حزب الله لبنان پدیده ای تاریخی است که بارها مورد تحلیل و بررسی دوستان و دشمنان قرار گرفته و هنوز هم هیچکدام نتوانسته اند آنطور که باید، آنرا بشناسند؛ خصوصا دشمنان.
حزب الله لبنان را باید در زمینه های تاریخی فرهنگی اجتماعی جغرافیایی و دینی بررسی کرد، وگرنه در شناخت آن دچار خطا خواهیم شد. همه می دانند این حزب نوپا توانسته دستان جنایتکار اسراییل را بارها در خاک لبنان قطع کند و باعث شود جنایتکارترین ارتش دنیا نتواند به خواسته هایش برسد. برای خیلی ها سوال است که چرا ایران در هیچ کشور دیگری نتوانست با وجود کمکها و آموزشها و حمایت هایش، هپیمانی مانند حزب الله لبنان درست کند که اولا توانایی بسیار بالایی داشته باشد، دوم اینکه سر به راه و هم راستا باشد و سوم اینکه با کمترین هزینه بیشترین فایده راداشته باشد. در ادامه دلایل این موضوع را بررسی می کنیم.
پیشینه تاریخی
همانطور که قبلا نوشته ام و خیلی ها هم اطلاع دارند، حزب الله از دل حرکت امل متولد شد. یعنی از میانِ تنها گروه مقاومت در لبنان که به هیچ جا وابستگی نداشت و کاملا لبنانی بود. کشور لبنان وضعیت بخصوصی داشته و دارد. به خاطر طایفه ای بودن و همجواری ادیان مختلف، ضمن اینکه مسالمت و همزیستی ادیان را به خوبی نشان داده، خطر رویارویی این گروه ها را هم تجربه کرده است. در زمانی که شیعیان لبنان، مستضعفین و فقرا و کارگران و قاچاقچی ها و مزدوران بوده و از کمترین حقوق اجتماعی و مدنی بی بهره مانده بودند، امام موسی صدر به لبنان رفت. با ورود ایشان به لبنان و تلاشهای ایشان، وضع شیعیان دگرگون شد. ایشان یک تنه به بیشتر دهکده ها و شهرهای لبنان سر زد و درواقع یک آمارگیری کامل انجام داد و با مشکلات و محرومیت های مردم آشنا شد. اصلا همین آماری که ایشان به سید عبدالحسین شرف الدین داد باعث شد وی را بر تمام روحانیون دیگر ترجیح دهد و به جانشینی خودش انتخاب کند.
زمانی که گروه های مختلف لبنان هرکدام به کشوری وابستگی مالی و سیاسی و اقتصادی و حتی نظامی داشتند و افراد بابت عضویت در حزبشان حقوق میگرفتند، بچه های حرکت امل باید برای تهیه سلاح، از جیب خودشان قسطی پول میدادند. به این ترتیب حرکت امل با رهبری امام موسی صدر و فرماندهی شهید چمران به جایی رسید که توانست برای اولین بار در تاریخ اعراب، جلوی ارتش اشغالگر صهیونیستی را در لبنان بگیرد و حرکتش را متوقف کند. آنهم در زمانی که نیروهای فلسطینی که آنهمه امکانات و دبدبه و کبکبه داشتند مقاومت عمده ای نکردند و ارتش صهیونیستی یک روزه تمام مناطقی که فلسطینی ها و دیگر گروه های مقاومت سنگر و پادگان داشتند طی کرد و به خلده در نزدیکی بیروت رسید. با دزدیده شدن امام موسی صدر توسط قذافی ملعون، این حرکت دچار رکود شد و زمینه برای تولد حزب الله فراهم آمد.
پس می بینیم در هیچ کجای دنیا مانند لبنان چنین بستر مناسبی برای ایجاد یک گروه مقاومت فراهم نبوده است.
شرایط لبنان
دولت لبنان به جهت سیاسی از دیرباز دولتی ضعیف داشته و تحت تاثیر سیاستهای کشورهای خارجی قدرتمند مثل مصر، سوریه و سعودی بوده است. نبود دولت قوی باعث شد ایران به راحتی بتواند مانند دیگر کشورها در لبنان به آموزش نظامی جوانان بپردازد.
