سخت تر از جنگ

سخت تر از جنگ

این روزها در لبنان مواجهه با حزب الله و مقاومت به اوج خود رسیده و رییس جمهور و نخست وزیر، خواسته آمریکا برای نابودی توان نظامی حزب الله را به پیش می‌برند.

خلاصه‌ای از تاریخچه سیاسی لبنان

فرانسه و انگلیس به موجب توافق سایکس‌پیکو، منطقه شامات را به گونه‌ای تقسیم کردند که اقلیت‌های دینی مختلفی در کنار هم یک کشور را تشکیل دهند و اختلافات آنان موجب ایجاد تنش و درگیری مداوم و ضعیف ماندن کشورهای منطقه باشد تا سوگلی آننها یعنی اسراییل در سایه امن، به کشورگشایی و اشغالگری بپردازد.

ساختار لبنان که مستعمره فرانسه بود به گونه‌ای بنیاد نهاده شد که سه قدرت اصلی کشور یعنی ریاست جمهوری، ریاست ارتش و ریاست بانک مرکزی، همیشه در دست مسیحیان مارونی باشد. بقیه مناصب هم هرچند دست دیگرانی از جمله مسلمانان است اما عمده این مهره‌ها، پیرو همان نظام سیاسی مد نظر استعمار هستند که به آنها «جریان مارونیت سیاسی» (المارونیة السیاسیة) گفته می شود. یعنی ممکن است طرف وزیر شیعه باشد اما سکولار بوده و سبک زندگی و عقاید وی کاملا مانند دیگر سیاسیون است.

 

ساختار سیاسی طایفه‌ای لبنان

از قدیم، سه طایفه اصلی در سیاست لبنان وجود داشتند: مسیحی، سنی، شیعه. البته دروزیان هم با همراهی و هم‌پیمان شدن با یکی از این طوایف، به نقش آفرینی می‌پردازند. اما از آنجا که هیچ‌کدام، برخلاف ادعای فرانسه، در اکثریت نیست، برای کسب قدرت در نظام سیاسی، باید با طایفه دیگری هم‌پیمان شود تا اکثریت را بدست آورد. مثلا سال‌های سال مسیحیان و اهل‌سنت با هم بودند و شیعیان در اقلیت، و به همین خاطر شیعیان در محرومیت شدیدی به سر می‌بردند.

حضور و ظهور امام موسی صدر در لبنان موجب شد شیعیان سر برآورند و قدرت واقعی خود را نشان دهند و حقوق خود را مطالبه کنند. پس از آنکه شیعه در لبنان به عنوان یک کیان مستقل و قوی مطرح شد، حالا این گروه‌های سیاسی دیگر بودند که سعی داشتند تا با کسب تایید شیعیان، خود را به اکثریت سیاسی برسانند.

با پیروزی‌های پی در پی حزب الله در برابر اسراییل، قدرت و نفوذ آن در لبنان بشدت بالا رفت و بدون کسب رضایت آنها انتخاب رییس جمهور و نخست وزیر بی معنی بود. همانطور که چند سال رییس جمهور نداشتند تا اینکه بالاخره میشل عون نامزد مورد تایید حزب الله انتخاب شد.

اشتباهی که در مورد لبنان می‌شد و هنوز موجب نتیجه‌گیری‌های غلط است، این بود که فکر می‌کردند چون حزب آقای میشل عون با حزب الله همراه است پس خوب است و نه از سابقه آن در حمله به ضاحیه خبر دارند نه می‌توانند درک کنند چرا اکنون از حزب الله حمایت نمی‌کند.

 

تغییر موازنه در لبنان

پس از حمله سخت رژیم صهیونیستی به لبنان و ضربات سنگین به مقاومت، چون نتوانست در میدان نظامی، دستاوردهای راهبردی داشته باشد، و فقط طبق معمول به تاکتیک ترور و کشتار بسنده کرد، خواستار آتش بس شد و آمریکا را در میدان سیاست جلو فرستاد.

حالا آنچه در میدان نظامی بدست نیامده بود، با فشار آمریکا به دولت‌مردان و عقب نشینی خفت‌بار همیشگی اعراب در حال انجام است. رژیم صهیونیستی که با مجهزترین ارتش و سنگین‌ترین بمباران‌ها نتوانسته بود وارد شهرهای مرزی شود، حالا در سایه حمایت آمریکا، توافق آتش بس را نقض می‌کند و علاوه بر ترور مردم و نیروهای مقاومت، وارد خاک لبنان و مناطقی می‌شود که ماه‌ها جنگید تا یک وجب جلو رود.

حزب الله پس از جنگ و از دست دادن رهبران و فرماندهانش، در یک لاک دفاعی سخت فرو رفت به طوری که حاضر شد به مهره های آمریکایی مثل ریاست ارتش و رییس لبنانی الاصل دادگاه لاهه (که علنا حامی اسراییل بود) به عنوان نخست وزیر تن دهد و به قول و قرارهای آنها اعتماد کند.

اما این مهره‌ها کم کم با فشار مضاعف آمریکا پیمان شکنی کرده و به جای دفاع از لبنان در برابر اشغالگری و تجاوز و ترور دشمن، خواستار حذف سلاح حزب الله شدند.

 

دولت تسلیم آمریکا شد

در جلسه پنج‌شنبه هیئت دولت لبنان، وزرای شیعه جلسه را ترک کردند و وزرای مسیحی و سنی دولت برخلاف میثاق طائف، به تنهایی و بدون حضور نمایندگان یک بخش مهم از جمعیت کشور، قانون انحصار سلاح را تصویب کردند.

