرودگاه لبنان مستقر شده بودند در تاریخ 24/10/1983 با انفجاری انتحاری تلفات بسیار زیادی داده و از لبنان رفته بودند. در 2 شباط 1984 (فوریه) ناو نیوجرسی برای انتقام، ضاحیه را در حمایت ارتش امین جمیل مورد گلوله باران قرار داد. مردم ضاحیه هنوز به یاد دارند وقتی توپهای عظیم این ناو، شلیک می کردند کل دریا روشن می شد.
از جمله اقدامات نابودگر حکومت مارونی لبنان در این مدت، سانسور رسانه ها بود. رسانه ها فقط می توانستند مبارزان حرکت امل و چپ گرایان را تروریست معرفی کنند. وگرنه هر خبری در مظلومیت آنها یا کشتار مردم توسط ارتش، با سانسور مواجه می شد. از طرف دیگر حقوق ارتشی هایی که در حمله و کشتار و نابودی مردم دست داشتند افزایش می یافت و کسی که تمرد می کرد، حقوقش قطع می شد. حقوق یک سرهنگ در آن زمان حدود 3000 لیره لبنانی بود که به 7500 لیره افزایش یافت (در آن سالها هر دلار نیم لیره بود که بواسطه سقوط اقتصادی ناشی از حمله صهیونیستها و واردات از فلسطین، به 3 لیره رسید). افسرانی که در بمباران ضاحیه و جبل لبنان (محل سکونت دروزی ها و چپ گرایان) شرکت می کردند هدیه ازدواجی معادل 150000 لیره دریافت می داشتند. بذل و بخششهای این چنینی بدون پشتوانه قانونی و به دستور امین جمیل، از کیسه بانک مرکزی لبنان پرداخت می شد. بنا بر اعترافات نخست وزیر لبنان، شفیق الوزان، روزانه 50 میلیون لیره لبنانی برای چنین بذل و بخششهایی خرج می شد.
میشل عون که در آن زمان فرمانده لشکر هشتم لبنان یعنی قویترین لشکر ارتش بود، یکی از نیروهای محاصره کننده ضاحیه بود که با بمباران ضاحیه، منازل مردم را تخریب کردند و هزاران نفر آواره شدند. تنها در بیست ساعت اول بمباران ضاحیه، سه میلیارد لیره لبنانی بمب و گلوله بر سر مردم پرتاب شد که با خسارتهای وارده به مردم، شش میلیارد دلار از دارایی های لبنان نابود گشت. بیش از دویست هزار نفر از مردم آواره شدند و از مناطق سکونت خود فرار کردند. جنایتی که در حق مردم ضاحیه شد، ارتشی های وطن پرست و احزاب و نیروهای اسلامی را بیدار کرد. آنها وقتی چنین اقدام وحشیانه ای از ارتش امین جمیل دیدند، به مخالفت برخواستند. چرا که احساس کردند این جنگ نه فقط بر علیه حرکت امل (حرکتی شیعی) که بر علیه مردم خصوصا مسلمانان است.
حرکت امل در ششم فوریه 1984 دست به قیام زد. در پی این قیام، لشکرهایی از ارتش از تابعیت فرماندهی ارتش سرباز زدند و اعلام بی طرفی کردند (این اقدام از قبل برنامه ریزی شده و با افسران مورد اعتماد صحبت شده بود. لذا مثلا در منطقه شحار غربی که بین بیروت و جبل است، سرهنگ ولید سکریه که افسری از اهل سنت بود سرلشکر های مافوق خود در آن منطقه را بازداشت کرد. یا سرلشکر لطفی جابر فرمانده لشکر ششم در بیروت غربی، با اینکه شیعه بود نخواست با حرکت امل همراهی کند، لذا بازداشت شد).
لشکر اول که در بقاع مستقر بود با اعلام بیطرفی بیان داشت از فرمان فرماندهی تبعیت نمی کند و بدون ترک خدمت یا شورش، از سازمان ارتش کناره گیری کرده است. لشکر ششم در بیروت هم همین روال را در پیش گرفت. اکثر نیروهای مسلمان ارتش و برخی از مسیحیان هم ترک خدمت کردند. با نظارت حرکت امل، ادوات و تجهیزات نظامی به لشکر ششم که در بیروت غربی مستقر بود منتقل شد و کار سرشماری و آمارگیری و حضور و غیاب توسط حرکت امل انجام شد و امنیت شهر به لشکر ششم تحویل شد. بیانیه حرکت امل در جدا شدن نظامیان از ارتش امین جمیل، و پیوستن به فرماندهی ارتش میهنی، باعث شد جلوی غارت اموال و تجهیزات ارتش گرفته شود و کنترل بیروت با کمترین درگیری به دست گرفته شود و امنیت آن توسط ارتش میهنی برقرار گردد.
