وقتی جناح 14 مارس مأمور می شود به جای اسراییل، حزب الله را از داخل نابود کند تصمیم به برچیدن شبکه مخابراتی حزب الله و برکناری شیعیان از مناصب امنیتی می گیرد. با مشخص شدن توطئه ی آنان مبنی بر جمع آوری سلاح و هزاران نیرو برای حمله به مقاومت و مناطق شیعیان، حزب الله و حرکت امل در اقدامی هماهنگ و بدون خونریزی، در کمتر از سه ساعت در کل بیروت پراکنده شدند و دفاتر توطئه گران را محاصره کرده و آنها را به همراه اسلحه هایشان به ارتش لبنان تحویل دادند. در زیر ماجرا را به تفصیل بخوانید:
جنگ 33 روزه سال 2006 تمام شده است. اسراییل ناکام از رسیدن به اهداف خود در جنگ با حزب الله لبنان، تنها دستاوردش قطعنامه ی شل و ولی است که سازمان ملل تصویب کرده که خودش هم به آن پایبند نیست.
تلاشها برای نابودی مقاومت از درون لبنان آغاز می شود. اولین گام پرداختن به پیراهن عثمان حریری است. دادگاه بین المللی تشکیل می شود؛ از جیب لبنان و برای دستگیری سران مقاومت به بهانه ی مشارکت در قتل رفیق حریری نخست وزیر شهیدِ لبنان (که قبلا به او دزد می گفتند!). شاهدانی دروغین می سازند و بدون داشتن مدارک مستند، حزب الله را محکوم به قتل حریری می کنند. وزرای حزب الله و حرکت امل در اعتراض به همراهی کورکورانه یا متعمدانه ی دولت با دادگاه قلابی استعفا کرده و از دولت بیرون می روند. یک وزیر مسیحی هم به همراه آنان از دولت خارج می شود. دولت از رسمیت می افتد ولی کنار نمی رود و تلاش دارد تا اقدامات بیشتری بر ضد حزب الله و مقاومت انجام دهد. تقریبا دو سال مردم به اعتصاب نشسته بودند و بارها مورد هجوم چماقداران و گلوله باران مزدوران حزب مستقبل قرار گرفتند و چندین شهید دادند.
ولید جنبلاط رئیس دروزی های لبنان (که به خاطر شخصیت متزلزلش به حزب باد معروف است) در راستای هجوم به مقاومت و شیعیان بطور عموم، رییس امنیت فرودگاه بیروت (یک شیعه) را متهم کرد که دوربینهای فرودگاه را در اختیار حزب الله قرار داده و آنها ورود و خروج افراد به لبنان را چک می کنند و هر کسی را که بخواهند ترور می کنند. این سخن وی باعث تشکیل هیئت وزیران در تاریخ 16/2/1387 و تصویب دو حکم شد: (5 ایار 2008)
1- برکناری رئیس امنیت فرودگاه
2- قطع شبکه ی مخابراتی داخلی حزب الله و پیگرد و بازداشت تمام کسانی که در این رابطه هرگونه مشارکتی داشته اند!
این اقدام در واقع مکمل نقشه ی استکبار جهانی در بازداشت سید حسن نصرالله و سران مقاومت بود که در جریان دادگاه بین المللی از رسیدن به آن ناکام مانده بودند. (چرا که قضیه ی شاهدان دروغین بر ملا شد و حزب الله هم تصاویر پهپادهای اسراییل را که ماه ها مسیر رفیق حریری را چک می کردند ارائه کرد و دهان همگان باز ماند.)
سید حسن نصرالله در مقابل این تصمیم هیئت وزیران اعلام کرد شبکه مخابراتی حزب الله جزو سلاح مقاومت است و هر دستی به سوی آن دراز شود دست اسراییلی تلقی شده و قطع می گردد.
در همین حین اتحادیه های کارگری در اعتصاب بودند و تظاهرات و فعالیت خیابانی داشتند. مقاومت از این وضع استفاده کرد و به همراه آنان تمام راه های اصلی بیروت را بست. فرودگاه و بندر بیروت هم بسته شد. در این میان کشف شد که حزب مستقبل هزاران سنی از عکار (شمال لبنان) به بهانه ی استخدام مامور برای شرکتهای امنیتی و نگهبانی به بیروت آورده و در دفاتر خود به همراه مقادیر زیادی سلاح مسلح کرده. و این یعنی هجوم به شیعیان بعد از تصمیم دولت و جنبلاط برای برچیدن حزب الله و سران آن. مقاومت (خصوصا حزب الله و حرکت امل) تصمیم به نافرمانی مدنی گرفتند چرا که نه تنها مقاومت بلکه شیعیان عادی در معرض نابودی قرار گرفتند. فردای آن شب، یعنی 18 اردیبهشت، نیروهای حزب مستقبل به سوی تظاهر کنندگان آتش گشودند. در پی این اقدام و آمادگی قبلی حزب الله و حرکت امل، در عرض کمتر از سه ساعت تمام دفاتر مستقبل و نمایندگان و وزرای وابسته به آنان محاصره شد و آنها را به مکانهای امن و طبق خواسته ی خودشان منتقل کردند. اما نیروهایی که آمده بودند با شیعیان بجنگند با شنیدن صدای تیرهای هوایی و جمعیت محاصره کننده و دو سه بمب صوتی خود را تسلیم کردند و اعتراف کردند که برای پول آمده بودند. این افراد به همراه اسلحه و مهماتشان به ارتش لبنان تحویل داده شدند.