مقاومت و طرفدارانش می‌گفتند اول اسراییل از خاک لبنان خارج شود بعد استراتژی دفاعی داخلی مورد بحث قرار بگیرد و سلاح مقاومت تعیین تکلیف شود. اما آمریکا خواستار نابودی کامل سلاح مقاوت در ابتدا بود (نابودی، نه توقیف توسط ارتش! ارتش باید بی سلاح بماند)

همان شب مردم به خیابان‌ها ریختند و به این تصمیم غلط دولت که به خواست آمریکا تن داده بود اعتراض کردند. اینکه دولت کشور به جای پافشاری بر عقب نشینی دشمن، تسلیم خواسته‌های آمریکا برای حفظ امنیت اسراییل مهاجم شود، از نظر آنها خیانت و گناهی نابخشودنی است.

 

وضعیت سخت کنونی

وضعیت کنونی در لبنان به گفته مردم، سخت تر از زمان جنگ است. در جنگ هرچند شهید و مجروح می دادند اما سربلند بودند و پوزه دشمن را به خاک مالیدند. اما اکنون باید زخم خورد و دم بر نیاورد، پیمان شکنی دید و سکوت کرد، دشمنی دید و ساکت نشست. زمانه مثل زمانه امام حسن شده است.

در این مدت، و همراه با تجاوزهای روزانه دشمن و ترورهای پهپادی، آمریکا هر هفته چند پرواز ترابری به پایگاه سری خود در حامات داشت. معلوم نیست چه ادواتی به آنجا منتقل می‌شود تا برای مراحل بعدی، در دسترس ارتش و میلیشیاهای مسیحی قرار بگیرد. (پس داشتن سلاح اشکال ندارد، اینکه دست چه کسی باشد مهم است)

خیلی‌ها فکر می‌کنند با سقوط سوریه و روی کار آمدن مهره‌های تکفیری که از قدیم مورد حمایت اسراییل بودند، محاصره لبنان کامل شد. از شمال و شرق توسط تکفیری‌ها، از جنوب توسط صهیونیست‌ها و از سمت غرب و دریا توسط آمریکا و نیروهای فرانسوی و آلمانی سازمان ملل.

حزب الله در این مدت به طور قوی به بازسازی و تقویت خود مشغول بوده و همانطور که قبلا در زمان جنگ ابتدایی تکفیری‌ها گفته شد، برای انتقال سلاح، هرج و مرج در سوریه، شاید بهتر از استقرار نظام حزب بعث سوری باشد.

به همین خاطر است که آمریکا و اسراییل حاضر نشدند اول عقب نشینی صورت پذیرد و بعد خلع سلاح به عنوان موضوعی داخلی در لبنان مورد بحث قرار گیرد. آنها عجله دارند که حتی یک روز زودتر، کار را یکسره کنند.


اما چشم انداز آینده چیست؟ 

طبق مصوبه دولت، ارتش موظف است خلع سلاح مقاومت را دستور کار خود قرار دهد و سلاح‌های حزب الله را مصادره کند.
این طرح بشدت پیچیده و ناشدنی است. بقول دبیرکل حزب الله آیا این شامل خمپاره انداز و سلاح سبک هم می‌شود که همه احزاب و گروه‌های دیگر هم دارند؟ کشف و جمع آوری اینها زمان زیادی می‌برد. ضمن اینکه حزب الله و حامیانش بشدت مخالف این موضوع هستند و حاضر نیستند آینده و امنیت خود را به ارتشی گره بزنند که توان دفاع از خودش را هم ندارد و خاکش اشغال است چه برسد که توان حفظ امنیت کشور و مردم را داشته باشد.

خلع سلاح حزب الله تنها در صورتی امکان پذیر است که خود آمریکا همراه ارتش وارد شود و این، تازه اول درگیری و تلفات مهاجمان است. چون ارتش لبنان به تنهایی قادر نیست با مقاومتی بجنگد که از خودش سلاح‌های پیشرفته‌تری دارد و اسراییل را چند بار زمین زده. کاری که اسراییل از پس آن برنیامده، توسط ارتش‌های کوچکتر و ضعیف‌تر از آن بر نمی‌آید. ضمن اینکه بدنه ارتش هم در چنین نبردی همراهی نخواهد کرد. یا کناره گیری می‌کند یا مانند جنگ داخلی تقسیم خواهد شد.

بطور قطع آینده لبنان پیچیده‌تر از آن است که کارشناسان تلوزیونی ایران یا کارشناس‌نماهای شبکه‌های وابسته به مثلث غربی عبری عربی به تصویر می‌کشند و از اکنون حزب الله یا آمریکا را پیروز این میدان معرفی می‌کنند.

جبهه آمریکا و رژیم صهیونیستی و نوچه‌های عربی‌شان که تا امروز می‌گفتند حزب الله نابود شده، عمده توان موشکی آن از بین رفته و نیرویی برای آن نمانده، از ضرورت خلع سلاح می‌گویند و این موضعگیری‌ها و تلاش عجولانه آمریکا برای خلع سلاح، نشان می‌دهد تمام ادعاهای پیشین آنها نادرست بوده است.

۰ ۰ ۰ نظر ۱۶۴ بار مشاهده

دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

LIBANIRAN

اطلاعات و اخبار مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و گردشگری پیرامون لبنان
برای اطلاعات بیشتر به صفحه درباره پایگاه مراجعه فرمایید.

پربیننده ترین مطالب
پیوندها