از طرف دیگر لبنان کشوری آزاد و محل تجارت اعراب و غربی ها و شرقی ها بوده است. برای همین به دست آوردن سلاح در این کشور کار بسیار راحتی است. ضمن اینکه سلاح های شرقی که برای حمایت از فلسطینیان به لبنان سرازیر می شد همه به جای استفاده علیه اسراییل برای قدرت یافتن فتح و جنگ داخلی در لبنان به هدر رفت و فلسطینی ها و دیگر گروه های سیاسی نظامی، مقادیر عظیمی سلاح در اختیار داشتند. این در حالی است که تهیه سلاح در کشورهای دیگر مثل عراق و سوریه برای ایران مشکل تر بود.
خصوصیت مردمان لبنان
مردمان خونگرم جنوب و مردان قوی و آبدیده شمال لبنان یکی از نادر ترین گزینه ها در تمام منطقه هستند. وقتی امام موسی صدر توانست به شیعه هویت ببخشد و آنها را از عضویت در احزاب و گروه های مختلف به عضویت طایفه شیعه و حرکت محرومان درآورد، قدرت و صلابت این مردمان با هم افزایی عجیبی کار را به آنجا رساند که الان از شیعیان به عنوان هیولای بیدار شده از خواب نام می برند. مردمان جنوب لبنان بسیار بخشنده و خونگرم هستند و برای رهبرشان از جان و مال و خانواده و فرزندان خود مایه می گذارند. چنین خصوصیتی را در کشورهای دیگر مثل عراق نمی بینیم. از طرف دیگر مردمان بقاع روحیه سرسخت و مقاومی دارند. تمام این خصوصیتها روی هم، از لبنان یک گزینه ویژه برای موفقیت پروژه مقاومت ساخت.
تشیع مردمان لبنان
تفاوت لبنان با دیگر کشورها داشتن مردمان شیعه است. هرچند در افغانستان و عراق هم شیعه وجود دارد اما تفاوتهای اساسی بین آنها و وضعشان در کشورشان وجود دارد. جایگاهی که شیعیان در لبنان به برکت امام موسی صدر پیدا کردند بسیار متفاوت از وضع شیعیان متفرق، مستضعف و تحت ستم عراق و افغانستان است.
شیعیان لبنان که پس از امام موسی صدر و به برکت رهبری و زعامت حکیمانه او به جایگاه مهم و تاثیرگذاری در لبنان رسیدند پس از ربوده شدن امامشان مدتی سردرگم بودند تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، پایگاه و پشتیبانی برای خود یافتند و بسیاری از آنان رهبری ایران را نه تنها کاملا قبول دارند بلکه تقریبا تقدیس می کنند. به همین جهت سیاستهای مورد نظر ایران را کاملا قبول داشته و لازم الاجرا می دانند. خصوصا که توانایی حزب الله در شکست دشمن و آزادسازی لبنان و بازسازی آن، ایمان مردم به سیاست آنرا صدچندان کرد. در کشورهای دیگر مثل فلسطین ما با عده ای غیر شیعی طرفیم که برخی از آنها نسبت به ایران و ایرانی و تشیع، حقد و کینه هم دارند. لذا به توفیق چندانی دست نیافته ایم. از طرف دیگر تشیع لبنانی ها یا همان جبل عاملی ها ریشه دار و با سابقه است و از آنجا که زیر سلطه حکومت عثمانی و دیگر حاکمیتهای غیر شیعی بوده همواره اقلیت و مستضعف بوده و به جایگاه قدرت دست پیدا نکرده است. لذا تشیع آنها کمتر دستخوش تغییر و انحراف بوده است. برخلاف عراق که تا به قدرت رسیدند فساد زیادی در آنها ریشه دواند و تفرقه آنان زیادتر شد.
نزدیکی فرهنگی مردمان مقاومت با ایران و اسلام انقلابی
هسته های اولیه حزب الله مثل شهید سید عباس موسوی، سید حسن نصرالله، افراد مختلف خانواده قصیر، صفی الدین، مغنیه و دیگران، یا در ایران زندگی کرده و درس حوزوی خوانده بودند یا با انقلاب و افکار امام ارتباط نزدیکی پیدا کردند. حضور سپاه پاسداران در بعلبک برای آموزش نظامی، خودش فرصتی برای آشنایی بیشتر با فرهنگ ایرانی، فرهنگ عمیق دینی و فرهنگ شهادت بود. البته نباید زحمات امام موسی صدر و شهید چمران در انتقال و انتشار فرهنگ شیعی اصیل را نادیده گرفت. نزدیکی و آشنایی لبنانی ها با ایران و فرهنگ ایرانی اسلامی، و تاثیر گرفتن از آن، یکی از خصوصیاتی است که در میان دیگر کشورها کم دیده می شود.