المستقبل که نقشه هایش نقش بر آب شده بود شروع به ننه من غریبم بازی در آورد و ادعا کرد حزب الله صدها تن از آنان را کشته و این در حالی بود که حتی یک نفر از آنان یک سیلی هم نخورده بود.
در این میان جنبلاط وارد ماجرا شد و به اتکای رزمنده های دروزی خواست با این اقدام مقاومت برخورد کند (به قول خودشان کودتای حزب الله). درگیری هایی رخ داد و عده ای از دو طرف در جبل لبنان کشته شدند. حزب الله که می توانست آنها را به جرم این دشمنی مورد هجوم قرار دهد سیاست به خرج داد و به جنبلاط پیغامی فرستاد. در این پیغام محل های سری وابسته به جنبلاط را بیان کرده بودند و گفته بودند مواظب باش که تمام اقداماتت زیر نظر ماست. جنبلاط عقب کشید و دستور داد نیروهایش سلاح هایشان را بر زمین بگذارند و ما جرا تقریبا خاتمه پیدا کرد. یک کاروان از نیروهای حزب الله در راه بازگشت از جبل به جهت خیانت یکی از همپیمانان درزی حزب الله بنام ارسلان در کمین افتاد و 16 نفر از نیروهای این حزب شهید شدند. درگیری با این نیروهای خودسر دروزی چند روز ادامه داشت تا اینکه نابود شدند. در کل این ماجرا حزب الله 30 شهید داد و درزی ها هم جنایاتی مرتکب شدند. جوانی شیعه را در خیابان ربودند و خالکوبی دستش را که تصویر دولفقار بود با چاقو بریدند و او را مثله کردند. دروزی ها به آدمکشی در جنگ معروفند و کسی را اسیر نمی گیرند. آنها تنها گروهی بودند که در جنگ داخلی لبنان اسیری نزد خود نداشتند زیرا همه را می کشتند.
بعد از این جریانات اجلاسی در دوحه برگزار شد که طرفهای مختلف لبنانی در آن شرکت کردند و قرار شد میشل سلیمان که رییس ارتش لبنان بود به عنوان ریاست جمهوری برگزیده شود و بعد از آن هم سعد حریری به عنوان نخست وزیر انتخاب شد.
بعد از آن آرامش قبل از طوفان ادامه داشت تا هجوم تروریستها به سوریه و دخالت 14 مارس در ارسال سلاح و تروریست به سوریه. خدا می داند چند هزار نفر را فرستادند و حالا که حزب الله چند شهید داده دادشان درامده که وای چرا حزب الله با دخالتش در سوریه لبنان را به خطر می اندازد! یک بام و دو هوا!
حزب الله را تهدید می کنند و می گویند سراغ سید حسن می آییم. امویان لجن خودشان هم می دانند از پس یک سرباز حزب الله که اسراییلی ها آن را معادل 10 سرباز خودشان می دانند، بر نخواهند آمد. الا لعنت الله علی قوم الظالمین.
دیدگاهها (۷)
صباح
۱۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۰:۳۵
مانی
۱۴ آذر ۹۴ ، ۱۳:۰۸
مهدی رضائی
۰۱ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۲۵
ایرانی
۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۵:۳۵
رحیمی
۱۴ تیر ۹۶ ، ۰۳:۲۱
پاسخ:
۱۴ تیر ۹۶، ۱۳:۱۷
صفی الله حاج محمدی
۱۲ مهر ۹۶ ، ۲۳:۳۸
پاسخ:
۱۳ مهر ۹۶، ۱۰:۰۰
م.ز
۱۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۰:۱۵
یک سوال و یک نکته
1- شما نوشتید رفیق حریری رئیس جمهور شهید لبنان! مگه رئیس جمهور از مسیحیان مارونی نباید باشه؟ فکر کنم ایشون نخست وزیر بوده در واقع
2- داخل متن نوشتید 18 شهریور در حالی که 18 اردیبهشت صحیحه.
پاسخ:
۱۸ ارديبهشت ۹۷، ۱۰:۴۸
ممنون از دقت نظر شما. اصلاح شد. از آنجا که در لبنان، نخست وزیر را با لقب رییس، می خوانند، این اشتباه رخ داد.