تورهای ایرانی که به لبنان می آیند تقریبا برنامه ی ثابتی برای گشت و تفریح دارند: بازدید از صخره ی روشه، تله کابین و کلیسای بالای کوه جونیه، گشت دریایی، قلعه ی باستانی بعلبک، مجسمه ی حضرت مریم در حریصا، بازار و خرید و غیره.
اما نکته ای که جا دارد مردم و مسئولان ذیربط توجه کنند آنست که برنامه ی تورها بیشتر یک تبلیغ مجانی مسیحیت است و تور ترک التزام! از بردن به کلیسا و مجسمه ی حضرت مریم و سرهم کردن داستانهای غیر واقعی در مورد صخره روشه تا اقامت در هتل های مناطق مسیحی و خرید از مراکز خرید مسیحیان! درست است لبنان مناطق مسیحی اش مرتب تر از مناطق دیگر است اما مناطق مسلمان نشین صور و صیدا و بیروت و بعلبک، کم از مناطق دیگر ندارد. اصلا چرا باید تور یک کشور مسلمان بیاید و دلارهای مسافرانش را برای کسانی خرج کند که هیچ تبادلی با کشور ما ندارند و پولی به کشور ما باز نخواهد گشت؟ چرا مناطق بسیار زیبای شیعه نشین بعلبک با وجود داشتن هتل های مناسب فقط برای یک گشت چند ساعته در نظر گرفته می شود؟ چرا مناظر زیبای جنوب و مردم خونگرم و مهربانش با وجود هتل های خوب اصلا مورد توجه نیست؟ چرا در حالیکه یکی از زیباترین هتلهای لبنان با انواع اتاقها با دکورهای سنتی ترکی و لبنانی و صفوی و هندی و مکزیکی و عربی و ژاپنی و دکورهای کلاسیک و مدرن ایطالیایی و آمریکایی و غیره در نیم کیلومتری فرودگاه است، مسافران را به هتلهای مناطق مسیحی واقع در شمال لبنان با فاصله یکساعت می برند؟ شاید برای برخی آدمها رفتن به هتلی که کافه بار و سالن رقص و کلوپ و غیره داشته باشد دلچسب تر است!
از برنامه های مشکوک تورها که بگذریم، خود مسافران هستند که گاهی رفتارهای ناشایست برخی از آنها، آبروی ایران و ایرانی را خدشه دار می کند. هر وقت یک اتوبوس توریستی می بینم اگر زنانش لباسها و آرایشهای غیر معمول داشته باشند می فهمم از ایران آمده! تیپ لباس و پوششان و کلاسشان از زنان دیگر متفاوت است و آرایشهای عجیبی می کنند که لبنانی ها بخواهند عروسی بروند آنجور آرایش نمی کنند. من اسمش را گذاشته ام بی حجابی عقده ای! خلاصه یک تیپ عجیبی که آدم بدش می آید. (حتی لبنانی ها هم برایشان جالب نیست) به تمام این مصائب اضافه کنید تبلیغ مسیحیت یک مرد انگلیسی و زن ایرانی اش را برای کسانی که آمده اند لب دریا بازدید کنند.
مراکز خریدی هم که تورها می برند یا خیلی گران است یا مراکز بی کلاسی می برند که قیمتش مناسب است. مثلا می برند الدورادو که یک فروشگاه دست چندم است و لباسهایی که دارد یا چینی ارزان قیمت هستند یا لباسهایی است که مارکشان را مخدوش می کنند.
یکی از دوستانم کار خیلی خوبی کرد. خودش بلیط گرفت آمد. ویزا هم که دیگر نمی خواهد. یک کارت سفید رنگ در هواپیما یا فرودگاه به انگلیسی پر می کنید حاوی اسم و مشخصات پاسپورت و محل اقامتتان است. بعد به تاکسی گفت یک هتل شیعه می خواهم در منطقه روشه. تاکسی هم او را برد هتل لانکستر. ظاهرا هتل خوبی هم بود. روز بعد که برای ناهار به مطعم الساحة رفته بودند از هتل آنجا خوششان آمد و آمدند هتل الساحة که ارزانتر هم بود. خودشان یک سری مراکز خرید رو گشتند و رفتند کل جنوب رو بازدید کردند و کلی بهشان خوش گذشت.
دیدگاهها (۲)
عیسی
۱۶ مهر ۹۴ ، ۱۷:۱۲
پاسخ:
۱۷ مهر ۹۴، ۰۸:۲۲
مریم
۱۳ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۵۷
پاسخ:
۱۶ شهریور ۹۵، ۱۸:۰۳