اعمال مدیریت غیر متمرکز و تفویض اختیار
حزب الله در اوایل فعالیتش بطور مستقیم زیر نظر فرماندهان سپاه عملیات می کرد. از آنجا که تاکتیک های جنگی سپاه متناسب با وضع لبنان و جنگ چریکی نبود، مشکلاتی ایجاد شد و با فشار لبنانی ها، خودشان فرماندهی مستقیم عملیاتها و حتی برنامه ریزی آن را به عهده گرفتند. به جهت آنکه روحیه ما ایرانی ها و فرهنگمان و تجارب و تاکتیک ها و استراتژی هایمان متفاوت از لبنانی ها است و لبنان، ایران نیست، بهترین روش مدیریتی، همان تفویض اختیار است. با اتخاذ این روش، حزب الله توانمندی های خود را شکوفا کرد و به تجاربی دست یافت که برای فرماندهان سپاه غیرقابل تصور بود.
محرمانگی و قدرت بالای اطلاعاتی
زمانی که حزب الله تاسیس شد دو دشمن اساسی داشت: صهیونیستها و نیروهای ارتش لبنان جنوبی (مزدوران آنتوان لحد) که نقش محافظ اسراییلی ها را بازی می کردند. از طرف دیگر مجبور بود به دور از چشم فلسطینی ها و حرکت امل فعالیت کند، چون آنها فقط خودشان را مجاز به مقاومت می دانستند و داعیه دار این امر بودند و حزب اللهی ها را بازداشت می کردند. انتقال نیروها و سلاح در این شرایط قدرت بالایی از اختفا و محرمانگی می طلبد که باعث شد حزب الله تبدیل به قدرت اطلاعاتی بزرگی شود و بتواند عملیاتهای سری انجام دهد و قدرت خود را فزونی بخشد. یکی دیگر از عوامل موثر در این موضوع که باعث شده دشمنان نتوانند جاسوس هایشان را به رده های بالای حزب الله برسانند، روابط فامیلی فرماندهان حزب الله است. شهید عماد مغنیه (حاج رضوان) با سید حسن نصر الله و برخی دیگر از رهبران کنونی حزب الله فامیل هستند. می توان گفت حزب الله ترکیبی از خانواده های جنوبی است که با برخی دیگر از نیروهای شمال در کنار هم حزبی تشکیل داده اند که جدا از روابط فامیلی خونی، رابطه فامیلی روحی بسیار نزدیکی دارند.
روحیه و غیرت دینی و خلوص نیت
شیعیان لبنان از روحیه بسیار بالایی برخوردارند و غیرت دینی آنان در حد بسیار بالایی قرار دارد. قبل از آنکه حزب الله تصمیم به ورود به سوریه بگیرد، برخی از جوانان شیعه لبنانی خصوصا از حرکت امل شخصا به سوریه رفته و برای دفاع از حرم داوطلب شدند. این روحیه و خلوص و غیرت در کل جهان بی نظیر است. از منابعی شنیدم وقتی ایران به مقتدا صدر گفت به سوریه بروید و از حرم ها دفاع کنید، مقتدی صدر گفته بود مگر ما مانند حزب الله، احمق هستیم!
در خلوص حزب اللهی ها همین بس که با کمترین حقوق و هزینه دارند بالاترین فایده را به شیعیان و اسلام می رسانند. باید بدانید حقوق یک حزب اللهی یک سوم یک عراقی است که به سوریه می رود.
در پایان تصور می کنم همه قبول داشته باشند که تنها گروهی که می شود روی آن حساب کرد و برای آن هزینه کرد، همین حزب الله باشد.
پ.ن: در نوشتن این مقاله تلاش کردم نهایت اختصار را به کار ببرم.
بازنشر این مطب با ذکر منبع مجاز است.
دیدگاهها (۱۲)
ahmed
۱۲ تیر ۹۳ ، ۱۱:۵۲
شریعت
۱۲ تیر ۹۳ ، ۱۴:۲۴
پاسخ:
۱۳ تیر ۹۳، ۰۰:۵۹
ممنون
فارس
۱۲ تیر ۹۳ ، ۱۴:۳۸
مثلا همین اقای صدر (قصد غیبت کردن ندارم وبرایش احترام قائلم )ولی یه بار گیر به ایت لله سیستانی یه بار گیر به نوری مالکی بعد پازل محبت مثبت برای ایاد علاوی میفرسته یعنی اگر ایران نباشه فکر کنم خوب بلده گل به دروازه خودی بزنه همین میشه که داعش نصف کشورش را اشغال میکند
پاسخ:
۱۳ تیر ۹۳، ۰۱:۰۰
نور
۱۲ تیر ۹۳ ، ۱۸:۵۳
جسارتا کاش نهایت اختصار را به کار نمی بردید...
