همانطور که در صفحات آشنایی با لبنان و تاریخچه شیعه در لبنان خواندید شیعیان وضع اقتصادی مناسبی ندارند. محل اسکان عمده شیعیان در بیروت جایی بنام ضاحیه است که معنای آن حومه شهر می باشد. این حومه شهر که خودش نصف پایتخت است برای خودش پایین شهر و بالا شهر دارد. بعضی محله ها مرتب تر و گرانتر است و برخی بسیار فقیر و انسان یاد پایین شهر خودمون در زمان شاه می افتد. با اینحال در تمام این محلات جوانان را مشاهده می کنید که سوار بر ماشین های مدل بالا و یا موتور سیکلت های کوچک رفت و آمد می کنند. یعنی ممکن است کسی خانه و زندگی درست و حسابی نداشته باشد اما یک بنز یا رنجرور گرانقیمت جلوی خانه اش پارک می کند! خیابان های ضاحیه به دلیل وجود تعداد سرسام آور ماشین در ساعات اوج ترافیک قفل می شود و عادت بسیار بد لبنانی ها در بوق زدن ممتد باعث می شود کسی که در اروپا یا کشوری با فرهنگ ترافیک بهتر زندگی کرده سردرد بگیرد. جالب اینست که وقتی به کسی که راه را بسته بود می رسند تازه سلام علیک می کنند! جالبترین چیز این است که تاکسی یا ون درست وسط خیابان و در میان مشکل رفت و آمد می ایستد تا شما را سوار کند.
با تمام مشکلات اقتصادی همیشه مردم را می بینید که بر خلاف ایرانی های جدی و گاه اخمو و عصبانی و استرس زده، بسیار روحیه باز و سالمی دارند. بسیاری از لبنانی ها برای کسب درآمد عازم کشورهایی مثل کویت و آمریکا می شوند و با استفاده از استعداد تجاری خود که از اجدادشان در طول تاریخ به ارث رسیده تجارت پرسودی خواهند داشت. همیشه می گویند در هر کشوری می توان لبنانی یافت و عموما وضع مالی شان هم خوب است. (نگاه نکنید فقیرهایشان می آیند قم برای دروس حوزوی)
محله های مسیحی نشین همجوار وضع نسبتا بهتری در مقابل ضاحیه دارند. البته محله های فقیر مسیحی هم هست. اما هر چه به طرف شمال بروید مکان های دورتر و کاملا جدا از مسلمین دیگر شما را دچار تردید می کند که در لبنان هستید یا اروپا.
در لبنان آب و برق نیست و ملت هوا می خورند!
قضیه این است که همیشه اسراییل در جنگ نیروگاه های برق لبنان را بمباران می کرده و دفعه بعدی که نیروگاه می ساختند آنهم با وام های بین المللی و کمکهای خارجی، تا چند روز میگذشته دوباره جنگ میشده و نیروگاه نابود میشه. البته قیمت سرسام آور سوخت را هم به مشکل اضافه کنید و مالیاتی که دولت از مردم و خودش برای خرید سوخت نیروگاه ها می گیرد سبب می شود بودجه مصوب جهت تهیه سوخت کم بیاید. ضمن اینکه مردم می گویند از همین بودجه هم دزدیده می شود آنهم تو روز روشن! خب فکر کنم به عمق فاجعه پی بردید. اما فاجعه اصلی اینجاست که چون مسلمانان بخصوص شیعیان جزو آدمیزاد حساب نمیشوند در طول روز اگر طبق برنامه به آنها برق بدهند تنها 12 ساعت برق دارند. مثلا از 6 تا 10 صبح برق هست، 10 تا 2 قطع است، 2 تا 6 برق هست، 6 تا 12 قطع، 12 تا 6 صبح روز بعد وصل است، 6 تا 10 قطع، 10 تا 2 وصل، 2 تا 6 قطع و 6 تا 12 وصل. این شد یک چرخه ی دو روزه قطع و وصل برق که هر دوره زمانی یک روز در میان عوض می شود.
10 الی 14 |
| 14 الی 18 |
| 18 الی 24 |
| 24 الی 10 |
10 الی 14 |
| 14 الی 18 |
| 18 الی 24 |
| 24 الی 10 |
اما مسیحیان طبق مصوبه به گونه ای منطقه بندی شده اند که مناطق توریستی به حساب بیایند و همیشه برق دارند.
خب این از فاجعه برقی، میرسیم به مشکل آب
مشکل آب یک مشکل جهانی است. ایران رو نگاه نکنید آب تصفیه شده قابل شرب میاد تو لوله ها و ما خودمونو با این آب میشوریم. بیشتر کشورها فقط یه آب باریکه ای میاد خونه که برای نظافت و شست و شو استفاده میشه و آب شرب و پخت و پز توسط فیلتر یا بطری های آب شرب که از مغازه می خریم قابل دسترس است. اینجا مشکل کم آبی بخصوص در تابستان خودشو نشون میده و شاید در طول ماه یکبار دوبار آب وصل شه که منبع آبتون رو بتونید پر کنید. بقیه اش رو باید تانکر بیاد و آب بخرید: یک کامیون میاد و آب دریا براتون میاره که موقع مسواک زدن به خوبی مزه اش قابل درکه. اینهم از مشکل آب که حتی جمهوری اسلامی ایران هم نمیتونه براشون حل کنه. کلا میشه گفت لبنان کشوری است بی آب در تابستان و بی برق در زمستان (تابستان هم همینطور!)
دیدگاهها (۲)
احسان
۰۵ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۴۲
پاسخ:
۶ فروردين ۹۴، ۱۱:۲۴
محمد
۲۴ آذر ۰۰ ، ۲۰:۲۵
با سلام تشکر از سایت خوبتون.
اونجایی که نوشتید «با تمام مشکلات اقتصادی همیشه مردم را می بینید که بر خلاف ایرانی های جدی و گاه اخمو و عصبانی و استرس زده، بسیار روحیه باز و سالمی دارند.» کاملا غلط و نادرست است. لبنان رو نمیدونم چون تاحالا اونجا نبودم. ولی این مردم ایران هستند که علی رغم تحریم، مشکلات اقتصادی و... به زندگیشان به خوبی ادامه میدهند. من تاحالا ایرانی ای ندیدم که بخاطر مشکلات اقتصادی اخمو و عصبانی باشه.