نتیجه انتفاضه ششم شباط (6 فوریه) بسیار مهم بود. نیروهای مقاومت قدرت زیادی پیدا کردند و نیروهای راستگرای مسیحی را عقب راندند و ساختار سلطه در لبنان تعدیل شد. حکومت امین جمیل بنا بر درخواست وزرای مسلمان و کناره گیری آنها از دولت، ساقط شد. پروژه توافق 17 ایار با رژیم صهیونیستی شکست خورد و بعدها با رای مخالف مجلس لبنان کاملا کنار گذاشته شد. ایتالیا و انگلیس از نیروهای چند ملیتی خارج شدند. نیروهای نظامی آمریکا و فرانسه از لبنان خارج شدند. اکثریت ارتش لبنان با جریانهای میهنی و مقاومت شد و قسمت ناچیزی از آن تحت سیطره قوات لبنانی باقی ماند. امین جمیل که دید در جبهه امریکا نتوانسته بر قدرت مسلط شود، تلاش نمود به جریان سوری نزدیک گردد. در نهایت در تاریخ 12/3/1984 طرح صلح با رژیم اشغالگر قدس از سوی لبنان باطل اعلام گردید.
منابع:
- من جنیف الی لوزان (از ژنو تا لوزان)، بخشنامه سیاسی شماره 14/8403 حرکت امل در تاریخ 15/3/1984
- 6 شباط 1984 المغزی السیاسی والابعاد المستقبلیة (6 فوریه 1984 دلالت های سیاسی و ابعاد آینده، بخشنامه سیاسی شماره 15/8501 حرکت امل در تاریخ 24/1/1985 نوشته عاکف حیدر
- 6 شباط الثورة التی لم تنته (6 فوریه انقلابی که تمام نشد)، ناصر قندیل، چاپ الحقیقة للصحافة والاعلام، 1985
ترجمه و تالیف: محمود علوی
کلیه حقوق محفوظ است- بازنشر تنها با ذکر منبع و نام مولف امکان پذیر است.
دیدگاهها (۱۱)
سرباز خدا
۱۲ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۰۱
پاسخ:
۱۷ بهمن ۹۴، ۲۳:۴۵
محمدمهدی
۱۵ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۴۷
سرباز خدا
۱۵ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۴۱
سلام و درود بسیار بر شما باد.برادر شکر خدا نبل و الزهرا از محاصره تکفیری ها و دشمنان آل الله نجات پیدا کرد.مایلم تحلیل شما رو درباره این اتفاق بدونم
اینم یه پیشنهاد با حال!
شما دفتر ازدواج بین ایرانی ها و لبنانی ها بزنی یک شبه ره صد ساله رو میری هیچ!میلیاردر میشی!!
پاسخ:
۱۷ بهمن ۹۴، ۲۳:۵۲
من سعی میکنم ازدواج صورت نگیره. یا اقلا با چشم باز صورت بگیره تا از ۵ ازدواج سه تاش به طلاق نکشه
ف.ک
۱۵ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۱۶
پاسخ:
۱۷ بهمن ۹۴، ۲۳:۵۳
مورچه
۱۷ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۵۱
پاسخ:
۱۷ بهمن ۹۴، ۲۳:۵۴
الف.ن
۱۷ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۵۶
پاسخ:
۱۸ بهمن ۹۴، ۰۰:۱۶
محسن
۱۸ بهمن ۹۴ ، ۰۶:۴۲
پاسخ:
۱۹ بهمن ۹۴، ۰۹:۵۱
پور کاظم
۱۸ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۱۷
پاسخ:
۱۹ بهمن ۹۴، ۰۹:۴۹
فارس
۱۹ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۲۱
خبر را شنیدی درباره شبکه پرس تی وی ... بد جوری آبروی شبکه رفته
گفته بودی یه مدت در شبکه کار می کردی فکر کنم این شبکه با مذهب دین نظام سر کاری نداره که ازش جدا شدی نه
پاسخ:
۲۰ بهمن ۹۴، ۱۱:۳۰
سرباز خدا
۲۰ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۰۹
اون بنده خدایی که تهمت بهش زدن گفت صداشو مونتاژ کردن و اون خانوم دنبال بهانه برای رفتن به رسانه های دیگه بوده
تهمت نزنیم
RAPTOR
۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۰۶
پاسخ:
۱۸ فروردين ۹۵، ۱۱:۳۸