کاش بیشتر می گفتید
از انها که با روح و جانشان و با اعتقادی راسخ می گویند
انی سلم لمن سالمکم...
بابی انت و امی
و ما را بیدار می کردید از این حباب ادعا...
پاسخ:
۱۳ تیر ۹۳، ۰۱:۰۲
بله. کاش می شد.
rezap
۱۳ تیر ۹۳ ، ۱۴:۵۹
البته باید اینو هم در نظر گرفت که دولت فعلی تقصیری نداره، بیچاره توان مالی کمک به حزب الله رو نداره، یعنی با این همه ریخته پاشو ، جشن تو کاخ سعد اباد و اختلاص های .... دیگه پولی ته اون خزانه نمی مونه واسه حزب الله. به اینجاها که میرسه میگن اینقد خودمون مشکل داریم که به جاهای دیگه نمیرسه، درحالیکه اقتدار حزب الله اقداره ایرانه. واقعا بعضی ها کُفر ادمو در میارن.
ahmed
۱۳ تیر ۹۳ ، ۲۳:۳۵
شریعت
۱۴ تیر ۹۳ ، ۱۹:۰۶
ابوعلی
۱۵ تیر ۹۳ ، ۱۹:۰۲
بنده با بچه های لبنانی رفاقت دارم، واقعا خیلی هاشون بچه های پاک و نورانی ای هستند. خیلی باصفا و ناز هستند.
ما ایرانیها واقعا وظیفه داریم از این مظلومان شیعه حمایت کنیم.
یاعلی مدد
سجاد
۱۷ تیر ۹۳ ، ۰۵:۰۱
آیا رقابتی هست یا اینکه اونو جوری تقسیم میکنن که متعادل بشه؟......... اگر رقابتی هست خیلی باید سخت باشه که دو حزب برای نماینده بیشتر در مجلس با هم رقابت کنن بعد باز هم متحد و هم جهت بمونن!
فکر کنم که به جز حزب سعد حریری که به طور کامل سنی ها رو نمایندگی میکنه..........مسیحی ها هم همین 2 قطبی رو دارن.......که البته بر عکس شیعه ها اونا رو توی 2 جبهه مخالف 14 و 8 مارس قرار داده (عون ، فرنچیه و جعجع ، جمیل)
گرچه نظر شخصی من اینه که اینها همش بازیشونه تا جلوی اتحاد مسلونا(شیعه و سنی) رو بگیرن.........الان هم که درسته هر طرفشون توو 2 حزب مخالف هم هستن ولی در نهایت هر جناهی چه 14 چه 8 مارس پیروز بشه در انتخابات مسیحی ها بازنده نیستن.........فقط شیعه ها و سنی ها هستن که ممکنه برنده یا بازنده کامل باشن! البته اینها بخاطر ناعادلانه بودن تعداد نماینده های بیشتر مسیحی ها هست..........این که مسیحی ها با هر دو طایفه شیعه و سنی متحدن نتیجش جلوگیری از ایجاد همسویی بین شیعه و سنی میشه که براشون تداوم این تقسیم بندی ناعادلانه قدرت به نفع مسیحی ها رو تضمین کنه.
این قضیه ها و تقسیم بندی سیاسی در لبنان مسعله قابل ملاحظه و مهمی هست که تمام تحولات لبنان رو تحت شعاع قرار میده.....به نظرم موضوع با اهمیتیه که وقت بزاری و توی یکی از مطالبت در موردش روشنگری کنی!!!
پاسخ:
۱۷ تیر ۹۳، ۱۱:۱۹
حمید محمدی
۰۲ مهر ۹۴ ، ۱۵:۴۹
موفق باشید
پاسخ:
۳ مهر ۹۴، ۲۲:۵۰
ممنون از حسن نظر شما
احسان
۱۳ آبان ۹۴ ، ۲۲:۲۶
الهه
۲۲ دی ۹۴ ، ۱۲:۵۶
از این به بعد حتما میزارم... حلال کنید بابت قبلی ها :(
پاسخ:
۲۲ دی ۹۴، ۱۳:۰۰